🔥 Burn Fat Fast. Discover How! 💪

شیعه امیرالمؤمنین علیه السلام امام حسن عسکری علیه السلام فرم | ۩ امام المتّقین ۩

شیعه امیرالمؤمنین علیه السلام

امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: هنگامی که مأمون حضرت رضا عليه‏ السلام را وليعهد خود قرار داد، روزی دربان خانه آن حضرت وارد شد و گفت گروهی آمده‏ اند و اجازه ملاقات مي‏خواهند و مي‏گويند ما از شيعيان علیّ بن أبي طالب علیهما السلام هستيم! امام علیه السلام فرمود: وقت ندارم، مشغول کارم. آنها را برگردان! دربان پيام امام علیه السلام را به آنها رساند و آنها را برگرداند. دو مرتبه آمدند و تقاضای ملاقات کردند اين بار هم اجازه ملاقات به آنها داده نشد!

اين جريان و رفت و آمد آنها و عدم اجازه ملاقات تا دو ماه طول کشيد. تا اين که از ملاقات با امام مأيوس شدند و به دربان گفتند: به مولای بگو از شيعيان پدرت علیّ بن أبي طالب علیهما السلام هستيم و از اين که شما به ما اجازه ملاقات نداديد مورد شماتت دشمنان قرار گرفتيم، پس برمي‏گرديم در حالی که به خاطر اين پيش آمد از بازگشت به وطنمان خجالت مي‏کشيم و از طرف ديگر از تحمّل شماتت دشمنان ناتوان شده‏ ايم!

دربان پيام آنان را به امام رساند و امام علیه السلام فرمود به آنها اجازه بده تا وارد شوند. کاروانيان وارد شده و سلام کردند و آداب احترام به جای آوردند. ولی امام علیه السلام جواب سلام آنها را نداده و اعتنايی نکرده و اجازه نداد که بنشينند و آنان همانطور سر پا ايستادند. گفتند: يابن رسول الله! اين چه جفايی بود که در حقّ ما روا داشتيد و ما را سبک کرديد؟ ديگر چه آبرويی بعد از اين برای ما باقی مي‏ماند؟ امام فرمود: اين آيه را بخوانيد: ما أصابَکُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فبِما کَسَبَتْ أيْديکُمْ وَ يَعْفوا عَنْ کَثيرٍ. به خدا سوگند من کاری در حق شما انجام ندادم جز آنچه خدا و پيامبر صلّی الله عليه وآله و أميرالمؤمنين و امامان پس‏ از او علیهم السلام در حقّ شما انجام داده‏ اند. آنان شما را مورد عتاب و بی توجهی قرار دادند، من هم در اين کار به آنها اقتدا کردم.

گفتند يابن رسول الله برای چه؟ فرمود: به خاطر ادعايتان که مي‏گوييد شيعيان اميرالمؤمنين علیه السلام هستیم! وای بر شما! به درستی که شيعيان أميرالمؤمنين علیه السلام حسن و حسين علیهما السلام و سلمان و ابوذر و مقداد و عمّار و محمّد ابن أبی بکر بودند، همانها که تسليم محض أوامرش بودند و ذرّه‏ ای در عمل به دستوراتش مخالفت و سرپيچی نکردند، ولی شما در بيشتر کارهايتان با او مخالفيد و در بسياری از واجبات کوتاهی می کنيد و حقوق بزرگ برادران دينی خود را کوچک مي‏شماريد. در آنجا که تقيّه و پرهيز واجب نيست، تقيّه مي‏کنيد، و آنجا که تقيّه حقّ و لازم است، ترک تقيّه مي‏کنيد. اگر بگوييد از اوليا و محبّان و دوستدار دوستان و دشمن دشمنان أميرالمؤمنين علیه السلام هستيد از شما قبول خواهم کرد و منکر حرفتان نخواهم شد لکن اين ادّعای شما که مي‏گوييد شيعه او هستيد ادّعای بزرگ و مرتبه والايی است که اگر عملتان گفتار و ادّعايتان را تصديق و گواهی نکند هلاک و نابود خواهيد شد مگر آنکه رحمت پروردگار شامل حال شما گردد!

گفتند: يابن رسول الله از اين ادّعای بزرگ از خدا پوزش مي‏طلبيم و استغفار مي‏کنيم و توبه مي‏نماييم و بدانچه مولايمان به ما تعليم داد قائل مي‏شويم و مي‏گوييم ما دوستان شما و دوستدار دوستان شما و دشمن دشمنان شما می باشيم. امام علیه السلام فرمود: مرحبا به شما برادران و دوستان من! نزديک شويد. سپس آنان را دور خود گرد آورد و مورد محبّت قرار داد و به دربان فرمود چند بار اجازه ورود به آنها ندادی؟ دربان گفت شصت بار. فرمود: شصت مرتبه پی‏ در پی پيش آنها برو و بر آنها سلام کن و سلام مرا هم به آنها برسان، چون به سبب توبه و استغفار گناهانشان محو و نابود شد، و به خاطر محبّت و دوستی که با ما دارند، مستحقّ کرامت و بزرگداشت مي‏باشند! از حال آنها و احوال خانواده ‏هايشان تفقّد کن و به امور آنان برس و در حق آنان خوبی کن و مشکلاتشان را برطرف ساز!

تفسیر امام عسکری ص۳۱۲
الاحتجاج ج٢ ص٢٣٦
بحارالانوار ج۶۵ ص۱۵۸