فرد دیندار و معتقد اگر نتواند بین مذهبش و روزگار نو ارتباط برق | ﻣﺎﻧﺎ ﻧﻴﺴﺘﺎﻧﻲ Mana Neyestani
فرد دیندار و معتقد اگر نتواند بین مذهبش و روزگار نو ارتباط برقرار کند، اگر نتواند بین آیین و مراسم مذهبی و واقعیت معاصر رابطه معنایی درست و منطقی بیاید، دین و عقیده اش به چه کار می آید ؟ من دیندار و دین باور نیستم، اما دینها ادعای تضمین زندگی بهتر و سعادت اخروی دارند، معیشت که هیچ، مدتهاست آخوندهای حکومتی از تریبون ها جار می زنند هدف حکومت دینی تامین معیشت نیست - البته این حکم شامل مسوولان و مرتبطانشان نمیشود!- که نجات آخرت است! خب، این دین و مذهب نباید دستکم مروج و افزاینده انسانیت، نوعدوستی، دلسوزی و همدلی و برابری آدمها در همین دنیا باشد؟ فقط باید معتقد به آن مذهب باشی تا برخورد انسانی و آدمیزادی شامل حالت بشود؟ این دیگر دین هم نیست، فرقه گرایی است! آخرچطور ممکن است شاهد مرگ و زجر و عذاب هموطنت باشی، ببینی که حکومت دین تو را بهانه قرار داده برای این ظلم و سرکوب سیاسی و چپاول، بعد بی تفاوت قاطی نمایش محرم بشوی و اشکت را برای کشته های چند قرن پیش جاری سازی و سینه بزنی! این اشک و سینه زدن به چه درد میخورد وقتی نیکا و سارینا و خدانور و کیان و صدها کودک و جوان و پیر دیگر را دیده ای که بیرحمانه در زمان تو کشته شده اند، کور و معلول شده اند، قصه شجاعت و حق گویی زینب مقابل یزید میشنوی و سینه میزنی، فکر نمیکنی لااقل تحمل و صبری در یزید برای شنیدن بوده که در این حکومت و آدمهایش نیست؟ فاطمه سپهری و سپیده قلیان را ندیدهای؟ ندیده ای آدمهای حکومت با بازماندگان دادخواه کشته شدگان چه کرده اند؟ با بختیاری ها؟ با شاکرمی ها؟ با پیرفلک و مولایی راد؟ این اشک تو برای امام حسینت بهشت برایت خواهد خرید ؟ مرده شور ببرد چنین بهشتی را که سکوت و بی تفاوتی و بی احساسی آدمیزاد ضامن آن باشد بیزارم از چنین دینداری و نفرین بر آیین شما!