ونسان ونگوگ در نامهای به تئو، برادرش، پردهی شب پرستاره بر | CINEMANIA | سینمانیا
ونسان ونگوگ در نامهای به تئو، برادرش، پردهی شب پرستاره بر فراز رُن را مربوط به شبی میداند که صورت فلکی دب اکبر به رنگ سبز و صورتی درخشان در آسمان کبودفام شهر ارل ظاهر شده بود. او این نقاشی را درست از نقطهای از ساحل رودخانه کشید که برای رسیدن به آنجا از خانهی زردرنگ در میدان لامارتین، که ونگوگ در آن زمان اجاره کرده بود، فقط نیاز به دو دقیقه پیادهروی داشت... «انگاری آسمان فرو ریخته بود روی پیکر کوچک دو عاشق بیتاب که در ساحل رودخانه قدم میزدند...» به قول خودش، این دو پیکر عاشق را شکار کرده بود. «شانس آوردم که آنجا بودند، درست زیر زردی نسبتاً کمسوی ستارگان و در امتداد رنگ طلایی تند چراغهای گاز که روی آب کشیده شده بود.» او درواقع حتم داشت که این ترکیب مالیخولیایی را این دو پیکر عاشق تلطیف کردهاند، آن هم شبی که آسمان از فرط هجوم ستارگان در آستانهی انفجار بود. احتمال دارد، بدون این بدنهای عاشق و سرگردان، چشمانداز این رودخانه ــآنهنگام که نقاش دیوانه، زیر نور کمسوی ستارگانِ صورتِ فلکیِ دب اکبر، قدمزنان به خانهاش میرفتــ مثلاً چیزی میشد شبیه به امروز، روزی که #محمد_مرادی، پس از ضبط ویدئوی وداع، خود را درون آن انداخت و کشت: چشماندازی اندوهناک و محزون از زیبایی، زیبایی محض.
[ On the word & image (Philosophy, Art)]. [ All the content in this channel is original ]. [ Ari Sarazesh, Ramin Alaei ]. [ Our first post link: b2n.ir/x69237 ]. [ Instagram: www.instagram.com/cine.ma...