Get Mystery Box with random crypto!

مرزهاى نو

Logo of telegram channel marzno — مرزهاى نو م
Logo of telegram channel marzno — مرزهاى نو
Channel address: @marzno
Categories: Uncategorized
Language: Not set
Subscribers: 1.45K

Ratings & Reviews

2.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

0


The latest Messages

2019-12-25 20:03:04
@marzno همراه شوید
6.0K views17:03
Open / Comment
2019-12-24 13:53:43 استعفای روحانی برای نجات کشور از بن بست / "گر تو بهتر می زنی بستان بزن"

جعفر محمدی

هر که ایران را دوست داشته باشد، به بن بست رسیدن میهن اش را بر نمی تابد. اگر روحانی در چهار سال اول دولت اش توانست ایران را از بن بستی که بدان دچار شده بود نجات دهد، این بار باید با کناره گیری از قدرت، ایران از بن بست برهاند.

خلاصه وضع موجود این است: تحریم های بسیار شدید، اقتصاد ایران به شدت تضعیف کرده است و مردم در مضیقه اند. به دلایل مختلف، روحانی امکان رفع تحریم ها را ندارد. مخالفان وی نیز مدعی اند با همین وضعیت تقابلات بین المللی نیز می توان کشور را به بهترین وجه اداره کرد.

بنابراین، میهن دوستانه ترین راه این است که روحانی با تشریح صریح واقعیت های کنونی برای مردم، از قدرت کناره گیری کند تا کسانی که مدعی اند بدون تعامل با جهان می توانند کشور را اداره کنند، عهده دار امور شوند.

در چنان وجهی، دو اتفاق می افتد: یا واقعاً می توانند کشور را اداره و اقتصاد را بهبود بخشند که چه بهتر، یا نمی توانند که در آن صورت خودشان مجبور خواهند شد راه های بین المللی که بر روحانی بسته اند را باز کنند. حتم دارم که اگر دولت دست آنها بود، لوایح مرتبط با FATF تا کنون تصویب و اجرایی شده بود تا راه تنفس بانکی کشور بسته نشود.

بگذارید کسانی که هزار نوع مانع تراشی می کنند و مدعی اند با رفتن روحانی، اوضاع رو به راه می شود، بیایند و اوضاع را درست کنند. اگر توانستند، که باید قدردان شان باشیم - چون ایران برای ما مهم است - و اگر هم نتوانستند که دست شان رو می شود.

ادامه حضور روحانی در قدرت، مساوی است با تشدید فشارها و مانع تراشی های داخلی و تضعیف هر چه بیشتر دولت. وقتی هم دولت ضعیف تر شود، قدرت های جهانی هم تمایلی به تعامل با آن نخواهند داشت و ترجیح می دهند با دولتی تفاهم کنند که مستظهر به قدرت داخلی باشد.

بهترین زمان نیز برای استعفا ، "اکنون" است چرا که می توان انتخابات ریاست جمهوری و مجلس را با هم برگزار کرد تا دولت و مجلسی یکدست و بدون معارض داخلی سر کار بیاید و خطاب به آنها گفته شود: گر تو بهتر می زنی، بستان بزن."

@marzno همراه شوید
5.8K views10:53
Open / Comment
2019-12-11 19:04:14
‏ ثبت‌نام برای انتخابات مجلس با چفیه فلسطینی و کفش‌های آمریکایی!!!.
نتیجه: پول تو چفیه فلسطینیه!! ، راحتی تو کفشهای آمریکایی !!!!!!
@marzno همراه شوید
7.6K views16:04
Open / Comment
2019-11-14 15:32:50 واکنش سریع قوه قضائیه نشان داد رئیس‌جمهور دست روی نقطه حساسی گذاشته است/ مردم این مبارزه را باور نکرده‌اند

نعمت احمدی، وکیل دادگستری:

من به عنوان کسی که ۵ دهه در این دادگستری هستم این حس را ندارم که مبارزه با فساد راه افتاده و قطعا مردم هم چنین حسی ندارند.

روندی که در حال وقوع است مبارزه با مفسد است و مبارزه با مفسد در همه مقاطع تاریخی صورت گرفته است و چند سال یکبار کسی را با نام سلطان این و آن دستگیر کرده و اعدام کرده‌ایم.

دادگاه ویژه، وکیل ویژه و قاضی ویژه خارج از نص قانون اساسی است. اینکه شما شعبه ویژه تشکیل دهید و فقط به تعدادی وکیل اجازه کار در این شعبه را بدهید، مبارزه نیست و تنها یک موج است.

رئیس‌جمهور هم به درستی به این نکته اشاره کردند و حساسیت و واکنش سریع قوه قضائیه نشان داد که ایشان دست روی نقطه حساسی گذاشتند.

از لحظه‌ای که رئیس‌جمهور صحبت کردند، تا لحظه‌ای که سخنگوی قوه قضائیه واکنش نشان داد چند ساعت بیشتر طول نکشید و این نشان می‌دهد خود این نهاد هم به حساسیت موضوع واقف است و متوجه شده که مردم این مبارزه را باور نکرده‌اند.

این مبارزه باید روی سیستم بانکی، گمرکات، قاچاق کالا و چهارراه استانبول اثر بگذارد. در این مبارزه با فساد که آقایان می‌گویند راه انداخته‌اند چقدر قیمت خودروی تولید داخل کنترل شده است. قیمت ارز، کارگر، آب و برق و غیره همان قیمت سابق است.

قائم مقام شهردار دوره قبل دستگیر شده است و هنوز به پرونده او رسیدگی نشده

اکبر طبری یک نفر که نزدیک‌ترین فرد به رئیس این دستگاه است دستگیر می‌شود و بررسی نمی‌شود که چگونه یک فرد دردفتر بالاترین سطح قوه قضاییه فساد را انجام می‌دهد و رئیس او مطلع نشده است؛ مردم این مبارزه با فساد را باور نمی‌کنند و احساس می‌کنند به شعورشان توهین شده است!!./ ایلنا

@marzno همراه شوید
7.6K views12:32
Open / Comment
2019-11-13 13:48:42
@marzno همراه شوید
3.5K views10:48
Open / Comment
2019-11-13 07:50:41
@marzno همراه شوید
3.9K views04:50
Open / Comment
2019-11-13 06:20:35
@marzno همراه شوید
3.6K views03:20
Open / Comment
2019-11-13 06:18:58
@marzno همراه شوید اطلاع رسانی کنید
6.6K views03:18
Open / Comment
2019-11-11 23:28:56
انتقاد روحانی در مراسم افتتاح طرح‌های معدنی سیرجان در باره شنود و پرونده سازی
@marzno همراه شوید
2.8K views20:28
Open / Comment
2019-11-11 23:24:19 "پایان عصر تماشاگری؛ ظهور جامعه جستجوگر"

دکتر محمدجواد غلامرضا کاشی، استاد فلسفه سیاسی دانشگاه علامه‌طباطبایی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

هریک از ما در جست‌وجوی خویشتنیم. جامعه نیز جستجوگر خویشتن است. جامعه جستجوگر امروز راه درازی را پشت سرگذاشته است.

انقلاب که شد، آرزومند بود. "جامعه آرزومند" گرم است و پرآشوب. آرزوها تنوع دارند، اما آرزومندها، با همه تفاوت‌هاشان به فرداهای دور می‌اندیشند. از حال و اوضاع زندگی کوتاه‌مدت فردی‌شان غفلت می‌کنند. غرق رویاهای جمعی زندگی می‌کنند.

انقلاب که پیروز شد، روحانیون و روشنفکران و فعالان پرسابقه، جامعه را هدایت‌پذیر می‌خواستند. هرکس از سویی راه هدایتی نشان داد و مردم را به راه هدایت و نور و سعادت دعوت کرد. هدایتگران به سر و کله هم پریدند و آخرکار معلوم شد راه اصلی هدایت کدام است.

شمار کثیری از مردم به راه هدایت پیوستند و شماری دیگر، نشستند، باور نکردند، و به‌تدریج کسانی به زندگی شخصی خود بازگشتند.

دهه شصت به پایان رسید، جامعه در دهه هفتاد "پرسشگر" شد. هرکس از جایی بر‌خاست، و سمبل‌های هدایت را به پرسش کشید. کار و بار روشنفکری و تولید و ترویج فکر و اندیشه گرم شد. همه دلمشغول تولید پرسش‌های تازه شدند یا به پاسخ‌گویی به پرسش‌های جاری در کوچه و بازار شهر پرداختند.

دهه هشتاد، جامعه به‌تدریج "معترض" شد. پرسش‌های پاسخ‌نگفته انباشت شده بود و مردمانی به اعتراض می‌اندیشیدند. اوج آن سال۱۳۸۸ بود. اما اعتراضاتشان به جایی نرسید. کتک خوردند، آواره شدند و یا به خانه‌هاشان بازگشتند.

به آنها تفهیم شد قدرتی ندارند. شکست‌خوردگان تحقیر شدند. تمسخرشان کردند. طعم ذلت به آنان چشاندند.

دهه نود، دهه پرتلاطمی بود. جامعه ابتدا بازیگر شد. از زمین بازی انتخابات و صندوق رای استفاده کرد تا بازی کند. فرصت‌های کوچک را جدی گرفت. چندان به دستاوردها و فرداها نیاندیشید. بیشتر ذوق بازی‌کردن گرمش می‌کرد. در بازی‌ هم به جایی نرسید. هیچ چیز برای یک بازی منصفانه فراهم نبود.

از نیمه دهه۹۰ دست از بازیگری دست کشید، معترض شد. روزهایی را به اعتراض گذراند. اما سرخورده به خانه بازگشت. پس از آن، به "تماشاگری" روی آورد.

حال دیگر تماشاگر است. کسانی در صحنه‌اند، بازی می‌کنند، شجاعت می‌ورزند، رجز می‌خوانند، جلو می‌روند، عقب می‌روند، گاه صحنه‌های فساد به صحنه می‌آورند، گاه صحنه‌های ترسناک، شادند، سوگوارند، موفق‌اند و گاه اندیشناک؛ اما هیچ‌چیز تماشاگران را از روی صندلی‌هاشان بلند نمی‌کند.

تماشاگران تماشا می‌کنند. با هم تفاوت‌های بسیار دارند. کثیری از آنان خوابند. کسانی تخمه می‌شکنند و با کنار دستی‌شان بگومگو می‌کنند. نمایش روی صحنه هیچ انتظاری در آنان بر نمی‌انگیزد، آرزویی خلق نمی‌کند، هیچ‌چیز گویی ارزش پرسیدن ندارد، حتی در آنان میل اعتراض هم ایجاد نمی‌کند.

تماشاگری دوام ندارد. هیچ زایشی در آن نیست. ملال‌آور و کسالت‌بار است. خوب اگر نگاه کنی، کسانی برخاسته‌اند، صندلی‌ها را ترک کرده‌اند.

بیرون سالن تماشا، بگومگوهای آرامی در جریان است. به نظر دوران تازه‌ای در راه است. آنها از چیزی فاصله می‌گیرند که همه دوران‌های گذشته را به هم پیوند می‌داد: کانونی بودن مردان چپ و راست نظام سیاسی.

آرزومندی، پرسشگری، اعتراض و بازیگری و تماشا، میدان‌های متفاوتی برای نشاندن نظام سیاسی در کانون توجه عمومی بود.

اما در بگومگوهای تازه، مردم فرصتی برای بازتعریف حیات سیاسی‌شان می‌گشایند. سخن و نگاه دیگر متوجه بالا نیست. کلام به‌تدریج از نسبت‌های عمودی به نسبت‌های افقی راه می‌گشاید. به جای بالا، نگاه متوجه روبه‌روست. جامعه به خود می‌نگرد.

می‌توان نام این فصل تازه را "جامعه جستجوگر" نامید. جامعه خود را جستجو می‌کند. لاغر و سرخورده است. تنها در پرو بازیابی خود چاق می‌شودو منطق از دست رفته را باز خواهد یافت
@marzno همراه شوید
3.2K views20:24
Open / Comment