Get Mystery Box with random crypto!

Vaheed Abbasi

Logo of telegram channel vaheed_abbasi — Vaheed Abbasi V
Logo of telegram channel vaheed_abbasi — Vaheed Abbasi
Channel address: @vaheed_abbasi
Categories: Uncategorized
Language: English
Subscribers: 3.02K
Description from channel

• Minimalist
• Long Exposure photographer
• Contact with me
• https://instagram.com/vaheedabbasi

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


The latest Messages

2022-08-21 23:36:05 باور ندارم که رابطه‌ای واقعا تمام شود. گاهی بعد از جدایی، کسی با «فقدانِ» معشوق در رابطه می‌ماند. وضعیتی تلخ و پناه آخر. عواقب، عوارض، نتایج دور و آسیب‌های کهنه خواهند ماند و همیشه جراحتی هست و خاطره‌ی خوشبختی هست. یک‌ نفر «جدا» می‌شود، دیگری «جدا‌افتاده» می‌شود. این «دیگری» نمی‌تواند زندگی کند، آشنای تازه بپذیرد و دوست بدارد‌. این توان از او گرفته شده.


#معین_دهاز

@vaheed_abbasi
2.7K views20:36
Open / Comment
2022-08-02 12:34:59
به جرات میتونم بگم این لحظاتی که بر من گذشت سنگین ترین و شکننده ترین لحظات زندگی خودم رو تجربه کردم. گرد و غبار غمی بر دلم نشست که پاک کردنش شاید سالهای سال زمان می‌برد. به یکباره باورم به ناباوری و اعتمادم به بی اعتمادی تبدیل شد.
درد خیانتی که تحمل می‌کنم ریشه های روح من را خشکانده...
تفکرم به همه چیز و همه کس تغییر کرد...
خودم رو در چالش عظیمی میبینم که حل کردنش برای من زمان می‌خواهد... حقیقتا بعضی زخم ها عجیب مارا به زانو در می‌آورند.

شاملو جان غم مرا اینگونه نوشت:
از رنجی خسته‌ام که از آنِ من نیست

موسیقی: @mehryadk
1.6K views09:34
Open / Comment
2022-07-04 19:26:34
لحظات ابتدایی طلوع خورشید بر دامن دماوند
مازندران - بلند ترین قله ایران - دماوند

۱۳ تیر روز ملی دماوند مبارک همه مردم این آب و خاک

پ ن: برای گرفتن این عکس مسافت طولانی رو طی کردیم، تجهیزات و کوله پشتی سنگین نفس من رو گرفته بود. برای اینکه به تاریکی نخوریم بدون توقف به مسیر ادامه دادیم و وقتی به موقعیت رسیدیم فشار هوا تازه خودشو نشون داد. حالم بد شد... از حال بد و سردرد شدید حتی نای نگاه کردن به دماوند رو نداشتم. رفتم تو کیسه خواب و افسوس بستن یک قاب خوب از دماوند به دلم موند...
صبح روز بعد بی درنگ از خواب پریدم. ساعت پنج صبح بود. سرما بقدری زیاد بود که تا مغز استخوانم رفته بود. لرزان لرزان سه پایه رو فیکس کردم، دوربین رو ستاپ کردم و یکی از زیباترین صحنه های زندگیم رو دیدم. طلوع و اولین پرتو های خورشید روی دامن دماوند پدیدار شد...
اون روز برای من درس بزرگی بود
موفقیت بیشتر از چیزی که فکر می‌کنی بهت نزدیکه. کافیه تسلیم نشی. قبل از این اتفاق این جمله یک حرف کلیشه ای و تکراری برای من بود تا وقتی خودم تجربه اش کردم.

@vaheed_abbasi
540 views16:26
Open / Comment
2022-07-04 19:25:14 بعد از مدت ها والپیپر با کیفیت

طلوع خورشید بر فراز قله دماوند
535 viewsedited  16:25
Open / Comment
2022-06-24 23:19:26 چه کسی می‌تواند چنان نزدیک باشد، که تَرَک‌های جان و روانم را ببیند؟



#معین_دهاز
@moein_dehaz
879 views20:19
Open / Comment
2022-06-24 22:57:22 ‏سر میزی که در مورد بقیه صحبت می‌کنن نَشین، چون وقتی بلند شدی موضوع بعدی تویی

#ناشناس

@vaheed_abbasi
842 views19:57
Open / Comment
2022-06-15 22:44:49 در زندگیم سختی‌هایی را تحمل کردم که پیش از واقعه گمان نداشتم بتوانم. حتی بعدها باور نکردم که در آن ماجرا تاب آوردم. انسان خودش را نمی‌شناسد، خصوصا قدرت‌هایش را.


#معین_دهاز

@vaheed_abbasi
262 views19:44
Open / Comment
2022-06-15 22:43:17
تو این سالها یکی از زیباترین صحنه هایی که از دید هوایی دیدم تصویر زیبای دریاچه ای بود که به شکل نقشه ایران درآمده بود. هنوز که هنوزه اون لحظه و ثانیه برای من عجیب و خاصه.
نقشه ای پر آب در روز های بی آبی کشور...
نقشه ای آرام در دل یال های هیرکانی...

امروز ۱۵ ژوئن روز جهانی عکاسی طبیعت بود.
به عنوان یک عکاس، یک عضو و مدافع کوچکِ محیط زیست آرزو میکنم این خاک و طبیعت از دزدان و غارتگران و هر انسان غیر شریفی بدور باشه. به امید روز های زیبا برای تک تک شما و این سرزمین

@vaheed_abbasi
272 views19:43
Open / Comment
2022-06-14 20:18:42 برای دانش‌آموزانی که در صف، خواب‌هایشان قیچی شد.

«در دبستان از شاگردان خوب بودم. اما مدرسه را دوست نداشتم. خودم را به دل‌درد می‌زدم تا به مدرسه نروم. بادبادک را بیش از کتاب درس دوست داشتم. صدای زنجره را به آواز آقای معلم ترجیح می‌دادم. وقتی که در کلاس اول دبستان بودم، یادم هست یک روز داشتم نقاشی می‌کردم، معلم ترکه‌ی انار را برداشت و مرا زد و گفت: همه‌ی درس‌هایت خوب است. تنها عیب تو این است که نقاشی می‌کنی. این نخستین پاداشی بود که برای نقاشی گرفتم.با این همه، دیوارهای گچی و کاهگلی خانه را سیاه کرده بودم.»

#سهراب_سپهری
از کتاب #هنوز_در_سفرم

@vaheed_abbasi
373 views17:18
Open / Comment
2022-05-30 11:54:56
از لینک زیر میتونید فیلم کامل رو در کانال یوتوب ایران زمین ببینید

https://youtube.com/c/IranZone
186 views08:54
Open / Comment