2022-08-29 22:38:22
در این قرائت از اسلام چیزی از تعالیم اسلامی حذف نمیشود، تنها برخی از احکام و شعائر که در خارج از زمینه خود و مجزا از شرائط زمانی مکانی عصر نزول درک شده اند و در نتیجهی این سوء فهم از جوهره رحمانی خود فاصله گرفته اند تصحیح میشوند و برخی احکام عقلائی که ناسازگار با تعالیم اسلامی نیستند، مورد پذیرش قرار می گیرند» (کدیور، ۲ مرداد ۱۳۸۹).
کدیور در این مرحله ده مؤلفه برای صورتبندی نظری اسلام رحمانی برمیشمرد و بهنحو بسیار متواضعانهای آن را برداشت شخصیی خود از اسلام و «برداشتی از اسلام» معرفی میکند:
«اسلام رحمانی برداشتی از اسلام است که در آن مؤلفههای ده گانه ذیل شاکله اصلی آنرا تشکیل میدهد: رضایت خداوند، عدالت، عقلانیت، رحمت، اخلاق، کرامت و حقوق انسان، آزادی و اختیار، علم و کارشناسی، دموکراسی و سکولاریسم عینی. ارائه این ده مؤلفه شناخت اسلام رحمانی را دقیقتر و قبول یا رد آنرا روانتر میسازد» (همان).
اما روند حرکت فکری و اجتماعی کدیور و دیگر طرفداران قرائت موسوم به «اسلام رحمانی» ادامه یافت و آنان رفتهرفته از ادّعای ارایهی «برداشتی از اسلام» و بحث نظری در بارهی «اسلام رحمانی» و تلاش برای صورتبندی اندیشهورانهی آن، به مرحلهی ارایهی بستهبندی از خود اسلام میرسند. یازده سال بعد، کدیور از آن موضع متواضعانه بسیار فاصله گرفته است. این بار او بستهبندی خود را از اسلام رحمانی در تقابل با دیگر گرایشهای اسلامی ارایه میکند و میکوشد مرزکشی دقیقی با دیگر قرائتهای دینی ارایه کند و مشخصاً از «اسلام نواندیش» بهعنوان یک جریانی دینی متفاوت سخن میگوید و حتّا برخی از اعضای برجستهی آن را نیز نام میبرد:
«مخاطب بحث کسانی هستند که با باور به خدا، آخرت، پیامبر اسلام و قرآن به مثابه کلام الله، در پی تعمیق ایمان دینی خود و تربیت فرزندانی مؤمن در در دنیای مدرن هستند. در این جلسات قرار است زندگی مؤمنانه از منظر اسلام شیعی جعفری اصولی نواندیش تشریح شود، که متفاوت با تفکر سنتی و روشنفکری دین (اصلاح خود دین) است. زندگی مؤمنانه سبکی از زندگی است که ایمان در آن نقش اساسی بازی میکند. زندگی با ایمان و بدون ایمان دو معنای کاملا متفاوت دارد. در زندگی مؤمنانه هیچ امر خردستیزی راه ندارد،و کلیه اجزای این زندگی یا خردمندانه و یا فراعقلی است. اعتقادات، امور اخلاقی و معاملات فقهی نه تعبدی هستند نه توقیفی. این ادعاکه مؤمنانه زیستن یعنی تعبدی زیستن مغالطهای بیش نیست. عقلانیت تنها یک ساحت از زندگی مؤمنانه را تامین میکند نه تمام ساحتهای آن را. در زندگی مؤمنانه هیچ امر ضداخلاقی پذیرفته نیست. اما اخلاقی بودن معادل مؤمنانه بودن نیست. نمیتوان معنویت را جایگزین ایمان یا تعالیم دینی کرد. معنویت در دنیای معاصر امری غیردینی است، و بدیل و رقیب دین است. عرفان یکی از ساحتهای اسلام است، اما اسلام چند ساحتی را به تصوف تکساحتی فروکاستن تقلیل اسلام است. فقه مصطلح و رعایت تکالیف حلال و حرام بخش کوچکی از زندگی مؤمنانه است نه تمام آن. زندگی مؤمنانه مترادف و معادل زندگی خردمندانه، زندگی اخلاقی، زندگی معنوی،زندگی عارفانه، و زندگی فقهی کرد. زندگی مؤمنانه در عین «مؤمنانه» متشرعانه به تنهایی نیست. هیچکدام از این امور را نمیتوان جایگزین برخورداری از کلیه فضیلتهای خردمندی، اخلاق، معنویت (به معنی عام)، عرفان و شرع چیزی بیشتر دارد، و آن ایمان است» (کدیور، ۱۴۰۰).
در این مرحله کدیور نه تنها مخاطب سخن خود را تعیین میکند بلکه از چند جهت غیریّتسازی میکند و مرز «اسلام نواندیشانه» را از «اسلام سنتی»، روشنفکری دینی، اسلام عرفانی، و از معنویتگرایان بهنحو کاملاً هنجارین و دلبخواهانه جدا میکند و تعابیر مدرنی را وارد اسلام موسوم به رحمانی خویش میسازد: عقلانیت و فقدان خردستیزی. کدیور در حقیقت در حال ترسیم الگوی زیست مسلمانانه است و برای ترسیم این الگو به شکل جدیدی از بستهبندی اسلام میرسد و بحث از ضرورت این بستهبندی را پیش میکشد:
«در این مباحث بحث متمرکز در اسلام است و مخاطب آن مسلمانان میباشند. اولین پرسشی که مطرح میشود این است که مراد از اسلام چیست که محصول رعایت آن زندگی مؤمنانه است؟ ضرورت بحث از این مسئله از این روست که تلاشهایی به چشم میخورد که در مقام بیمعنی کردن هسته سخت اسلام آن هم به نام اسلام البته در جامه روشنفکرانه و متجددانه هستند» (همان).
بدین ترتیب، عملیات بهاصطلاح «نواندیشانهی» بستهبندی اسلام رحمانی با توجّه به منازعات اجتماعی و فکری روز آغاز میشود و بستهبندی جدیدی از اسلام در ایران معاصر رقم میخورد: بستهبندیای که با مرزکشی سفت و سختی انجام میگیرد و با زبانی مؤاخذهگرانه و تخطئهآمیز در قبال غیری که «تجدیدنظرطلب» نامیده میشود، در میدان اجتماع دینی، اِعلام هویت میکند.
93 viewsedited 19:38