ردهبندی تمام حکمرانان سلسلهی تارگرین: از بدترین تا بهترین | Westeros #GOT
ردهبندی تمام حکمرانان سلسلهی تارگرین: از بدترین تا بهترین
قسمت ششم
رینیرا تارگرین
قسمت ابتدایی این متن، داستان فصل اول سریال خاندان اژدها، و قسمت بعدی آن (که پیش از شروع آن دوباره هشدار اسپویل آمده است) فصلهای بعدی سریال را اسپویل میکند.
پدر رینیرا، پادشاه ویسریس اول، او را وارث تخت آهنین نامیده بود. پس از فوت ویسریس، اگان دوم برادر ناتنی رینیرا با توطئهی خانوادهی مادرش یعنی هایتاورها، به تخت نشست. شنیدن این اخبار باعث شد رینیرا یک زایمان زودرس داشته و دختری مُرده به دنیا بیاورد که او را ویسنیا نامیدند. پس از این اتفاق، رینیرا و دیمون تارگرین متحدان خود را فراخواندند و شورای سیاه تشکیل شد تا تاج و تخت پدر رینیرا را پس بگیرند.
ادامهی متن داستان فصلهای آيندهی سریال خاندان اژدها را اسپویل میکند.
در نهایت رینیرا کینگزلندینگ و تخت آهنین را پس گرفت. اگان دوم مجبور به فرار شده و در جای دیگری پناه گرفت. رینیرا هر کس را که مشکوک بود به اگان کمک میکند، اعدام میکرد. او همچنین قوانین مالیاتی سختگیرانهی جدیدی وضع کرد. مردم عادی کینگزلندینگ که پیش از این رینیرا را نورچشمی مملکت میدانستند، از دست او به ستوه آمدند. ناآرامیها در پایتخت به یک طغیان تمامعیار ختم شد. دراگونپیت در حالی که چند اژدها درون آن بودند خراب شد و جافری پسر رینیرا در حالی که سعی میکرد سوار سایرکس شود جانش را از دست داد. در این مقطع، از فرزندان رینیرا فقط اگان جوانتر باقی مانده بود (از ویسریس خبری نداشتند) و رینیرا با اگان فرار کرد. رینیرا تنها شش ماه بر تخت آهنین نشست. در این مدت هم مردم عادی و هم اشراف، سختی زیادی دیدند. رینیرا حکومت موفقی نداشت، اما دو پسرش بعد او به تخت آهنین تکیه زدند و خط خونی و نسل او بود که پس از رقص اژدهایان باقی ماند و ادامه پیدا کرد.