Get Mystery Box with random crypto!

پارت هشتادو هفت دریا بعد یک خدافظی ک خیلی سخت بودو فاصله فرود | مَگهِ میشهِ مآ بَد ...؟!

پارت هشتادو هفت
دریا
بعد یک خدافظی ک خیلی سخت بودو فاصله فرودگاه تا خونه اخرش رسیدیم
وارد خونه شدیم خدایی من یکی اصلن جون نداشتم
باهمون لباسام رفتم رو مبل دراز کشیدم و مثل جنین خودمو جمع کردم دیگه نفهمیدم بقیه چیکار کردن و تا چشامو بستم رفتم دنیایه دیگه ای...
تو خواب بودم ک احساس کردم قطره های اب رو صورتمه
یهو چشامو باز کردم ک یک زبون دراز و نرم کوچولورو رو لپام حس کردمو و باتمام توان فقط جیغ کشیدم
و صدایه قهقهه رزاو دریا میومد
چشامو خوب باز کردم ودیدم یک چیز پشمالو سفید دسته رزاس

موهامو ازتو صورتم کنار زدم و با یک دستمال لیسی ک این پشمالو زده بودو پاک کردم
رفتم نزدیک تر تا اومدم نازش کنم پارس کرد ک از جا دومتر پریدم و دوباره اون دوتا چلغوز زدن زیر خنده

رزا_نترس کاریت نداره باو دختره ترسو
+رزا این چیه !؟از کجا اوردینش!؟
اهو_مگه کوری سگه دیگه
رزا_یک هدیه اس
+از طرف کی ناقلا!؟
_از طرف بابام منحرف خاکبرسر
اهو_خدا نصیب کنه از این باباها

رفتم جلو و اون سگه پشمالو سفید خوشگل و بغلم کردم
وایییی خدا چقدر نرم و عزیز بود این موجود
روشونم گرفتمش ک باز لپمو لیس زد
محکم ب خودم فشارش دادم ک فریاد رزا بلند شد
+پسرمو ول کن کشتیش
_وایییییییی پسره این!؟
+اره پسره مامانشه
اهو_اره پسره ننه چهلچراغشه
_چهلچراغ خودتی
+تویی

اووو بسه بچه ها بیاین بشینین یک فکر توپ ب ذهن خوشگل و توپولم رسید

رزا_چه فکری فندق کوچولو
+میگم بریم گشت و گذارو علافی
اهو_شماااااااااااااااااااااال
+هووووییی چرا جیغ میزنی
رزا_والا پسرم ترسید

اره بریم شمال نظرتون چیه!؟
رزا_ب نظر من خوبه یک تنوعی هم میشه تازه دریا ارامش داره یکم از حال و هوایه غم و غصه درمیایم
اهو_منکه با تمام وجودم و تکتک سلولام موافقم

ای جووون من بخورم شما دوتارو
پس فردا بریم خوبه!؟
ررا_اره عالیه
خیلی خب یکی پاشه چایی بریزه حالا
که مخ توپولوم خسته شد
اهو_بخورم خودتو و اون مختو
رزا_از این حرفا نزنین جلو پسرم بد اموزی داره
همه مون خندیدیم و رزا جونم رفت یک چایی خوشرنگه دختر ریز لب دوز لب سوز ریخت و سه تایی نوش جان کردیم...