🔥 Burn Fat Fast. Discover How! 💪

فاطمه اختصاری

Logo of telegram channel fateme_ekhtesari — فاطمه اختصاری ف
Logo of telegram channel fateme_ekhtesari — فاطمه اختصاری
Channel address: @fateme_ekhtesari
Categories: Uncategorized
Language: English
Subscribers: 8.00K
Description from channel

www.ekhtesari.com
https://instagram.com/fateme.ekhtesari
https://twitter.com/fatemeekhtesari
www.kallepaa.blogfa.com
https://www.goodreads.com/FatemehEkhtesari

Ratings & Reviews

2.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

1


The latest Messages 2

2022-02-06 00:09:13
مجموعه‌ی «صدایی که نمی‌شنویم»، روایت‌های تبعیض از رویکرد اینترسکشنال
گردآورنده: زهرا باقری‌شاد

مجموعه‌ی «صدایی که نمی‌شنویم»، روایت‌هایی است به قلم آنها که در جامعه‌ی ایران تبعیض و ستم چندگانه را تجربه کرده‌اند؛ روایت‌هایی از خودسوزی زنان بلوچ بـه‌خاطر ازدواج اجباری و فشـار هنجارهای ناموسی، مشكلات سياسی زنان دانشجو، خشـونت اجتماعی و قضایی علیه مردان همجنسگرا، مسائل زنان همجنسگرا، ظلم و ستم علیه بهاييان، رنج كودكان عـرب، موقعيت آسيب‌پذيرتر زندانيان سياسی غيرفارس، رنج زنان روسـتايی و زنان دارای معلوليت و تبعيض عليه مهاجران افغانستانی.
این مجموعه، مجموعه‌ای است از صداهای کمترشنیده‌شده! نویسندگان این روایت‌ها در نوشتن قصه‌هایشان شجاع بوده‌اند و این شجاعت در روايت رنج و ستم، ستودنی اسـت.

«صدایی که نمی‌شنویم» به همت «زهرا باقری‌شاد» گردآوری و در سال ۱۴۰۰ در #نشر الکترونیک سایه‌ها منتشر شده است.

برای دسترسی به این مجموعه، روی لینک زیر کلیک کنید و در بازنشر این صداها سهیم باشید:
http://sayeha.org/ap4065

خانه ادبیات معاصر
@saaayehaaa
276 views21:09
Open / Comment
2022-02-02 15:25:27 آغشته‌ام به بوی کسی، فکر می‌کنم
این بو چقدر مثل دو تا چشم آشناست
زل می‌زند به من، زنِ توی خیال‌هام
اسمم چه بود؟ گم شده‌ام؟ خانه‌ام کجاست؟

در/ می‌زند به گوش من از تق تتق تتق
از خواب می‌پرَنده‌ام و بال می‌زنم
از ترسِ ارتفاع به کابوس بعدی‌ام
روی تشک می‌افتم و تبخال می‌زنم

یک خال روی لب که نه، یک نقطه‌ی سیاه
که می‌شود از آن به درونش نفوذ کرد
هر شب، شبِ فضای مجازیِ چشم‌هاش
را با دو ماهِ کوچک جعلی به‌روز کرد

اسمش چه بود؟ گم شده؟ این زن چه آشناست
ویروس نیست، صفر و یکم را بلد شده
از مرزهای بودن و نابودنِ تنم
از بس شبیه من شده، یک روز رد شده

رد می‌شدم بدون توجه به عابران
یکهو کسی صدایم زد… هیچ کس نبود…
در قصه‌ها همیشه «یکی بود» و ناگهان
- لالا بخواب دختر بد!- هیچ کس نبود

اما چقدر بوی همین «هیچ» آشناست
تب داشتم، به داغیِ تو فکر کردم و
اسمت چه بود؟ گشتم و گشتم، نیافتم
و هی به هم‌اتاقی تو فکر کردم و

آن چشم‌ها… صدا زدی‌اش… تق تتق تتق…
پسورد را دوباره فراموش کرده‌ام
لالا بخواب دخترِ دیوانه! پَر نزن!
ماهِ اتاق را «من» خاموش کرده‌ام

فاطمه اختصاری
@fateme_ekhtesari
1.1K views12:25
Open / Comment
2022-01-23 22:19:33 .
لب‌هام را ببوس در این کابوس
بیدار کن مرا وسطِ فریاد
باید قبول کرد جز آغوشت
چیزی مرا نجات نخواهد داد

جادوم کن در این شبِ معمولی
تبدیل کن مرا به دری بسته
در من زنی‌ست منتظرِ خورشید
که خسته است، مثل خودت خسته!

تبدیل کن مرا به اتاقی گِرد
جایی بدون گوشه‌نشینی‌ها
من ساکنِ کدام جهانم که
بیگانه‌ام میان زمینی‌ها

محکم بگیر این زنِ تنها را
که دست‌هاش توی هوا ول شد
تبدیل کن به قایقِ وارونه
که بی‌خیالِ دیدنِ ساحل شد

تبدیل کن مرا به مسیری که
بمبی در انتهاش زمین‌گیر است
باید عبور کرد از این وحشت
دیگر برای دُور زدن دیر است

آب از سرم گذشته، ببین! غرقم
حل کن میانِ چشمِ ترم غم را
تو نقطه‌های روشن یک عشقی
خاموش کن چراغ اتاقم را

با من قدم بزن شبِ مطلق را
ای چشم‌هات مثل دو تا فانوس!
ای آخرین امید به بیداری!
لب‌هام را ببوس در این کابوس

فاطمه اختصاری
@fateme_ekhtesari
569 views19:19
Open / Comment
2022-01-20 13:06:30
گفتگوی من با برنامه «دور زدن ممنوع» در شبکه‌ی ایران‌اینترنشنال

فاطمه اختصاری
@fateme_ekhtesari
234 views10:06
Open / Comment
2022-01-20 00:34:56
«آشوبناک»
فرید احمدنژاد

«آشوبناک» دومین مجموعه‌ی فرید احمدنژاد است که در سال ۱۴۰۰ توسط #نشر الکترونیک سایه‌ها منتشر شده است.
«آشوبناک» یک آشوبناک ۱۴۷ صفحه‌ای و مولتی‌ژانر است که فرم و محتوای نوآورانه‌ای دارد.
نویسنده‌ی این مجموعه، نویسنده‌ی جوانی است که اولین مجموعه‌ داستانش را تحت عنوان «چیزی شبیه هیچ» در سال ۱۳۹۷ توسط انتشارات نسل روشن منتشر کرد و اکنون پس از سه سال با هدف ایجاد دسترسی بهتر برای مخاطبان ادبیات، «آشوبناک» را به صورت رایگان در اختیار آنها قرار داده است.

جهت دانلود رایگان این مجموعه، روی لینک زیر کلیک کنید:
http://sayeha.org/ap4061

خانه ادبیات معاصر
@saaayehaaa
398 views21:34
Open / Comment
2022-01-05 19:34:03 تو هستی
خواننده: آرمین نژادیوسفی
شاعر: فاطمه اختصاری
@nejadyousefi_armin
290 views16:34
Open / Comment
2022-01-05 19:34:03 .
میون کوچه‌هایی که غریبه‌ن
به یاد خونه‌ی بر باد رفته
در آغوشم بگیر و قایمم کن
دلم بدجور از این دنیا گرفته

فقط اندوهه توو متن خبرها
به جونِ باغ افتادن تبرها
یه روز شلاق و زندان و گلوله
یه روزم خودکشی کارگرها

شبم! با غم هماهنگم عزیزم
دارم با مرگ می‌جنگم عزیزم
بگیر دستامو توو دستای گرمت
نمی‌دونی چه دلتنگم عزیزم

یه روز این ناله‌ها آواز میشه
پرنده، عاشق پرواز میشه
اگه با هم بمونیم و بخونیم
یه روز درهای زندون باز میشه

اگه این راه باریکه... تو هستی
اگه این خونه تاریکه... تو هستی
نمی‌تونن امیدم رو بگیرن
روزای خوب نزدیکه، تو هستی

نمی‌میره اگه می‌میره مجنون!
شقایق سبز میشه آخر از خون
یه روز می‌پیچه با آهنگ بوسه
صدای خنده‌هامون توو خیابون

شبم! با غم هماهنگم عزیزم
دارم با مرگ می‌جنگم عزیزم
بگیر دستامو توو دستای گرمت
نمی‌دونی چه دلتنگم عزیزم

یه روز این ناله‌ها آواز میشه
پرنده، عاشق پرواز میشه
اگه با هم بمونیم و بخونیم
یه روز درهای زندون باز میشه

فاطمه اختصاری
@fateme_ekhtesari
297 views16:34
Open / Comment
2021-12-23 13:05:34 موزیک ویدئوی «برقص»
با شعری از من،
صدای شبنم طلوعی عزیزم
و آهنگسازی مجید کاظمی عزیزم

لینک یوتیوب:




لینک ساندکلاد:
https://m.soundcloud.com/shabnamt/shabnam-tolouei-beraghs
312 views10:05
Open / Comment
2021-12-14 15:32:28
@fateme_ekhtesari
581 views12:32
Open / Comment
2021-12-12 17:11:06 اولین سلفی

۱۹۳۱ همان سالی است که سالوادور دالی، تداوم حافظه را کشید. اگر نمی‌دانید «تداوم حافظه» کدام است، اصلاً بقیه‌ی متن را نخوانید. همین الان این صفحه‌ی کوفتی را ببندید و این آدم ایده‌آل‌گرای بی‌حوصله را تنها بگذارید. به سلامت!

۱۹۳۱ همان سالی است که دونالد بارتلمی به دنیا آمد. که اگر این سال وجود نداشت و ۱۹۳۰ بلافاصله ۱۹۳۲ می‌شد و دونالد به دنیا نمی‌آمد، نه آماتورهایی وجود داشت، نه زندگی شهری و نه یک سفیدبرفی واقعی. بعلاوه سرطانی که در سال ۱۹۸۹ پرسه می‌زد نمی‌توانست گلوی کسی را بگیرد.

در ۱۹۳۱، در حالی که ادیسون برای ثبت آخرین اختراع خودش داشت اقدام می‌کرد، استالین در سخنرانی خود گفت «ما پنجاه یا صد سال از کشورهای پیشرفته عقب هستیم. ما باید طی ده سال این فاصله را جبران کنیم. یا این کار را انجام می‌دهیم ، یا آنها ما را خرد می‌کنند.» چند ماه بعد، در حالی‌که ساخت بلندترین آسمان‌خراش دنیا یعنی ساختمان امپایر استیت تمام می‌شود، ۲۰۰۰ نفر در زلزله‌ای در نیکاراگوئه می‌میرند و حتی یک نفر در تاریخ نمی‌ماند که اسم یکی از آن‌ها را به یاد داشته باشد.

در ۱۹۳۱، آل کاپون، که از رئیس بزرگ خلاف‌کاران امریکایی بود، بزرگترین مافیای قاچاق مشروبات الکلی در امریکا را داشت، و در راه موفقیتش در قاچاق، قمار، از هیچ کاری مثل قتل، تقلب در انتخابات و... ابا نداشت، به جرم فرار مالیاتی دستگیر و به ۱۱سال زندان و پرداخت جریمه محکوم شد. (دلم نمی‌آید نگویم که سال‌های محکومیتش حتی شش ماه از مال من کمتر بوده است.)

و دقیقاً هجده سال قبل از این اتفاقات، در سال ۱۹۱۳، آندرس زورن، دوربینش را برمی‌دارد و به زن و دوستشان می‌گوید بیایند مثل کدو سرشان را بچسبانند بهش و خودشان را در کادری که حدس می‌زند مناسب است جا کنند. خودش به زور و با فشار به همه‌ی درزهای کت خوش‌دوخت سوئدی‌اش، دست چاقش را دراز می‌کند تا دکمه‌ی دوربین را فشار دهد و از خودشان عکس بگیرد. او ۱۱ سال قبل از تمام اتفاقات بالا می‌میرد. نکته‌ی جالب اینجاست که همسرش اِما (کله‌ی سمت چپ) ۱۱ سال پس از این اتفاقات می‌میرد.

تمام

فاطمه اختصاری
@fateme_ekhtesari
1.0K viewsedited  14:11
Open / Comment