من هرگز دخترم را از هراس قضاوتها، تغییر نخواهم داد، هرگز دختر | ویرگول...
من هرگز دخترم را از هراس قضاوتها، تغییر نخواهم داد، هرگز دخترم را قربانی حرفهای بی پایه و اساس مردم نخواهم کرد هرگز نخواهم گفت اینگونه نباش تا دنیا و آدمها از تو راضی باشند
من دخترم را آنقدر جسور بار خواهم آورد که برای آرزوهایش در انتظار تشویق نباشد
من دخترم را از محبت و عشق سیراب خواهم کرد تا هر بی سر و پایی توان سرک کشیدن به قلب و ذهن ارزشمند او را نداشتهباشد.
به دخترم خواهم گفت که دوست داشتن، شرطی نیست، که عشق، شرطی نیست که هرجور و در هر شرایطی که باشد؛ دوستش دارم
که تا پای جان مراقبش هستم و هوایش را دارم. خواهم گفت که آدم هرچقدر هم که حواسش باشد، بازهم گاهی اشتباه میکند
خواهم گفت او همیشه عزیزترینِ من است و هر اشتباهی هم اگر کرد، با هم درستش میکنیم.
خواهم گفت اشکالی ندارد گاهی هم مغرور باشد و مهربانیاش را از آدمها دریغ کند، که مهربان بودن خوب است، اما تا جایی که به هویت و ارزشمندیاش آسیب نزند.
من نسخهی عمومیِ هیچ جامعهای را برای دخترکم نخواهم پیچید
اجازه خواهم داد خودش باشد، خودش تصمیم بگیرد و خودش رفتارهای خودش را قضاوت یا اصلاح کند. که بدون ترس و اضطراب، زیر نگاه امن من از حال و هوای شیرین دخترانگیاش لذت ببرد.
من باور دارم که کنترل کردنهای بیش از حد، نتایج معکوس میدهد
امر و نهی، قدرت اراده و تصمیم را میگیرد و سرزنش، اعتماد و خودباوری را نابود میکند.
من باور دارم که عقابها را "رهایی" و "خودباوری" بلندپرواز و جسور کرده
من باور دارم که قناریها از شدت در قفس ماندن است که از پرواز میترسند.