نوشته بود که اگه اون لحظه رو شاد بودی پس پشیمونی معنی نداره. ا | AGHOSHE_TO | آغوش ِتو
نوشته بود که اگه اون لحظه رو شاد بودی پس پشیمونی معنی نداره. اما به نظر من داره... من پشیمونم برای همه ی اون روزایی که بدون توقع و کورکورانه بهت عشق ورزیدم. پشیمونم برای تک تک لحظاتی که بهت نگاه کردم و تو دلم قند آب شد که تو برای منی... پشیمونم برای اینکه کنارت قدم زدم، دستتو گرفتم. به ازای همه ی اون خنده ها و حسای خوبی که اون موقع داشتم الان پشیمونم... میدونی چرا؟ چون اونا باعث شدن دیگه هرگز نتونم عشق بورزم، رفتار هیچکس قلبمو به شوق نیورد. هیچکس نتونست خنده بیاره رو لبام. هیچکس بعد تو بلد نشد منو خودم نخواستم که بشه... من پشیمونم چون همه ی اون دلخوشی ها بعد تو تبدیل به آه و حسرت و دلتنگی شد... نمی ارزید راستش... اون روزای کوتاه به این شبای طولانی نمی ارزید... درسته که با تو قشنگترین روزای عمرمو گذروندم اما اگه آدم تو یه لحظه ی قشنگ و درحال خوشحالی کردن بمیره، میتونیم بگیم خوب شد که مُرد؟ نمیتونیم... چون اون آدم دیگه مرده چه فرقی میکنه با شادی یا با غم...؟ ای کاش کلا نمیمرد ای کاش اینطوری نمیشد...
