Get Mystery Box with random crypto!

😹🎭👌کآنٰالْ خَنْدِه تِلِگْرٰامْ👍😝😂

Logo of telegram channel tel_khande — 😹🎭👌کآنٰالْ خَنْدِه تِلِگْرٰامْ👍😝😂 ک
Logo of telegram channel tel_khande — 😹🎭👌کآنٰالْ خَنْدِه تِلِگْرٰامْ👍😝😂
Channel address: @tel_khande
Categories: Uncategorized
Language: English
Subscribers: 1
Description from channel

کانالی با موضوعات خنده دار و سرگرم کننده
.
.
جوک
ویس
فیلم
گیف
.
.
فقط تو کانالی که اسمش هست
😂👍کانال خنده تلگرام🎭🃏

Ratings & Reviews

1.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

1


The latest Messages 2

2017-02-28 10:22:30
پرواز بالای ابرا...

: @tel_khande
165 views07:22
Open / Comment
2017-02-28 10:21:17
پرواز بالای ابرا...

: @tel_khande
157 views07:21
Open / Comment
2017-02-28 10:20:36
دوستان ناباب که میگن همینا هستن

: @tel_khande
160 views07:20
Open / Comment
2017-02-28 10:19:32 تو یه کافی شاپ تنها نشسته بودم روی یه میز دو نفره …
یهو یه دختر خیلی خوشتیپ اومد گفت : “ شما تنها هستین؟ ”





فاز عشوه و غمناک گرفتم گفتم خیلی وقته تنهااااااااااااام
گفت خوب من این صندلی رو ببرم اون ور صندلی نیست

: @tel_khande
198 views07:19
Open / Comment
2017-02-28 10:17:26 Channel name was changed to « کآنٰالْ خَنْدِه تِلِگْرٰامْ »
07:17
Open / Comment
2017-02-28 10:13:12 #برادران_مهربان

دو برادر با هم در مزرعه خانوادگی کار می کردند که یکی از آنها ازدواج کرده بود و خانواده بزرگی داشت و دیگری مجرد بود .
شب که می شد دو برادر همه چیز از جمله محصول و سود را با هم نصف می کردند . یک روز برادر مجرد با خودش فکر کرد و گفت:‌
درست نیست که ما همه چیز را نصف کنیم . من مجرد هستم و خرجی ندارم ولی او خانواده بزرگی را اداره می کند.
بنابراین شب که شد یک کیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت.
در همین حال برادری که ازدواج کرده بود با خودش فکر کرد و گفت :‌ درست نیست که ما همه چیز را نصف کنیم. من سر و سامان گرفته ام ولی او هنوز ازدواج نکرده و باید آینده اش تأمین شود.
بنابراین شب که شد یک کیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت.
سال ها گذشت و هر دو برادر متحیر بودند که چرا ذخیره گندمشان همیشه با یکدیگرمساوی است. تا آن که در یک شب تاریک دو برادر در راه انبارها به یکدیگر برخوردند. آن ها مدتی به هم خیره شدند و سپس بی آن که سخنی بر لب بیاورند کیسه هایشان را زمین گذاشتند و یکدیگر را در آغوش گرفتند.

: @tel_khande
140 views07:13
Open / Comment
2017-02-28 10:12:49
نصیحت
لقمان به فرزندش
در حال نماز
مراقبت دلت باش
سر سفره
مراقب شکمت باش
درخانه‏ مردم
مراقب چشمت باش
ميان مردم
مراقب زبانت باش.

: @tel_khande
160 views07:12
Open / Comment
2017-02-28 10:11:16 جفر و زنش ميرن پيك نيك!

زنش ميگه بشينم زير اون درخت خوبه؟ جفر ميگه نه همين وسط جاده پتو بنداز امن تره.

زنش ميگه اينجا ماشين میزنمون، خلاصه بعد از مقداري بحث پتو ميندازن وسط جاده...

بعد چند لحظه يه كاميون مياد طرفشون هر چي بوق ميزنه اونا از جاشون تكون نميخورن كاميونه هم فرمونو ميپيچونه ميره تو درخت!

جفر به زنش ميگه بیا اگه زير او درخت بودیم حالا مرده بودیم.

: @tel_khande
133 views07:11
Open / Comment
2017-02-28 10:09:10
دیوار مهربانی دندون مصنوعی


_____ _____
: @tel_khande
134 views07:09
Open / Comment
2017-02-28 10:08:37
گاوی در مرتعی دور از روستا زایمان کرده،
دو مادر تنها در راه اند
یکی بر پشتش مهربانی حمل می کند
و دیگری در چشمانش قدر شناسی!
جنگل گیسوم , گیلان

_____ _____
: @tel_khande
130 views07:08
Open / Comment