2022-07-12 20:59:16
لُطفعلیخان زند
واپسین فرمانروای زند بود که میان سالهای ۱۱۶۸ تا ۱۱۷۳ خورشیدی (۱۲۰۳ تا ۱۲۰۹ قمری) بر سر پادشاهی با هماورد نیرومندش آغا محمدخان قاجار به نبرد پرداخت و سرانجام از او شکست خورد و با مرگ او پرونده دودمان زند نیز بسته شد.
وی پسر جعفرخان زند و نوه صادق خان زند برادر بنیانگذار فرمانروایی زندیان کریمخان زند وکیل الرعایا بود.
لطفعلی خان در سال ۱۱۴۸ خورشیدی زاده شد. وی پسر جعفر خان زند و نوه صادق خان زند، برادر کریمخان میباشد. گفتهاند که لطفعلی خان علاوه بر زیبایی، بسیار پر قدرت، راستگو، درستکار و شجاع بود. بسیاری او را بهترین شمشیر زن روزگار خاور مینامند. لطفعلی خان زند بسیار خدا دوست بود و هنگامی که که آغا محمدخان قاجار به او گفت بر او سجده کند پاسخ داد: من تنها به خدا سجده میکنم.
- خدمتگزاریهای لطفعلی خان زند در راه سازندگی
جاده سوشه
این جاده بین شیراز، سوشه، بندر عباس، شیاز و بندر لنگه ساخته شد که در آن هنگامبهترین معماری بود اما به دلیل تازش آغا محمد خان طرح نیمه کاره ماند. ساخت این راه احتمالاً بهترین کار برای رونق جنوب ایران بود.
تنگاب
سد تنگاب که ابتدا در دوره ساسانیان درست شده بود. آب آن از کوه فیروزآباد به خلیج فارس ریخته میشد.
ترمیم حافظیه و سعدیه
ساخت آرامگاه حافظ و سعدی در شیراز.
لطفعلی خان را در حالیکه در نبرد با دشمنان زخمهای سختی بر بازو و پیشانی برداشته بود به کرمان نزد خان قاجار بردند.
او که خون بسیاری را از دست داده بود با همان حال نزار در برابر آقامحمد خان ایستاد، بدو سلام نداد و تعظیم نکرد. آقامحمد خان نیز دستور داد که اصطبلبانانش وی را مورد تجاوز جنسی قرار دهند. فردای آن روز وی را دوباره پیش خان قاجار آوردند، در حالیکه نه هوشی در تن نداشت، آب بدو نداده بودند و وی را بر روی زمین میکشیدند. خان قاجار با نیشخند بدو گفت: «هان لطفعلی خان! هنوز هم غرور داری؟» واپسین شاه زند که دیگر توان سخن گفتن نداشت سرش را بالا برد و با پلنگ دیدگان بدو نگریست و گفت: «من از تو نمیترسم ای اخته فرومایه». این ایستادگی خان قاجار را به خشم آورد و دستور نابینا کردن او را داد.
آغامحمدخان لطفعلی خان را به تهران برد و پس از چندی دستور کشتنش را داد. مرگ وی را به روش خفه کردن نوشتهاند. پیکرش را در تازی زاده زید در بازار قدیمی تهران به خاک سپردند. ورود به آرامگاه وی ممنوع و تنها با اجازه نوشتاری از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شدنی است.
گردون به زمانه خاک غم ریخت، دریغ با شهد طرب زهر غم آمیخت، دریغ
از کینهٔ دور فلک جورسرشت شیرازهٔ شیراز ز هم ریخت، دریغ
دستور دیگر آغا محمد خان قاجار بیرون کشیدن استخوانهای کریم خان زند از آرامگاهش بود. وی استخوانهای نخستین زند را به تهران برد و دستور داد که در زیر پلههای کاخش جایی که همیشه از آن گذر میکرد خاک کنند تا همیشه بر آن پای نهد. این استخوانها تا پادشاهی رضاشاه پهلوی در همانجا ماند تا در زمان سلطنت وی آنها را با ارج از خاک بیرون آوردند و در جایی دیگر که به خلوت کریمخانی شهره است به خاک سپردند.
چامه زیر را که در تاریخ ایران بسیار نامور میباشد وی درباره شکستهایش از آغا محمدخان قاجار سروده است:
یا رب ستدی مملکت از همچو منی دادی به مخنثی، نه مردی نه زنی
از گردش روزگار معلومم شد پیش تو چه دفزنی چه شمشیرزنی
دل جهان است ایرانشهر
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
262 views17:59