آنچه اکثریت ما در زندگی روزمره خود تجربه میکنیم، شرطی شدن واک | شهرام اسلامی | Life Coaching
آنچه اکثریت ما در زندگی روزمره خود تجربه میکنیم، شرطی شدن واکنش ما به تعریف و تمجید دیگران است. وقتی شخصی ظاهر یا کار شما را تحسین میکند، ممکن است بیاختیار به خود بگویید: "آنها فقط لطف دارند." حالت شدیدتر زمانی اتفاق میافتد که تعارف آنها را درون ذهن خود فاقد شایستگی لازم تلقی کنید. وقتی به آنها میگویید: "واقعاً چیز چندان مهمی نبود،" در واقع همین کار را با آنها میکنید. اگر همیشه سعی کنید که شور اتفاقات خوب در حال وقوع را با پاشیدن آب سرد خراب کنید، بدیهی است که زندگی شما دلمرده و بیروح خواهد شد. مردود دانستن مثبتها یکی از زیانبارترین حالتهای آشفتگی شناختی است. شما همانند دانشمندی هستید که برای اثبات فرضیههای خود به دنبال یافتن مدرک و شاهد است. فرضیهای که بر افکار افسرده مستولی میشود این است که به نوعی فکر کنیم که "من كفایت ندارم." هربار که با یک تجربه منفی مواجه میشوید، آن را به همین فرضیه ربط میدهید و به این نتیجه میرسید: "همین اتفاق، آنچه که فکر میکردم را اثبات کرد. در مقابل هرگاه تجربه مثبت داشته باشید با خود میگویید که این بار اتفاقی بود، این که حساب نمیشود." بهایی که برای این طرز فکر میپردازید، احساس بیچارگی شدید و ناتوانی از تصدیق اتفاقات خوب است.