🔥 Burn Fat Fast. Discover How! 💪

لیموکام | زندگی با طعم لیمو

Logo of telegram channel limoocom — لیموکام | زندگی با طعم لیمو ل
Logo of telegram channel limoocom — لیموکام | زندگی با طعم لیمو
Channel address: @limoocom
Categories: Uncategorized
Language: English
Subscribers: 62
Description from channel

خلاقیت. مطالب الهام بخش و شگفت انگیز 🍋
🔹هدف ما سودمند کردن فضای مجازی برای شماست.
🔸با معرفی کردن کانال ما به دوستانتون ما رو تو این هدفمون یاری کنید.😊
ارتباط با ادمین
@Mostafa_kaya
٬
٬
٬
،
،
،
،

Ratings & Reviews

3.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


The latest Messages

2021-12-26 12:29:12 ایرج بسطامی

گل




@LimooCom
5 views09:29
Open / Comment
2021-12-14 15:21:44 ‏بنظرم دولت واسه کسری بودجه جای اینکه عوارض خروجو زیاد کنه، مارو بفرسته اروپا کار کنیم براش پول بفرستیم.

اگه اعتماد نداره که پول براش بفرستیم، من حاضرم جای برده منو بفروشن به آلمان.

@LimooCom
35 views12:21
Open / Comment
2021-11-17 21:56:52
مرمت خویش

هر خانه پیش از آنکه بمیرد همه را از مرگ خود باخبر می کند:
دیوار پیش از آنکه بمیرد، ترک می خورد، سقف پیش از آنکه بمیرد، چکه می کند. پی پیش از آنکه بمیرد، سست می شود.

آدم پیش از آنکه فرو بریزد، آه می کشد، حسرت می خورد، ناامید می شود.

آدم ها نمی میرند، فرو می ریزند وگرنه مرگ هرگز زورش به هیچ انسان استوارِ شادمانی نمی رسد.

اگر ترَکِ تن را مرمت نکنی، اگر رخنه ی روح را روفو نکنی اگر شکستگی قلب را بند نزنی، ناگهان به خود می آیی که زیر آوار خویش مدفون شده ای.

بیهوده دنبال کسی می گردی تا سقف و ستونت گردد، محتاج معمار نباش؛ کم کم مرمت خویش را شروع کن…

#عرفان_نظرآهاری
#نفسی_خراب_خود_را_به_نظر_عمارتی_کن
#دمیدن_در_کالبد_خویش
#مرمت_خویش
@LimooCom
42 views18:56
Open / Comment
2021-10-11 03:48:41 مولانا خطاب به شمس : پس زخم هایمان چه ؟

شمس : نور از طریق همین زخم ها وارد می شود.


_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

با اشتیاق زخم های تان را دوست بدارید عزیزانم
اینها نشانه ی شجاعت شماست و اینکه حاضرید برای موفقیت بهایش را بپردازید، به بهای رنج و درد و تمسخر و توهین و...

ممکن است هیچ کس شما را تشویق نکند، هیچکس شما را تحسین نکند، اکثریت زمانی شما را تحسین می‌کنند که از ایشان بی نیازید.

اگر همه هم با شما مخالف بودند، از بزرگ و کوچک، شما اگر به اخلاق خود، به راه خود به منش والای خود ایمان دارید، دست از تلاش نکشید و روزی به آنچه نیکوست، دست خواهید یافت.

هر که از خورشید باشد پشت گرم

سخت رو باشد نه بیم او را نه شرم

همچو روی آفتاب بی‌حذر

گشت رویش خصم‌سوز و پرده‌در

هر پیمبر سخت‌رو بد در جهان

یکسواره کوفت بر جیش شهان

رو نگردانید از ترس و غمی

یک‌تنه تنها بزد بر عالمی


@LimooCom
56 views00:48
Open / Comment
2021-09-21 09:58:49 افرادی که در مسیر زندگی به بلوغ عاطفی، فکری و شخصیتی میرسند، خودبخود، در سکوتی خاص قرار میگیرند که لبریز محبت و مهربانی است.

برای این افراد، قضاوت شدن توسط دیگران اهمیتی ندارد، زیرا که آنان نگران تصویر ذهنی دیگران در مورد خودشان نیستند.

این افراد از میدان مسابقه خارج شده‌اند و خود را با دیگران مقایسه نمیکنند. حتی اگر دیگران آنها را بازنده بدانند برایشان اهمیتی ندارد.

افراد بالغ، به نقطه‌ای رسیده‌اند که فهمیده‌اند زندگی مثل یک بازی برای آمدن و نماندن است.

آنها فهمیده‌اند که بهترین مواجهه با زندگی، مهربانی است.

افراد بالغ در مواجهه با دیگران به خوبی و زیبایی افراد اشاره میکنند و دیگران، در مقابل افراد بالغ نسبت به خودشان احساس خوبی پیدا میکنند.

افراد بالغ، اگر انتقادی هم میکنند یک انتقاد عقلانی است و انتقادشان، بر اساس تنش و تخریب نیست.

افراد بالغ در صورت نیاز نظرشان را اعلام میکنند و سعی بر به کرسی نشاندن نظرشان ندارند. میگویند و عبور میکنند و اینکه طرف مقابل بپذیرد یا نپذیرد، در رفتارشان و مهربانی‌شان تاثیری نمیگذارد.

افراد بالغ، از چسبیدن به سیستمهای فکری و فلسفی و... فارغند. آنها مطالعه میکنند و با دقت به نظر دیگران توجه میکنند، اما بندهٔ یک شخص یا یک مکتب نمیشوند.

افراد بالغ، از کسی بت نمیسازند.
با جدیتی خاص زندگی میکنند که از ژرفای وجودشان آشکار میشود، که همان وارستگی است.

افراد بالغ، هم در زندگی هستند هم جدا از زندگی و به افکار و اشیا و اشخاص، نمیچسبند.

افراد بالغ، به رنجهایشان لبخند میزنند و میدانند که زندگی در گذر است.

مهربانی، نشانه بلوغ است.

@LimooCom
75 views06:58
Open / Comment
2021-09-16 17:05:51 *«تخلیه روانی»*

*خواندن این پست فوق العاده را به همه شما توصیه میکنم.*

*تا حالا شده است بعد از خوردنِ مایعاتِ زیاد، یا توی سرما وسطِ جاده در یک اتوبوس بین شهری گیر کرده باشید و مثانه‌تان از فشارِ پر شدن در حال ترکیدن باشد؟ دیده‌اید آدم جانش به لبش می‌رسد؛ تمام ذهن و فکر و آرمان و آرزویش خالی شدن مثانه‌اش است. هیچی برایش مهم نیست.* *هیچی به چشمش نمی آید. هیچ آرزویی ندارد جز توقف ماشین. تا محتویات مثانه را برون ریزی کنید.*

*دیده‌اید وقتی دستشویی می‌روید چه احساس راحتی‌ای دست می‌دهد؟ احساس سبُکی. آن‌وقت است که آزاد می‌شوید و دوباره به چیزهای دیگر فکر می‌کنید. از تهِ دل می‌گویید: آخِیش. راحت شدم.*

* روان ما هم یک مثانه دارد که در مسیر زندگی مدام پر و خالی می‌شود. آنها که مایعات بیشتری می‌خورند یا در معرض سرما هستند (یعنی زندگی پرتلاطم‌تری دارند) مثانه‌شان زودتر پُر می‌شود. مثانه‌ی روان که پر می‌شود آدم الَکی قاطی می کند، به هم می‌ریزد؛*
*اخلاقش سگی می‌شود؛ و جالب آنکه خودش هم نمی‌داند چه مرگش است.*

*با این تفاوت که آدم پرشدنِ مثانه‌ی روان را نمی فهمد؛ فقط درد و فشارش را حس می‌کند.*
*روان نیز نیاز به بیرون‌روی دارد. نیاز به خالی شدن از فاضلاب مشکلات زندگی. تا بتواند دوباره به چیزهای خوب فکر کند.روی چیزهای بهتر سرمایه‌گزاری کند.روان هم نیاز به رهایی از فشار دارد. وگرنه می‌ماند؛ گیر می‌کند. رشد نمی‌کند. نمی‌تواند قدم از قدم بردارد. تمام فکر و ذکرش درگیر چیزهای حقیر می‌شود.گاهی به روان‌تان استراحت دهید. استراحت از روزمرگی؛ از دویدن‌های بی‌هدف؛ از تنش‌های بیهوده؛ از کل کل کردن با خود و دیگران؛ از گیر دادن به چیزهایی که ارزشش را ندارد؛ استراحت از حرص و طمع، استراحت از کینه.استراحت از خبر های ناگوار، استراحت از نقاب ها و پرستیژهای مزخرفی که سینه‌ی آدم را تنگ می‌کند. استراحت از احساس قبض و گرفتگی. یا لااقل استراحت از چیزهایی که درون خود می‌ریزید و کسی نمی‌فهمد. خصوصا در فرهنگ ما که از همان بچگی یاد می‌گیریم که آدمِ خوب یعنی کسی که هیجاناتش را سرکوب کند و نشان ندهد.*

* برون‌ریزی روان یعنی داشتنِ رفیقی که با او همان‌طور حرف بزنید که با خودتان حرف می‌زنید. اگر نداریدَش بهترین رفیقی که می توانید فشار روان را روی آن خالی کنید یک قلم و کاغذ است. بنویسید. هرچه دلِ تنگتان می‌خواهد. آزاد و رها. بعدش هم بیندازیدش سطل اشغال. حتی اسیرِ آن نوشتن هم نشوید: اینکه چه می‌نویسید و چگونه می‌نویسید و برای چه می‌نویسید. فقط و فقط بنوسید. حتی اگر حال نوشتن نداری شروع کن به حرف زدن و صدایتان را ضبط کردن. بدون هیچ قیدی حرف هایت را بزن. بی هیچ آداب و ترتیبی. در مورد همه چی. بی هیچ هراس و قید و بندی. بعد بارها گوشش بده. بعد حذفش کن و فراموشش کن. فقط باید برسی به آنجا که فریاد بکشی: «چو تخته پاره بر موج، رها رها رها من».*

* برون‌ریزی یعنی ورزش؛ یعنی گاهی کوه و درِ و دشت رفتن. یعنی بالا و پایین پریدن. یعنی با بچه‌ها فوتبال زدن و عروسک بازی کردن. یعنی فریاد کشیدن؛ بلند خندیدن؛ بلند گریه کردن. اصلا یعنی لحظاتی را مثل دیوانه‌ها زیستن.*

*یعنی آن لباس قشنگتان را توی خانه پوشیدن و خودتان را تحویل گرفتن. یعنی توی خلوتِ خودتان همراه با یک آهنگ دلخواه یک لیوان چای با بیسکوییت در خلوت خوردن و بعدش شروع کنی برای خودت رقصیدن. یعنی لحظاتی بی‌خیال همه چیز شدن. یعنی تمام وجودتان با حضور قلب دایم یک ذکر را بگوید: چیز لقِ دنیا. برون ریزی یعنی چیزی که بعدش از تهِ دلتان بگویید:*

*آخیش_راحت_شدم.*

*بیرون نریختن هیجان‌های اصلی در مسیری بالغانه و والایش‌یافته، و سرکوبِ مداوم آنها در خانواده و یا در جامعه، کم کم به تجمعِ درونیِ خشم منجر خواهد شد که روزی در جایی همانند یک دُمل چرکین سر باز خواهد کرد.*

*فقط یک چیز را یادتان باشد؛ ‌یعنی یک چیز را رعایت کنید؛ فشار روان‌تان را روی کسی خالی نکنید. قرار نیست با آخِیش گفتن شما، زخمی بر وجود کسی بنشیند.*

*شاد و سرافراز باشید ...حال همدیگر را دراین روزهای پر از مصیبت بهتر کنیم *
@LimooCom
62 views14:05
Open / Comment
2021-08-05 23:00:58
کاش مسئولین هم یک درصد این مرد غیرت داشتن.

#حسن_یزدانی
@LimooCom
60 views20:00
Open / Comment
2021-07-22 00:39:05
ارکستر هیژان به رهبری هیوا رنجبر

@LimooCom
91 views21:39
Open / Comment
2021-06-25 12:06:10
‏این عکس به ظاهر ساده، یک دنیا حرف دارد!

در سال ۱۹۳۷ در انگلستان مسابقه بین تیم‌های "چلسی" و "چارلتون" به علت مه شدید در دقیقه ۶۰ متوقف شد.
"سام بارترام" دروازه‌بان چارلتون تا ۹ دقیقه پس از سوت توقف بازی همچنان درون دروازه بود (همین تصویر).
وی بعلت سروصدای زیاد
‏پشت دروازه، صدای سوت داور را نشنیده بود و با حواس جمع درون دروازه ایستاد و با دقت به جلو نگاه می‌کرد تا به گمان خودش در برابر شوت‌های حریف غافلگیر نشود.

وقتی ۹ دقیقه بعد، پلیس ورزشگاه به او نزدیک شد و خبر لغو مسابقه را داد، سام بارترام با اندوهی ‏گفت: چه غم‌انگیز است که دوستانم مرا فراموش کردند در حالیکه من داشتم از دروازه‌ی آنها حراست می‌کردم. در طول این مدت فکر می‌کردم تیم ما در حال حمله است و مجال نزدیک شدن به دروازه‌مان را به آنها نمی‌دهند!

‏در میدان زندگی، چه بسیار بزرگانی که از شرایط، با غیرت و تلاش حراست کردند اما با مه‌آلود شدن وضعیت، در همان لحظه‌ی اول، خیلی‌ها میدان را خالی کردند و آنها را تنها گذاشتند.

@LimooCom
107 views09:06
Open / Comment
2021-06-13 12:13:48 ما توان روبرو شدن با تمامِ افکارِ خودمان را هم نداریم چه برسد به تمامِ افکارِ دیگران.
به این فکر کنیم که چقدر آرامش بخش است که دیگران از تمام دنیای ما و تمامِ افکارِ ما خبر ندارند و چقدر زیباست اگر این حق را برای دیگران هم قائل شویم.
رابطه ها محل سکوت و پذیرش هستند نه کنترل و بازجویی...



@LimooCom
77 views09:13
Open / Comment