Speaking with Rolling Stone, Jesse Frohman remembers: “It was | NIRVANA

Speaking with Rolling Stone, Jesse Frohman remembers: “It was a very unique shoot. Kurt showed up three hours late to the shoot, and the shoot was in his hotel. We originally planned for the shoot to take place outside in Central Park. I had a van all packed up with equipment and when we arrived, we met the manager in the lobby, and he said, ‘We have to shoot in the hotel.’ He arranged for a conference room in the basement of the hotel for us, and he said, ‘Go check it out,’ and unfortunately didn’t offer any other options if it didn’t work out. We didn’t have that much room. We waited for Kurt, and Dave and Krist came down, and there was no Kurt. And they left, and they came back two hours later, there was no Kurt. “Eventually, at least three hours later than originally scheduled, Kurt came down. He was very quiet and he was wearing these white Jackie O glasses with his chin down to his chest, and he asked for a bucket. And I said, ‘Sure, we have a bucket. What do you need a bucket for?’ And he said, ”Cause I think I’m gonna puke.’ And that was my introduction to Kurt.”


جسی فرومن در گفتگو با رولینگ استون به یاد می آورد:
"این یک عکس برداری بی نظیر بود. کرت سه ساعت با تأخیر در محل عکاسی حاضر شد و این عکس در هتل او گرفته شد. ما در ابتدا برنامه ریزی کردیم که عکس‌برداری در خارج از پارک مرکزی انجام شود. من یک ون داشتم که همه وسایل با خود بردم و وقتی رسیدیم، در لابی با مدیر برنامه او روبه‌رو شدیم و گفت: "ما باید در هتل عکاسی کنیم." او برای ما یک اتاق کنفرانس در زیرزمین هتل ترتیب داد؛ او گفت: "برو یک نگاهی بکن " و متاسفانه جای دیگری نداشتیم و گزینه دیگری هم نداشتیم. ما آنقدر جا هم نداشتیم و منتظر کرت شدیم، دیو و کریست پایین آمدند ولی کرت هنوز نیامده بود. آنها رفتند، و آنها دو ساعت بعد بازگشتند ولی باز هم کرت همراهشان نبود. "سرانجام، کرت حداقل سه ساعت دیرتر از آنچه در ابتدا برنامه ریزی شده بود، به اتاق آمد. او بسیار ساکت بود و این عینک های سفید جکی O را با چانه پایین به سمت سینه پوشیده بود و خواستار یک سطل شد. و من گفتم: "مطمئنا، ما یک سطل داریم. به چه سطلی احتیاج داری؟ 'و او گفت: "چون فکر می کنم قراره استفراغ کنم." و این معارفه من برای کرت بود."

#fact
@NirvanaSpirit