به نقل از عبدالله شهبازی: مالیات ایلات قشقایی فارس در دوران پ | حسابداری مالی و مالیاتی
به نقل از عبدالله شهبازی:
مالیات ایلات قشقایی فارس در دوران پیش از ظهور دولت رانتیه نفتی قسمت اول
در دوران قاجاریه هنوز درآمد ناشی از فروش نفت وارد چرخه اقتصاد ایران نشده بود که دولت را به منبع اصلی ثروت و تزریق آن به جامعه، از بالا به پائین، بدل کرد. منبع اصلی درآمد دولت مرکزی و نهادهای مدیریت محلی، از حکومتهای ایالتی تا کدخدایان اصناف و محلات و روستاها و طوایف عشایری، از طریق مالیاتی بود که از مردم گردآوری میشد. ایلات و عشایر، بعنوان تأمینکنندگان اصلی گوشت قرمز، از طریق چرای مراتع متناوباً روینده که لازمه آن شیوه زیست کوچنشینی بود، سهم مهمی در تأمین این درآمد داشتند.
به گزارش کاپیتان آرنولد ویلسون، در سال ۱۳۳۴ ق. ( ۱۹۱۶ م.) میزان مالیات سالیانه ایل بختیاری ۷۰ هزار تومان بود. (Wilson, p. 34) بنوشته ویلسون، مالیات سالیانه قشقایی در اصل ۲۷ هزار تومان بود که فرهاد میرزا ۳۰ هزار تومان بر آن افزود. فرهاد میرزا معتمدالدوله دو نوبت حاکم فارس بود: سالهای ۱۲۵۷- ۱۲۵۹ ق. (۱۸۴۱- ۱۸۴۳ م.) و ۱۲۹۳- ۱۲۹۸ ق. (۱۸۷۶- ۱۸۸۱ م.). ویلسون روشن نکرده که افزایش مالیات قشقایی به ۵۷ هزار تومان در دهه ۱۸۴۰ انجام گرفت یا در دهه ۱۸۷۰. ویلسون میافزاید: این مبلغ را ایلخانی و ایلبیگی از کلانتران اخذ میکنند ولی درآمد واقعی از ایلات قشقایی خیلی بیشتر است. ایل عمله از مالیات معاف است و به جای آن خدمات فئودالی ارائه میدهد. (Ibid, p. 53)
بنظر میرسد رقم مالیات قشقایی، به دلایل عدیده بویژه نیاز دولت مرکزی یا حکومت محلی فارس، هر ساله متغیر بوده ولی مبنا همان ۵۷ هزار تومانی است که ویلسون ذکر کرده. در سال ۱۳۰۴ ق. (۱۸۸۷ م.) میزان مالیات قشقایی ۶۱ هزار تومان گزارش شده (خفیهنویسان انگلیس، ص ۲۷۵) و در سال ۱۳۱۳ ق. (۱۸۹۵ م.)، سال پایانی سلطنت ناصرالدین شاه، ۷۲ هزار تومان. (همان مأخذ، ص ۴۹۸)
کارکرد اصلی کسانی که بعنوان مدیر ایلات و بلوکات (مناطق روستایی) منصوب میشدند اخذ این مالیات سالیانه از مردم خود برای دولت بود. این افراد در ایلات و بلوکات «کلانتر» یا «ضابط» خوانده میشدند و ردههای فروتر ایشان «کدخدا». «کدخدا» تابع «کلانتر» و «ضابط» بود و مالیات گردآوری شده را به او تحویل میداد. در فارس رئيس اتحادیه ایلی قشقایی «ایلخانی» و فردی که متولی امور اجرایی ایلات قشقایی بود «ایلبیگی» نامیده میشدند. ایلبیگی را معمولاً حکومت فارس منصوب میکرد؛ گاه در هماهنگی با ایلخانی و گاه برغم تمایل او. در مواردی، مانند بخشی از دوران ایلخانیگری صولتالدوله، ایلخانی کارکرد ایلبیگی را نیز انجام میداد. سران ایلات خمسه، از خاندان قوام شیرازی، نیز گاه «ایلخانی» نامیده میشدند. ایلخانی و ایلبیگی از طریق کلانتران (رؤسای ایلات قشقایی) و کلانتران از طریق کدخدایان تابع خود، رؤسای طوایف کوچک عضو ایل، گردآوری مالیات را انجام میدادند.
ایلخانی و ایلبیگی ایلات قشقایی، و کلانتران و ضابطین ایلات و طوایف مستقل غیرقشقایی و بلوکات که مستقیماً منصوب حکومت بودند، در موارد فراوان به دلیل ناتوانی در پرداخت دیون مالیاتی به شدت زیر فشار قرار گرفته و تنبیه میشدند. در مواردی به دلیل این فشارها کارشان به شورش میکشید و گاه سرنوشتی تراژیک مییافتند. معروفترین نمونه حاج نصرالله خان ایلخانی است:
در سال ۱۳۱۴ ق. (۱۸۹۶- ۱۸۹۷ م.) بدهی حاج نصرالله خان ایلخانی بابت تتمه بدهی مالیاتی قبل و مالیات سال جاری حدود ۱۵۰ هزار تومان برآورد میشد. (همان مأخذ، صص ۵۱۷- ۵۱۸) این مبلغ هنگفتی بود. در آن زمان ثروت متمولین درجه اول فارس در زمان فوت حدود ۱۰۰ الی ۱۵۰ هزار تومان برآورد میشد مانند میرزا عبدالله خان معزالملک، وزیر پیشین فارس. (همان مأخذ، ص ۲۹۲) کسانی مانند میرزا علیمحمد خان قوامالملک (قوامالملک دوم، متوفی ۱۳۰۱ ق.)، که معادل ۴۵۰ هزار تومان ارثیه بر جای نهادند (همان مأخذ، ص ۲۱۰)، استثنایی بودند. ظلالسلطان، احتمالاً با اغراق، ثروت شوهر خواهر متوفیاش، فتحالله خان صارمالدوله، را دو کرور (یک میلیون تومان) ذکر کرده است. (ظلالسلطان، ص ۶۸۰) توجه کنیم که فتحالله خان صارمالدوله از متمولین ایران بود.
ادامه در قسمت دوم
@Mohasebgar
ما را در اینستاگرام دنبال کنید http://yon.ir/buhw6