اوضاع خوبی نیست. حتی زمانی که خوب پیش میرود هم در واقع خوب نی | ایستادهبامشت
اوضاع خوبی نیست. حتی زمانی که خوب پیش میرود هم در واقع خوب نیست. چون این خانه -اگر وجود داشته باشد- روی امواج متلاطمی قرار گرفته. دائم ستیز. همیشه حمله و باز هم دفاع. قراری نیست. پاهایم زمین را لمس نمیکند. دستهایم به جای ثابت و محکمی چنگ نینداخته. هر لحظه ممکن است در را باز کنی و خودت را پرت کنی آن بیرون. بیهیچ فکر کردنی. انگار تو را کوک کردهاند. چند لحظه بعد از اینکه سکان را به دست میگیری، مثل کسی که خواب است، دستهایت را بالا میآوری و شروع میکنی به رفتن. میفهمی. میبینی. اما فایدهای ندارد. راستش، بتها فقط از سنگ و چوب نیستند. آنها بسیار قدرتمندند. آنها وجود دارند. خدایان ساختگی. رشد کردهاند. تبدیل به خدایان بزرگتری شدهاند. الان دیگر صاحب روح و ارادهاند. پادشاهی میکنند. دستور میدهند. فرمان میبریم. ما. بندههای خوب شیطان.