|#خبری پیام عذرخواهی مارکوس رشفورد از هواداران سه شیرها «ن | Wembley | ومبلی
|#خبری
پیام عذرخواهی مارکوس رشفورد از هواداران سه شیرها
«نمی دانم از کجا باید شروع کنم و حتی نمی دانم حسی که در این لحظات را دارم را چگونه باید در قالب کلمات توصیف کنم. من فصل سختی را پشت سر گذاشتم و فکر می کنم این به وضوح برای همه مشخص بود و احتمالا با فقدان اعتماد به نفس پا به آن فینال گذاشتم.
من همیشه به پنالتی زدن خودم اعتماد داشته ام ولی این بار یک چیز درست نبود. در طول دویدن طولانی مدت من به سمت توپ، قصد داشتم برای خودم کمی زمان بخرم ولی متاسفانه نتیجه کار آن طور نبود که می خواستم.
احساس من این است که باعث ناامیدی هم تیمی هایم شدم؛ ناامیدی همه. تمام چیزی که از من برای کمک کردن به تیم خواسته شده بود، یک پنالتی بود. من حتی در خواب هم می توانم پنالتی هایم را گل کنم، پس چرا این یکی نه؟
از لحظه ای که توپ را به تیر دروازه کوبیدم، این افکار بارها و بارها در ذهن من تکرار شده اند و احتمالا واژه ای برای بیان کردن حس و حال فعلی من وجود ندارد. فینال، ۵۵ سال، یک پنالتی، تاریخ. تمام چیزی که می توانم بگویم این است: متاسفم. ای کاش اوضاع طور دیگری پیش می رفت.
در همین حال که تاسفم را ابراز می کنم، مایلم از هم تیمی هایم قدردانی کنم. این تابستان در یکی از بهترین اردوهای دوران حرفه ای خودم حضور داشتم و همه شما در این راستا تاثیر گذار بودید. میان ما یک پیوند برادری ناگسستنی شکل گرفت. موفقیت شما موفقیت من است و ناکامی شما، ناکامی من.
من در ورزشی هستم که انتظار دارم چیزهایی در مورد من نوشته شود؛ حالا چه رنگ پوست من باشد، چه محل زندگی دوران کودکی و یا در جدیدترین مورد، این که در خارج از زمین چگونه اوقاتم را سپری می کنم.
حاضر هستم کل روز پذیرای انتقادات از عملکردم باشم. پنالتی من چندان خوب نبود، توپ باید گل می شد ولی من هرگز بابت کسی که هستم و جایی که از آن می آیم عذرخواهی نخواهم کرد. چیزی بیش از بر تن کردن آن پیراهن سه شیر و دیدن این که اعضای خانواده ام در میان ده ها هزار نفر مرا تشویق می کنند برایم غرور انگیز نبود.
پیام هایی که امروز دریافت کردم به طور مثبتی تاثیر گذار بودند و دیدن واکنش های اهالی ویتینگتون مرا تا مرز گریه کردن پیش برد. اجتماعاتی که همیشه مرا در آغوش خود گرفتند، همچنان مرا سر پا نگه می دارند. من مارکوس رشفورد هستم، ۲۳ ساله و سیاهپوست، اهل ویتینگتون و ویتنشیو در جنوب منچستر. اگر هیچ چیزی دیگری نداشته باشم، این را دارم.
بابت تمامی پیام های محبت آمیزتان ممنونم. من قوی تر بر می گردم؛ ما قوی تر بر می گردیم.»
