Get Mystery Box with random crypto!

اشعار علی عمرانی (فاخر)

Logo of telegram channel ashaar_ali_omrani — اشعار علی عمرانی (فاخر) ا
Logo of telegram channel ashaar_ali_omrani — اشعار علی عمرانی (فاخر)
Channel address: @ashaar_ali_omrani
Categories: Uncategorized
Language: Not set
Subscribers: 261

Ratings & Reviews

2.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

1


The latest Messages

2023-02-23 21:40:32 فصل بی بهاری ها

فغان از بی قراری ها در این شب زنده داری ها
در این شب زنده داری ها فغان از بی قراری ها

نه رنگ از روی گل ماند و نه شادابی در این گلشن
طراوت را گرفت از باغ ، فصل بی بهاری ها

هدر شد نو جوانی ها به امید شبابی خوش
جوانی ها تبه شد در کنار سوگواری ها

مثال عقربک بودیم پشت شیشه ی ساعت
نمی دانم چه می جستیم از ساعت شماری ها

به سوی چشمه می رفتیم و هر چشمه سرابی شد
عطش ماند و لب خشک و جبین شرمساری ها

قد خم بود و بار غم ، بصر نم ، سینه پر ماتم
فلک هر لحظه می بخشید بر ما یادگاری ها

جسد را بی کفن در خاک بردن می شود ، اما
اگر خاکت به یغما رفت ، وای از بی مزاری ها

صفاتی مشترک داریم با آلاله ها”فاخر”
خموشی، رازداری ها، صبوری ، داغداری ها

۱۴۰۱/۱۱/۱۷
علی عمرانی “فاخر”
لینک کانال
@ashaar_ali_omrani
60 views18:40
Open / Comment
2023-02-03 13:04:59 با درود و عرض ادب و ارادت خدمت همه عزیزان

این کانال بنا به درخواست عده زیادی از علاقمندان اشعار محلی ایجاد شد

با امید به اینکه جوابگوی سلیقه فرهنگی ادبی شما بزرگواران باشد

لطفا لینک کانال را برای دیگر دوستان علاقمند ارسال نمایید

لینک کانال
https://t.me/folkoreomrani
87 views10:04
Open / Comment
2023-01-18 13:31:39
سحرگه روح پاکش پر کشید و آسمانی شد
از این دنیای فانی رست و روحش جاودانی شد
کمان افتاد از دستان آرش ... قصه نافرجام
چه قامت های موزونی پس از آرش ، کمانی شد

@ashaar_ali_omrani
334 views10:31
Open / Comment
2023-01-12 13:18:13

آنا
شعر : علی عمرانی
خواننده : پرویز قربانی
تنظیم : محسن صنعتی
بازیگر : فریبا صادقیان
لینک کانال.
@ashaar_ali_omrani
94 views10:18
Open / Comment
2022-12-28 21:16:35 گذرگاه دنیا

ای دریغا ملک هستی جز گذر گاهی نبود
آدمی را غیر رفتن پیش پا راهی نبود

ای خوشا آنکس که در این چند روز زندگی
بنده ی زور و زر و تزویر و خودخواهی نبود

از غرور و حرص مال و جاه کس طرفی نبست
سرخوش آنکس که حریص منصب و جاهی نبود

کبر شداد و غرور و نخوت فرعونیان
در بر باد حوادث جز پر کاهی نبود

روز تدفین در کنار پیکر شاهنشهان
هیچ اثر از تخت و از تاج شهنشاهی نبود

عاقبت از لشکر و خیل سپاه تحت امر
جز کفن لشکر کشان را هیچ همراهی نبود

سوز دی , بیداد بهمن, ظلمت اسفند رفت
عمر بیداد خزان بیش از دو سه ماهی نبود

سربلند آن کس که “فاخر” در کمال افتخار
جیره خوار سفره ی الوان درگاهی نبود

علی عمرانی
۱۴۰۱/۹/۲۵

لینک کانالhttps://t.me/ashaar_ali_omrani
367 views18:16
Open / Comment
2022-09-18 20:38:35 تضمین غزل استاد شهریار

رفته بودی از برم ، مرغ چمن آرا چرا
سست عهدی با من دلداده رسوا چرا
حالیا برگشته ای نادم ،ولی حاشا چرا

" آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام ازپا چرا"


بی شکیب از راه دور اینگونه بی تاب آمدی
سوی من با قلب خون و چشم خوناب آمدی
رحمت بارانی اما بعد سیلاب آمدی

"نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر میخواستی' حالا چرا"

نرگسی زیباتر از چشم دلارای تو نیست
چشم مارا تاب هجر چشم زیبای تو نیست
بی وفایی در مقام شأن والای تو نیست

"عمر مارا مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام ،فردا چرا "

دل به تو نامهربان ، از مهربانی داده ایم
نام نیکو را به ننگ بی نشانی داده ایم
قامت رعنا به این قد کمانی داده ایم

"نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن، با ما چرا "

عهد و پیمان بستی اما بی اساس و اعتبار
روزگارم شد به سر بی همدم و بی غمگسار
عمر من طی شد ولی در کوچه های انتظار

"وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار
اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا"

سالها چشم تو دامی در مسیر افکنده بود
دامی از بهر دل چون من اسیر افکنده بود
زلف تو زنجیرها بر پای شیر افکنده بود

"شور فرهادم به پرسش سربزیر افکنده بود
ای لب شیرین جواب تلخ سر بالا چرا "


راز چندین ساله را دل در نهاد خود نهفت
بی وفایی کردی و یک از هزارانت نگفت
ای سحرگاه وصالی که نیارزیدی به مفت

"ای شب هجران که یکدم در تو چشم من نخفت
اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا "

سرنوشتی که مرا اینگونه ویران می کند
دست تقدیری که یوسف را به زندان می کند
چرخ بازیگر که این بازی پنهان می کند

"آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
در شگفتم که نمی پاشد زهم دنیا چرا"


در بهاران گفتمت ای مرغ دل با گل نشین
فصل گل چون بگذرد باشد خزانی در کمین
گل به خاک افتاده و در برگریزی اینچنین

"در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود ، غوغا چرا"


خلوتی بود و شب و شمع و شرابی مختصر
"فاخر" و شعر و خیال شام گیسویت به سر
ناگهان فریاد زد آسیمه سر وقت سحر

،،شهریارا بی حبیب خودنمی کردی سفر

این سفر راه قیامت می روی ، تنها چرا"

علی عمرانی "فاخر" 96/6/26

لینک کانال. @ashaar_ali_omrani
169 views17:38
Open / Comment
2022-08-27 12:08:04
شأن است و شکوه است گرانمایه شدن ها
در وادی شعر و ادب ،آرایه شدن ها

از خویش به بازار هنر مایه نهادن
در کشور فرهنگ ، سرمایه شدن ها

بر قلعه ی اشعار کهن نقش نگارین
بر بارگه شعر نوین ، پایه شدن ها

بر مادر دل خون وطن مویه سرودن
زندانی خشم و غضب دایه شدن ها


بر قامت شعر و تن موسیقی کشور
مانند زر و زیور و پیرایه شدن ها

یک عمر چو خورشید شدن بر سر “گلها”۱
یک عمرسر شعر وادب “سایه “شدن ها

۱۴۰۱/۵/۲۸
۱ اشاره به برنامه گلهای جاویدان است که سال‌ها به مدیریت استاد هوشنگ ابتهاج اداره می شد


علی عمرانی “فاخر”

لینک کانال @ashaar_ali_omrani
355 views09:08
Open / Comment
2022-06-02 06:38:56
کوچید مرد نستوه ، رفت از کنار یاران
بگشود بال پرواز ، از اوج کوهساران

مردی نجیب و روشن ، از دودمان خورشید
بخشنده با سخاوت ، از نسل پاک باران

بشکوه و با صلابت ، مانند سرو آزاد
خوش سایه و ثمر بخش ، مانند شاخساران

موسیقی کلامش آرام بخش دل ها
آوای دلنوازش ، آواز جویباران

پر هیزکار و قانع ، هم سفره با قلندر
در جود و مهرورزی ، هم پای شهریاران

از بهر مستمندان ، در کشور کرامت
حامی مثال حاتم، نامی چو نامداران

آن راد مرد عیار ، رفت از جهان خاکی
بگذاشت داغ دیگر در قلب سوگواران

“ فاخر “ از این مصیبت ، برخیز مویه سر کن
«بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران»

علی عمرانی
۱۴۰۱/۳/۱۰

لینک کانال @ashaar_ali_omrani
513 views03:38
Open / Comment
2022-05-16 20:24:12
کولی

من آن کولی خوش خیال خودم
که آگه ز اقبال و فال خودم

به هر بخت و طالع نظر کرده ام
ندیدم در عالم مثال خودم

چو ماه هلالی تک افتاده ام
که خلوت نشین هلال خودم

ز قلب ملولم نداند کسی
که خود آشنای ملال خودم

خودم را به تیر بلا می زنم
که صیاد خویش و غزال خودم

چه گویم چرا می کنم زندگی
خود آزرده از این سوال خودم‌

دلم را ندانم چه کس برده است
که خود بی نصیبم ز مال خودم

چو سلطان که کشور به دشمن دهد
گریزم ولی از جلال خودم

به این حال و احوال “فاخر” مرا
رها کن بسوزم به حال خودم

۸۰/۱/۲۵
علی عمرانی “ فاخر “
@ashaar_ali_omrani
لینک کانال
637 views17:24
Open / Comment
2022-04-07 20:14:48
کریمان دیارم آسمانند
کرامت را به اعلا می رسانند
همیشه حامی گلهای باغند
چقدر این سنقری ها مهربانند

علی عمرانی
لینک کانال @ashaar_ali_omrani
660 views17:14
Open / Comment