از اینها مهمتر اینکه، جف بزوس مؤسس و مدیرعامل آمازون، نقش زی | illustration
از اینها مهمتر اینکه، جف بزوس مؤسس و مدیرعامل آمازون، نقش زیادی برای زیرساختهای پایهای قائل است. برای مثال، خودِ وب بر روی اِیدبلیواِس (بهترین کسبوکار آمازون) اجرا میشود. درواقع ۸۰ درصد درآمد این شرکت از طریق «انجام بهوسیلۀ آمازون» به دست میآید، جایی که شرکت، بهجای خرید و فروش مستقیم موجودی کالا توسط آمازون (مانند اکثر خردهفروشان)، محصولات فروختهشده توسط سایر کسبوکارها را میفروشد، بستهبندی میکند و تحویل میدهد. هدف اسپیساِکس، شرکت خصوصی هوافضای ایلان ماسک، مهاجرت به مریخ است، اما هدف بزوس، از پروژۀ مشابه بلو اوریجین، آشکارا تسهیل توسعۀ زیرساختهای فضایی اعلام شده است (درست مشابه پروتکلهای اولیۀ وب و اِیدبلیواِس) تا «بهاینترتیب بتوانیم کارخانههای غولپیکرِ تراشه را در فضا بسازیم و فقط قطعات کوچک [محصول] را به پایین بفرستیم». برای این منظور، از بین شرکتهای بزرگ فناوری احتمالاً آمازون، بیش از هر شرکت دیگری، از یک متاورس واقعاً «باز» حمایت خواهد کرد، چراکه این شرکت نیازی به کنترل تجربۀ کاربری یا شناسۀ کاربر ندارد، زیرا سودش در این است که استفاده از زیرساختهای پشتیبان و تراکنشهای دیجیتال، بهنحو چشمگیری، افزایش یابد.
اینترنت حکم معدنی از دادهها را دارد و متاورس قرار است هم حجم این دادهها را بیشتر کند و هم، احتمالاً، بازدهی مالی بیشتری نسبت به وبِ امروزی داشته باشد. هیچکس بهتر از گوگل نمیتواند از این دادهها، در مقیاس جهانی، کسب درآمد کند. علاوهبراین، این شرکت نهتنها رهبر بازار در فهرستبندی دنیای دیجیتال و فیزیکی است (نزدیک به ۱۰ هزار کارمند در طرحهای نقشهبرداری این شرکت فعالیت میکنند)، بلکه موفقترین شرکت نرمافزاری و خدمات دیجیتال در خارج از چین هم است. همچنین پراستفادهترین سیستمعاملِ روی زمین (اندروید) و نیز بازترین پلتفرم محاسباتیِ مصرفکنندگان را مدیریت میکند. درواقع، گوگل اگرچه در راهاندازی قابلیت پردازش پوشیدنی از طریق گوگل گلس ناموفق بود، اولین شرکتی بود که در این حوزه گام برداشت و همچنین گامی جسورانه برداشت برای دیجیتالیکردن خانه از طریق دستیار گوگل، مجموعه محصولات نِست و فیتبیت. بااینحساب، متاورس احتمالاً تنها ابتکاری است که میتواند همۀ سرمایهگذاریهای گسترده و پراکندهای را که گوگل تا به امروز داشته است، از محاسبات لبهای در استادیا گرفته تا پروجکتفی، گوگل استریت ویو، خریدهای گستردۀ فیبر تاریک، ابزارهای پوشیدنی، دستیارهای مجازی و غیره، زیر چتر واحدی با هم متحد کند.
از اپل بعید است که زیرساخت متاورس را هدایت یا راهاندازی کند. درست است که اپل، درواقع، دومین پلتفرم محاسباتی بزرگ عصر مدرن (و با اختلاف بسیار، باارزشترین پلتفرم) را دارد و همچنین بزرگترین فروشگاههای بازی این سیاره را اداره میکند (که به این معنی است که، بیش از هر شرکت دیگری روی زمین، به بازیسازان پول پرداخت میکند) و، گذشته از آن، سرمایهگذاری هنگفتی روی دستگاههای واقعیت افزوده و «بافت پیوندی»۳۳ انجام میدهد که میتواند به متاورس کمک میکند (مانند بیکنها، اپل واچ، اپل ایرپاد). بااینحال، ایجاد پلتفرمی باز برای خلقکردن -که، در آن، همه میتوانند به گسترۀ کاملی از دادههای کاربر و رابطهای برنامهنویسی دستگاه دسترسی داشته باشند- چندان با مرام و استراتژی تجاری اپل جور در نمیآید. همۀ آنچه میتوان گفت این است که اپل، به احتمال زیاد، بهجای اپراتور یا گردانندۀ متاورس تبدیل خواهد شد به روشِ غالب دنیای غرب برای کارکردن با متاورس. همانند آنچه در اینترنت رخ داد، اینجا هم این تقسیم کار احتمالاً بهخوبی جواب خواهد داد. 14