Get Mystery Box with random crypto!

کهن سرا

Logo of telegram channel kohan_sara — کهن سرا ک
Logo of telegram channel kohan_sara — کهن سرا
Channel address: @kohan_sara
Categories: Uncategorized
Language: Not set
Subscribers: 274

Ratings & Reviews

2.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

2


The latest Messages 6

2023-04-26 19:39:25
@kohan_sara
31 viewsمژگان, edited  16:39
Open / Comment
2023-04-26 08:45:25 @kohan_sara



بين موصوف و صفت يا مضاف و مصافٌ اليه نمي توان از" ـه " يِ آخـر استفاده كرد، بلكه فقط و فقط بايد از " كـسره يا نقـش نمايِ اضافه" استفاده كرد.

دلِ من (درست)
دله من (نادرست)

لباسه سفيد (نادرست)
لباسِ سفيد (درست)

بخاطـرِ تو (درست)
بخاطره تو (نادرست)

سالِ بلوا (درست)
ساله بلوا (نادرست)

نكاتِ مهمِ كتابِ فيزيكِ من (درست)
نكاته مهمه كتابه فيزيكه من (نادرست)

در واژه هاي مختوم به "ا"، "و"، "ه" ، در حالت موصوف يا مضاف، صامتِ ميانجي "ي" به آخر واژه اضافه مي شود:

خانه يِ سبز
كالايِ گران قيمت
اتويِ داغ


#ابوالحسن_نجفي
#غلط_ننويسيم
41 viewsمژگان, 05:45
Open / Comment
2023-04-26 07:17:05
@kohan_sara


برای قهوه‌ی سرد و غذای شب‌مانده
برای دیدن صدباره‌ی پدرخوانده

برای آن‌ها که وصله‌ی تنت شده‌اند
برای خاطره‌هایی که دشمنت شده‌اند

به‌خاطر غزل گیرکرده در دهنت
برای مرده‌ی جامانده زیرِ پیرهنت

به‌خاطر بطری‌های چیده روی زمین
به‌خاطر سردرد و به‌خاطر کدُئین

برای چاقو دادن به دست‌های جدید
برای دوست‌شدن با شکست‌های جدید

به‌خاطر همه‌ی گریه‌های نیمه‌شبی
خدای گم‌شده در چند جمله‌ی عربی

برای خاطر شعر- این دکان رنگ‌رزی-
برای این ادبیاتِ فاخرِ عوضی

به رقص مرگ میان تنت ادامه بده
نفس بگیر و به جان‌کندنت ادامه بده...


#حامد_ابراهیم_پور (تولد: تهران، ۱۳۵۸)

39 viewsمژگان, 04:17
Open / Comment
2023-04-26 07:13:30
@kohan_sara

ﻣﻦ ﺧﻨﺪه ﺯﻧﻢ ﺑﺮ ﺩﻝ ، 
ﺩﻝ ﺧﻨﺪه ﺯﻧﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ 
ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ می ﺨﻨﺪﺩ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ

ﻣﻦ ﺧﻨﺪه ﺯﻧﻢ ﺑﺮ ﻏﻢ ، 
ﻏﻢ ﺧﻨﺪه ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ 
ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ می ﺨﻨﺪﺩ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ 

ﻣﻦ ﺧﻨﺪه ﮐﻨﻢ ﺑﺮ ﻋﻘﻞ ،
ﺍﻭ ﺧﻨﺪه ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ 
ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ می ﺨﻨﺪﺩ ﻭﯾﺮﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ 

ﻣﻦ ﺧﻨﺪه ﮐﻨﻢ ﺑﺮ ﺗﻮ ، 
ﺗﻮ ﺧﻨﺪه ﮐﻨﯽ ﺑﺮ ﻣﻦ 
ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ می ﺨﻨﺪﯾﻢ ﻫﺮ ﺩﻭ ﭼﻮ ﺩﻭ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ 

ﻣﻦ ﺧﻨﺪه ﮐﻨﻢ ﺑﺮ ﺍﻭ ، 
ﺍﻭ ﺧﻨﺪه ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ 
ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﭼﻪ می ﺨﻨﺪﻡ ، ﺩﻝ ﺭﻓﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ

#وحشی_بافقی
34 viewsمژگان, 04:13
Open / Comment
2023-04-24 10:56:41 @kohan_sara


زنِ فرنگی می خوام!

حسین ‌قلی‌خان نظام‌السلطنه از فرنگ برای رفیقش محمد‌ ولی‌خان افشار نامه‌ای می‌فرستد و فراوان از زنان فرنگی تعریف می‌کند که در عقل و خط و سواد بی‌همتایند،
و بی‌کران از زنش گلایه دارد، و اینکه چرا قسمتش، زنی شبیه زنان فرنگی نیست؟

و پاسخ محمدولی خان به نامه بی‌نظیر است:

"قربانت شوم؛
عقل و شعور ذاتی‌ست نه اکتسابی، ولی خط  و سواد مکتبی ست.
شما که اهل دودمان جلیله قجرید و تمام مقدرات ایران و ایرانی در دست ایل و اقوام و طایفه شماست؛
- کدام مدرسه را برای زنان ساخته اید؟!
- کدام معلم و معلمه را تعیین نموده‌اید برای آموزش به زنان؟!
- عدم قابلیت زنان را با چه معیاری اندازه گرفته‌اید؟!
- از کجا پی به بی‌‌استعدادی زنان ایران برده‌اید؟!
آخر:
ارزش زن ایرانی را  به سازگاری با اندرونی معیار گذاشته‌اید،
نه خط و سواد...
از زن،
ضبط و ربط اولاد و خانه ‌داری خواسته‌اید، نه خط‌نویسی...
زنان را در مسیر خرافه و سحر  و دعا و جادو و اطاعت کورکورانه از دین رهنمود کرده‌اید نه علم و ترقی...
زنان شجاع  و آزاده را به جرم سرپیچی از فرامینتان کتک می ‌زنید تا سر حد مرگ!
زنان را کنیز و کلفت می‌خواهید نه موثر  در پیشرفت مملکت.
زنان را نصف مرد می‌دانید و ضعیفه خطابشان می‌کنید!
تمام عزتِ نفس و خود باوری را از زنان مملکت سلب کرده‌اید
بعد توقع دارید
شبیه زنان فرنگ شوند؟!

زهی خیال باطل...!!

برگرد رفیق!
برگرد به مملکت و با زنت شبیه فرنگیان رفتار کن!
بعد خواهی دید زن ایرانی در عقل و هوش و درایت و کیاست و ذکاوت
سرآمد جهان است."


طهران/
15 ذی القعده ١٣٢٠ هجری قمری
370 viewsمژگان, 07:56
Open / Comment
2023-04-24 10:55:08
شب است و غم گرفته چارسویم
بیا ای دوست بنشین روبرویم
بیا تا قصهء شب را و غم را
اگر خوابت نمی‌آید بگویم

#مهدی_اخوان‌ثالث
28 viewsمژگان, 07:55
Open / Comment
2023-04-24 10:55:08

‌خواستند از تو بگویند شبی شاعرها ؛
عاقبت با قلمِ شرم نوشتند : نشد ...!

-
#فاضل_نظری
27 viewsمژگان, 07:55
Open / Comment
2023-04-24 10:55:08

آن نفسی که باخودی، بسته‌ی ابرِ غصه‌ای
وان نفسی که بی‌خودی، مه به کنار آیدت

آن نفسی که باخودی، یار کناره می‌کند
وان نفسی که بی‌خودی، باده‌ی یار آیدت

آن نفسی‌که باخودی،همچو خزان فسرده‌ای
وان نفسی که بی‌خودی، دی چو بهار آیدت


#مولانا
26 viewsمژگان, 07:55
Open / Comment
2023-04-24 10:07:25
@kohan_sara

گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطانِ جهانم به چنین روز غلام است

گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلس ما ماهِ رخِ دوست تمام است

در مذهبِ ما باده حلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است

گوشم همه بر قولِ نی و نغمه چنگ است
چشمم همه بر لعلِ لب و گردش جام است

در مجلسِ ما عطر میامیز که ما را
هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشام است

از چاشنی قند مگو هیچ و ز شِکَّر
زان رو که مرا از لبِ شیرینِ تو کام است

تا گنجِ غمت در دلِ ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است

از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است

میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است؟

با محتسبم عیب مگویید که او نیز
پیوسته چو ما در طلبِ عیشِ مدام است

حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است

#حافظ
26 viewsمژگان, 07:07
Open / Comment
2023-04-24 07:22:08 @kohan_sara

ـــــــــــــــــــــــ
#حافظ
سنگ و گل را کند از یُمنِ نظر لعل و عقیق
هر که قدرِ نفَسِ بادِ یَمانی دانست

عرفان حافظ روی سلسله و نَسَب نیست و ورای آنها در جستجوی معنویت است. صوفیه هرچه خواستند و کوشش کردند که او را متعلق به حلقه‌ای از حلقه‌های صوفیان بکنند، موفق نشدند. جامی می‌گوید: او انتساب به هیچ سلسله‌ای ندارد و این برخلاف معمول زمانش بود. او اهل این‌گونه عوالم نبود و سعی می‌کرد حقایق را از طریق فیوضات و به طور غیر مستقیم کسب کند. کسی که از این فیض بهره‌مند شده باشد، می‌تواند سنگ و گل را مبدّل
به لعل و عقیق سازد و این متعلق به کسی است که به کیمیای عشق رسیده باشد.

محمدرضا شفیعی کدکنی
این کیمیای هستی، جلد سوم، صفحهٔ ۱۲۶

درسگفتار‌هایی دربارهٔ حافظ
یکشنبه‌ها از رسانهٔ فرهنگی شفیعی کدکنی
با این هشتگ دنبال کنید:

#حافظ
32 viewsمژگان, 04:22
Open / Comment