- برای همین بود که تصمیم گرفتم کتابی شوم که دوست داشتم روزی بخ | آثار مجید میرزاوزیری
- برای همین بود که تصمیم گرفتم کتابی شوم که دوست داشتم روزی بخوانمش.
+ و بعد چه شد؟ منتشر کردی خودت را؟
- بله.
+ و بعدتر چه شد؟
- قضاوت آنها به جلد بود نه به متن. مجبور شدم خودم را ورق ورق کنم تا با من پنجره دلشان را پاک کنند.
+ چه خوب! پس باعث شدی جور دیگر ببینند دنیا را!
- مسأله بغرنجتر از این بود. آنها دل نداشتند؛ چه رسد به پنجره. ورقهایم مچاله نگاهشان شد.
+ حالا چه میکنی؟
- روزها کتاب میشوم، شبها خود را میسوزانم، آتشی درست میکنم، دمنوشی میسازم و همصحبت میشوم با خودم تا صبح. سی سالی میشود که به این پیشه مشغولم...
مجید میرزاوزیری
۲۲ مردادماه ۰۱
@mirzavaziribooks