Get Mystery Box with random crypto!

‏سالها پیش، داستانی میخوندم درباره سالهای جنگ. اواسط داستان از | مامی دستسازه |mamidastsazeh

‏سالها پیش، داستانی میخوندم درباره سالهای جنگ. اواسط داستان از روزی نوشته بود که قطعنامه پایان جنگ رو ایران امضا کرده بود و مردم تو خیابونها شیرینی میدادن و ماشینها بوق میزدن. قهرمان داستان ولی که همسرش تو جنگ شهید شده بود، میگفت هیچ حسی ندارم، انگار یک خبر بیمزه و بی معنی روشنیده بودم.

دیروز اعلام کردن پندمی کووید تموم شد. توی ماشین خبرش رو خوندم و دقیقا مثل اون قهرمان داستان انگار یکی باهام یه شوخی بیمزه کرده بود. بعد یهو به هق‌هق افتادم. کرونا رفت، اونایی که باهاش رفتن برمیگردن؟

@mamidastsazeh