🔥 Burn Fat Fast. Discover How! 💪

‍ ✦❀•┈┈┈┈•✦❀ @shahkhoshin ✦❀•┈┈┈┈•✦❀ شعر ساقی‌نامه لَکی ا | شاه‌ خوشین

‍ ✦❀•┈┈┈┈•✦❀
@shahkhoshin
✦❀•┈┈┈┈•✦❀

شعر ساقی‌نامه لَکی از ملاپریشان با ترجمه فارسی
تنبور و آواز : زنده یاد احمد محمدپور از نهاوند( اوسا احمد )

ساقی باوَرو جامی  پِی مَستی
سودم   مَستین  زیان  ژهَ  هَستی

ساقیا جام باده بده تا مرا مست گرداند زیرا سود من در مستی و بی خودی است و زیانم در هستی و هوشیاری

جامی که  مَغزم  باوَرو  وهَ جوش
دُنیا  و مافیها بکَم فراموش

جامی که مغزم را به جوش آورد ( اندیشه‌ام را متبلور کند) و دنیا و هر آنچه در آن است را به فراموشی بسپارم

نهَ  ژَ اَو  بادهِ‌ی  بَزم  حَریفان  رَد
مَنهی الله مَضل خَرد

نه از آن باده که ویژه‌ی رانده شدگان از درگاه حق است و انسان را از شناخت خدا باز می‌دارد و خرد و اندیشه را تباه می‌سازد

مَستان  مجاز  دیوَن مَس نیَِن
هوی پرستان حَق پَرَس     نیَِن

مستان باده‌ی ظاهر، دیو هستند مستان حق نیستند پیروان هوای نفس هستند و پیروان حق نیستند

ژَاَو باده‌ی بی غَش خُمخانه‌ی دیرین
مَشرب  مَرد اَفکَن تَلخ  لو شیرین

ساقی از آن باده‌ی ناب خمخانه‌ی ازلی و حقیقت به من ده، شرابی مرد افکن( که هر کسی تحمل نوشیدنش را ندارد)که در ظاهر تلخ اما در حقیقت شیرین است

بدَر  تا یکجا پاک ژهَ   گُنا بوم
مَستی باوَری فَنا فی‌الله بوم

بده تا مرا یکجا از گناهان بپیراید از خود بی‌خودی به ارمغان آورد و در وجود احدیت نیستم کند

فدات بام ساقی تَر زوانم کهَ
مه دَردی دِیرم دَوای گیانم کهَ

ساقیا فدایت گردم زبان تشنه‌ام را تر کن، من دردمندم درمانم نما و جانم را شفا ده

ژهَ جام  توحید یکجا مَستم  کَه
ذَره‌ی  ناچیزم  تو باو هَستم کَه

از باده‌ی توحیدی مرا مستی ببخش من که ذره‌ای ناچیزم  هستی و زندگانی‌ام بخش

بدَر  بنوشم وهَ  یاد  مَستان
پَنجه‌ِی ابلیس پیچ خداپرستان

پیاله را بده تا با یاد مستان حق بنوشم آنانیکه پنجه در پنجه‌ی ابلیس بفکندند و او را ناتوان ساختند

ساقی پِر  بِکَر جام یک مَنی
بَلکَم بُگذرم  ژهَ ما و  مَنی

ساقیا جام یک مَنی‌ام را لبریز ساز شاید بتواند مرا از مایی و منیت برهاند

بهِ  تا  بنوشم  وهَ یاد کَسی
زندَگی مَرگَن بی اَو نَفَسی

بده تا سَر کشم به یاد کسی که زندگی حتی برای یک نفس غافل بودن از او برایم مرگ آور است

یهِ نَفَس وهَ اَو گَر روی در روی  بوم
کافرم  اَگر  جویای مینو بوم

اگر برای یک آن با او رویاروی شوم کافرم اگر تقاضای بهشت برین نمایم(حاضرم بهشت را به یک آن دیدار با خدا عوض نمایم)

چه حاجت  وَ خُلد  حور  و  قُصورَن
حور  پرَس نیم  دوسم  مَنظورَن

مرا نیازی به بهشت و حورالعین و قصرهای بهشتی نیست من حور پرست نیستم مرا سودای یار در سر است

زاهد  تو نو  حور  و  بهشت بَرین
من وَ خاک کوی دلرُبای دیرین

زاهدا حور و بهشت برین پیشکش تو باد، مرا خاک کوی دلدار دیرینم کفایت می‌کند

مِن  وهَ  آب  عشق  خاکِم  سرشتَن
یهِ جَفاش وهَ لام  چوی صَد بهشتَن

خاک سازنده‌ی مرا با آب عشق سرشته‌اند یک جفا از دوست برای من به سان صد بهشت است

هَر   تیری  ژهَ  شَست ناز  دلبَرَن
زهرَش ژهَ  میوه‌ِی طوبا خوشتَرَن

تیری که از شست ناز دلبر به سویم رها می‌شود زهرش را از میوه‌های بهشتی خوشتر می‌دارم(ناملایماتی که جنبه‌ی آزمایش الهی دارد برایم شیرین و گوارا است زیرا مرا لایق آن می‌داند که قصد آزمایشم می‌کند)

بی  زَخم  خَدَنگ  مَژه‌ِی دلارام
نَنگَن پا نیاین وَ صَحرای قیام

بی‌آنکه در این دنیا از خدنگ مژگان دوست زخمی بر دلم نشیند پا گذاشتن در ساحت خلد را ننگ می‌دانم( بی‌آنکه در این دنیا لیاقت آن را بیابم که مورد توجه و آزمایش الهی قرار بگیرم برایم ننگ است که در رستاخیز حضور یابم )

در  عِین  مَستی بَلکَم  یاریم کِین
نوا بِلَغزم نگهداریم کِین

بدان امید که در حالت مستی مرا یاریگر باشی از آن می‌ترسم که مرا لغزشی پیش آید تا در هنگام بیخودی یاریگرم باشی( مستی و بیخودی را از آن جهت در خواست می‌کنم که در عالم بی‌خودی و سبکباری امکان یاریگری تو بیشتر است و اگر لغزشی پیش بیاید کمک گرفتن از تو در این عالم آسان است)

#کانال_تلگرامی_شاه‌خوشین

http://telegram.me/shahkhoshin