Get Mystery Box with random crypto!

آرامش و پرواز روح

Logo of telegram channel arameshsahafian — آرامش و پرواز روح آ
Logo of telegram channel arameshsahafian — آرامش و پرواز روح
Channel address: @arameshsahafian
Categories: Uncategorized
Language: English
Subscribers: 515
Description from channel

https://t.me/mehdisahafian

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


The latest Messages 2

2022-07-15 09:52:21
130 viewsDr.Sahafian, 06:52
Open / Comment
2022-07-13 10:02:02 دریافت‌هایی از اسرار التوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید("وقت خوش"بهشت نقد تصوف و عرفان)۶

آورده‌اند که چون شیخ بوعبدالله باکورا با شیخ ما ابوسعید قدس الله ارواحهما آن داوری از باطن برخاست به هر وقت به سلام شیخ ما آمدی و بسیار بنشستی و سخن‌ها گفتندی اما شیخ بوعبدالله را بر سماع و رقص شیخ انکاری عظیم می‌بود در درون و گاه گاه اظهار می‌کردی با مردمان«به خواب دید که هاتفی او را گویدی:«قومو و ارقصو لله.»یعنی برخیزید و رقص کنید برای خداوند سبحانه و تعالی»او بیدار شد و گفت:«لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.این خواب شوریده بود که مرا شیطان نمود.»دیگر بار بخفت.همان دید وسه دیگر بار بخفت.همان دید.چون سه بار شد دانست که آن جز حق نتواند بود.بامداد برخاست و دانست که این خواب به سبب آن انکار دیده است که بر رقص شیخ ما کرده است.به خانقاه شیخ ما ابوسعید آمد تا شیخ را زیارت کند چون به در خانقاه شیخ ما رسید، شیخ ما در اندرون خانقاه میگفت:«قوموا و ارقصو لله.»شیخ بوعبد لله را "وقت خوش گشت" و آن انکار نیز که از سماع و رقص .داشت با شیخ، از درون او برخاست(اسرار التوحید،باب دوم،ص۸۵)
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح
2.0K viewsDr.Sahafian, 07:02
Open / Comment
2022-07-12 07:50:27 دریافت‌هایی از اسرار التوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید("وقت خوش"بهشت نقد تصوف و عرفان)۵
آورده اند که چون استاد امام(ابوالقاسم قشیری) را آن انکار به الفت و یگانگی بدل شد، از شیخ درخواست کرد کی هر هفته یک بار می‌باید کی درخانقاه من مجلس گویی. شیخ اجابت کرد یک روز نوبت مجلس بود و کرسی نهاده بودند و مردم می آمدند و می نشستند شیخ عبدالله باکو درآمد به پرسیدن استاد امام، گفت این چیست؟ استادامام گفت از آن شیخ بوسعیدست مجلس خواهد گفت. بنشین تا بشنوی. عبدالله گفت من او را منکرم یعنی معتقد نیستم. استاد امام گفت گوش دار کی این مرد مشرف است بر خواطرها تا هیچ حرکت نکنی و هیچ چیز نیندیشی کی او حالی بازنماید. پس شیخ بوسعید درآمد و بر کرسی رفت و مقریان برخواندند و شیخ دعا بگفت و در سخن آمد. شیخ عبدالله باکو آهسته گفت باخود "بس باد کی درباد است" او هنوز سخن تمام نکرده بود، شیخ روی سوی او کرد و گفت در باد معدن باد است. این کلمه بگفت و با سر سخن شد. استاد امام شیخ عبدالله را گفت چه کردی گفت چنین گفتم استاد گفت ترا نگفتم کی هیچ مگوی کی این مرد مشرف است بر هر چه کنی و اندیشی. چون شیخ در سخن گرم شد و شیخ عبدالله آن حالت او مشاهده کرد با خود اندیشه کرد که چندین موقف به تجرید بیستادم و چندین مشایخ رادیدم و نود و اند سال است که تا درخدمت مشایخ ام سبب چیست کی این همه بر این مرد اظهار می شود و بر ما نمی شود؟ شیخ در حال روی به وی کرد و گفت ای خواجه:
تو چنانی که ترا بخت چنانست و چنان
من چنین ام که مرا بخت چنین است و چنین
وصلی الله علی محمد و آله اجمعین و دست بر وی فرود آورد و از کرسی فرود آمد و پیش استاد امام و عبدالله باکو شد. چون بنشستند شیخ به استاد گفت کی با این خواجه بگو کی "دل خوش کن" شیخ عبدالله گفت آن وقت دل خوش کنم کی تو هر پنجشنبه به خانقاه من می بیایی شیخ گفت بسیار بزرگان و مشایخ را چشم بر تو افتاده است ما بدان نظرها می آییم نه به تو. چون شیخ این سخن بگفت گریستن و خروش از جمع برآمد و شیخ عبدالله آن انکار از دل بیرون کرد و جملۀ جمع صافی شدند.
حالت ایشان چنین بوده است که از سر راستی جنبیده‌اند و این مراعات زفان و نفاق ایشان را نبوده است.لا جرم از کلمه‌ای درست که ایشان می‌گفته‌اند چندین خوش‌دلی و صقا پدید می‌آمده است. و در عهد ما از صد هزار کلمه که به لطف و مراعات می‌گوییم یک ذره آسایش روی نمی‌نماید زیرا که به ریا و مداهنت آمیخته است و خود همه این است.(اسرار التوحید،فصل اول،حکایت19)
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح
1.2K viewsDr.Sahafian, 04:50
Open / Comment
2022-07-09 11:54:26 صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد
بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد(۱۳۳)
نکته: همه ابیات طعنه به مدعیان سلوک دارد که از تاریکی خود نیز بی‌خبرند.
صوفی مدعی برای آدمیان مشتاق دام گسترده و پیاله( مخصوص شعبده) را گشوده و با این خیال، به نیرنگبازی با فلک رفته است (گردی فلک به حقه‌ای تشبیه شده که با ستارگان شعبده بازی می‌کند)
۲- اما فلک افسونگر رسوایش خواهد کرد- تخم مرغ‌های دزدی را در کلاهش می‌شکند- چون با صاحبان راز و سالکان بی‌ادعا شعبده و مکر کرده است.(خانلری: بازی دهر)
۳-بزم این صوفیان آغار شده و شاهد خوش قامت برایشان طنازی می‌کند، ساقی تو هم بزمشان را کامل کن( تا غرق غرور و توهم خویش باشند)
۴-و این نوازنده از کجا آمده که در پرده " عراق" می‌نوازد و در "رجعت" نوازندگی از پرده " حجاز" سر در آورده است(نوازنده نیز غلط افکن و دغل کار است-خانلری: ز راه ححاز)
۵- ای دل بیا از این صوفیان کوتاه آستین که به رازها و جانهای مشتاقان دست درازی کرده‌اند، به خداوند پناه ببریم!( گستردگی مکر)
۶-تصنع و ادعا نکن!حضرت عشق در معنا را بر غیر پاکبازان بسته است.
۷- و در روز رستاخیز که حقیقت آشکار شود( نور از تاریکی و حق از باطل جدا شوند)آنکه به راه حقیقت نرفته سرافکنده است.
۸-ای مدعی( وصول به مقامات یا پیشوایی کمالات)که چون کبک خوش رفتار پیش می‌روی، درنگ کن و فریب نماز گربه زاهد را( خانلری: عابد)نخور.
۹- حافظ! رندان بی ادعا را سرزنش نکن! خداوند از روز ازل ما را از پارسایی ریایی بی‌نیاز کرده است.
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح
1.7K viewsDr.Sahafian, 08:54
Open / Comment
2022-07-04 09:14:18 دریافت‌هایی از اسرار التوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید("وقت خوش"بهشت نقد تصوف و عرفان)4
آورده اند که چون انکار برخاست میان استاد امام [ ابوالقاسم قشیری]  با شیخ ما قدس الله ارواحهما یک روز دیگر استاد امام به دَرِ خانقاه شیخ ما برمی‌گذشت و شیخ فرموده بود تا سماع می‌کردند و شیخ را حالتی بود و جمع را "وقت خوش" گشته و قوّال این بیت می‌گفت، بیت:
از بهر بتی گبر شوی عار نبو
تا گبر نشی ترا بتی یار نبو
انکاری از آن بیت بدل استاد امام درآمد و با دل خود گفت اگر همۀ بیتها را به وجهی تفسیر توان کرد و عذری توان نهاد ، این بیت باری از آن جمله است که این را هیچ وجهی نتوان نهاد و شیخ برین بیت خوش گشته است. این انکار به دلش درآمد، اظهار نکرد و برفت. به روزی دو، استاد امام به نزدیک شیخ درآمد، چون بنشستند شیخ روی باستاد امام کرد و گفت ای استاد!
از بهر بتی گبر شوی عار نبو؟
تا گبر نشی ترا بتی یار نبو؟
بوجه استفهام، کی خود عارت نیاید که از بهر بتی گبر شوی؟ و تا گبر نگردی بتی یار تو نتواند بود؟ چون استاد امام وجه تفسیر این بیت بشنید -با چنان خاطر و علمی که او را درین راه بود- اقرار داد که سماع، شیخ را مباح است و مسلم، و در سرٌ توبه کرد که بعد از آن بر هیچ حرکت شیخ انکار نکند. بعد از آن هر روزی یا او به نزدیک شیخ آمدی یا شیخ به نزدیک او شدی.(اسرار التوحید:ص76)
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح
2.2K viewsDr.Sahafian, edited  06:14
Open / Comment
2022-07-03 20:24:38
از کدام سر چشمه جوشیدی.!
از کدام جویبار نوشیدی!.
حلاوتت گلوی جان را می‌سوزاند!

۱۴۰۱/۴/۱۲
شعر سپید:مهدی صحافیان
ویرایش: محمدرضا فرخ پور
خط: مجید حسن زاده اول
آرامش و پرواز روح
2.1K viewsDr.Sahafian, edited  17:24
Open / Comment
2022-07-01 09:45:52 به آب روشن می عارفی طهارت کرد
علی الصباح که میخانه را زیارت کرد( ۱۳۲)
عارف آگاه از میکده عشق پس از زیارت صبحگاهی میکده، با شراب نورانی وضو گرفت( تضاد وضو با شراب و زیارت میخانه)
همین( خانلری: همان) که ساغر زرین خور نهان گردید
هلال عید به دور قدح اشارت کرد
به محض غروب خورشید آخرین روز روزه، هلال عید قدح شراب را یادآور شد.
۳- چه سعادتی دارد آنکه با درد آگاهی بخش عشق، با اشک و خون جگرش وضو گرفت.
۴- خواجه متدین که خواست نمازی طولانی بگذارد با شراب( خون تاک) جامه اش را تطهیر کرد(ایهام قصارت: در معنای عربی به معنای کوتاه کردن و متضاد دراز- این بیت در خانلری نیست)
۵- دلم از آن حلقه زلف، آشوب عشق خرید، در حیرتم که این معامله چه سودی داشته است؟!( در جاذبه عشق وارد وادی حیرت شده است)
۶- و اگر امام جماعت به دنبال حافظ گشت بگویید: با شراب وضو گرفته است(با ورود به حریم کبریایی آرامش از نماز جماعت ریایی بی نیاز گشته است)
- بیت ۲ و ۳ در غزل قبل تکرار شده است.
- ۳ بار وضو گرفتن با شراب و خون دل مقدمه ورود به حریم کبریایی آرامش
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح
1.8K viewsDr.Sahafian, 06:45
Open / Comment
2022-06-30 12:36:12
186 viewsDr.Sahafian, 09:36
Open / Comment
2022-06-30 12:33:22 آنگاه ‌که آبی نگاهت بر جانم نقش زد.، شوری شیرین، در جانم جاودانه شد.!
Quand le bleu de ton regard a frappé mon âme.
Une douce émotion est devenu immortel dans mon âme.
شعر سپید: مهدی صحافیان
ترجمه فرانسوی: حامد رحمتی
آرامش و پرواز روح
2.3K viewsDr.Sahafian, 09:33
Open / Comment