🔥 Burn Fat Fast. Discover How! 💪

#محرم #شب_ششم #شهادت_حضرت_قاسم_ع #امام_احمد_الحسن_ع 'آیی | اشعار احمدی

#محرم
#شب_ششم
#شهادت_حضرت_قاسم_ع
#امام_احمد_الحسن_ع



"آیینه ی پدر "


قسمتِ قاسم غریبی شد میانِ کربلا
سیزده را با شریفی برده پایان، با وفا

در میان دستهایش جان خود تقدیم کرد
او به خونِ پاکِ خود سالار را تکریم کرد

آینه مانند شد تصویری از بابا کشید
با عَمْامِه چون حسن دروسطِ میدان رسید

هر رجز را بر زبان میخواند میلرزید عرش
بهرِ سلطانش حسین خونِ جبین راکرده فرش

آسمان هرضربه اش میدید در خود میشکافت
هر ملک بشنیده قاسم شد به میدان میشتافت

صحنه ای بسیار غمگین و بسی هم دلربا
 وقت این منظر تماشا میکند حتی خدا

گوشه ای اما حسین دارد غمی درجانِ خویش
مثل مادر چون پدر بگریست بر جانانِ خویش

این امانت را که داده مجتبی با دست خود
میسپارد سوی مرگش، زخم زد بر هستِ خود

آه بر آهی که لب واکرده قاسم می کشید
آه ِ او را از همان فاصله مولا می شنید

وای گویان می زند بر سر ز عماهِ غریب
درد دارد بهر زخمش نیست دارو وطبیب

لاله ای دیگر میان دشت خشک از غم شکست
بار دیگر سید و سالار در اندُه نشست




@ashaar13