Get Mystery Box with random crypto!

‍ شان نزول سوره هل اتی روایات بسیاری که به حدّ «تو | مسجد جامع مرانک



شان نزول سوره هل اتی

روایات بسیاری که به حدّ «تواتر معنوی» رسیده اند با عبارات مختلف از طریق شیعه و سنّی درباره شأن نزول این سوره رسیده است که نقل تمام آنها در یک مقاله نمی گنجد، لذا خلاصه و «قدر مشترک» آن روایات را که در «تفسیر نمونه» و کتاب «الغدیر» آمده است، در اینجا نقل می کنیم.

«ابن عباس» می گوید: حسن و حسین(علیهماالسلام) بیمار شدند. پیامبر(صلی الله علیه و اله ) با جمعی از یاران به عیادتشان آمدند.
حضرت به علی(علیه السلام) گفتند: ای ابوالحسن! خوب بود برای شفای فرزندان خود نذری می کردی. علی(علیه السلام) و فاطمه(سلام الله علیها) و فضّه که خادمه آنها بود نذر کردند که اگر آنها شفا یابند، سه روز روزه بگیرند (طبق بعضی از روایات حسن و حسین(علیهماالسلام) نیز گفتند ما هم نذر می کنیم که روزه بگیریم.)

چیزی نگذشت که هر دو شفا یافتند، در حالی که از نظر مواد غذایی دست خالی بودند. امام علی(علیه السلام) سه من جو قرض کرد، فاطمه(سلام الله علیها) یک سوم آن را آرد کرد و نان پخت.
هنگام افطار سائلی بر در خانه آمد، گفت: «السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا اَهْلَ بَیْتِ مُحَمَّدٍ»؛ سلام بر شما ای خاندان محمد!» مستمندی از مستمندان مسلمین هستم، غذایی به من بدهید، خداوند به شما از غذاهای بهشتی مرحمت کند. آنها همگی مسکین را بر خود مقدم داشتند و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشیدند.

روز دوم را هم چنان روزه گرفتند و نزدیک افطار، وقتی که غذا را آماده کرده بودند (همان نان جوین) یتیمی بر در خانه آمد. اینان همگی آن روز نیز ایثار کردند و غذای خود را به او دادند (و بار دیگر با آب افطار کردند و روز بعد را نیز روزه گرفتند.)

در سومین روز اسیری به هنگام غروب آفتاب بر در خانه آمد و اینان باز سهم غذای خود را به او دادند. هنگامی که صبح شد، علی(علیه السلام) دست حسن و حسین(علیهماالسلام) را گرفته بود و خدمت پیامبر(صلی الله علیه و اله) آمدند. زمانی که پیامبر(صلی الله علیه و اله) آنها را مشاهده کرد، دید از شدّت گرسنگی می لرزند!
فرمود: این حالی را که در شما می بینم برای من بسیار گران است، سپس برخاست و با آنها حرکت کرد. هنگامی که وارد خانه فاطمه(سلام الله علیها) شد، دید دخترش در محراب عبادت ایستاده، در حالی که از شدت گرسنگی شکم او به پشت چسبیده و چشمهایش به گودی نشسته است. پیامبر(صلی الله علیه و اله) ناراحت شد، در همین هنگام جبرئیل نازل گشت و گفت: ای محمد! این سوره را بگیر.
خداوند با چنین خاندانی به تو تهنیت می گوید، سپس سورة «هلْ اَتَی» را بر او خواند (بعضی گفته اند که از جملة «اِنَّ الأبْرَارَ» تا آیه «کَانَ سعْیُکُمْ مشْکُوراً» که مجموعاً هجده آیه است، در این موقع نازل گشت.)

الزمخشرىّ در الكشاف (ج 4 ص 169 چاپ مصطفى محمد -مصر)

الغدیر، علامه‌ امینی، مکتبة امیر المؤمنین العـامه، (فـرع تـهران)، چاپ چهارم، 1396‌ق،‌ ج‌‌3، ص‌111؛ تفسیر نمونه،

ناصر مکارم و جمعی از نویسندگان، ج‌‌25، ص‌344 و 345.