🔥 Burn Fat Fast. Discover How! 💪

Mathematical Physics

Logo of telegram channel physmatics — Mathematical Physics M
Logo of telegram channel physmatics — Mathematical Physics
Channel address: @physmatics
Categories: Uncategorized
Language: English
Subscribers: 330
Description from channel

⭕ Mathematical Physics
#Article
#Book
#Course
#Fun
#Guidance
#Interview
#Journal
#News
#Question
#فلسفه_علم
#معرفی_کتاب

Ratings & Reviews

1.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

2


The latest Messages

2020-04-03 21:37:17
اثبات موچیزوکی برای حدس abc منتشر خواهد شد.

"حدس ABC" كه "حدس اوسترل-مسر" نيز نام دارد، ۳۰ سال بود كه حل نشده باقی مانده‌ بود تا اینكه در نهایت شینیچی موچیزوكی (Shinichi Mochizuki) ریاضیدان ژاپنی راه‌حلی متحول‌كننده‌ای برای این مسئاله ارائه داد. حدس abc درباره ارتباط میان اعداد صحیح مثبت است: اگر a و b و c سه عدد صحیح باشند که هیچ عامل مشترکی با یکدیگر نداشته باشند و a+b=c، در این صورت اگر d حاصل‌ضرب ریشه‌های اولیه abc باشد، انگاه d نمیتواند خیلی کوچکتر از c باشد.

موچیزوكی كه زمانی همه حدس می‌زدند خالق بیت‌كوین باشد، به اندازه‌ای محاسبات ریاضی عجیب و غریب را در این ۵۰۰ صفحه گنجانده كه جامعه ریاضی جهان از درك آن عاجز شده‌است. این ریاضیدان برای حل مسئاله ۱۰ سال زمان صرف كرده‌است و اگرچه از سال ۲۰۱۲ در اختیار دیگر ریاضیدانان قرار گرفته، اما جامعه ریاضی می‌گوید برای رمزگشایی و درك دقیق آن به سال‌ها زمان نیاز داشت.

موچیزوکی دکترای خود را از دانشگاه پرینستون آمریکا دریافت کرده است و استاد راهنمای وی گرد فالتینگر (Gerd Faltings) است.

https://www.nature.com/articles/d41586-020-00998-2
‏ℵ @qomat
6.1K views18:37
Open / Comment
2020-03-14 19:01:03 https://bit.ly/3aUs8NP
4.9K views16:01
Open / Comment
2020-03-01 03:01:30 https://medium.com/mind-cafe/how-to-permanently-stay-motivated-d24023454870
4.4K views00:01
Open / Comment
2020-03-01 03:01:30 https://medium.com/personal-growth/7-uncomfortable-rules-of-life-everyone-knows-but-only-a-few-follow-a25dd8696b1e
3.8K views00:01
Open / Comment
2020-03-01 03:01:30 https://medium.com/swlh/20-things-in-life-that-are-just-not-worth-it-2e44a377ba62
3.4K views00:01
Open / Comment
2020-01-16 23:05:07 شرمساری به سبک ژاپنی (‌ به مناسبت شرمساری در این روزها و روزهای دیگر هم برای مقالات تقلبی و هم موارد بزرگ دیگر)

در ژاپن هر کودکی که اشتباهی یا خطایی از او سر بزند از او خواسته می شود که به اتاقی تنها برود و در باره آن اشتباه فکر کند و این اشتباه را بفهمد و مسئولیت خود را در برابر آن بپذیرد و سپس عذرخواهی کند. قبول مسئولیت و احساس شرمساری عمیق از اصول خدشه ناپذیر تربیت در خانواده های ژاپنی است. در اثر همین تربیت است که گاهی اوقات تصاویر مدیران یا کارمندان ژاپنی را می بینید که در مقابل مردم تا کمر خم شده اند. در اثر همین تربیت است که احساس شرمساری در ژاپن گاه چنان عمیق و درونی می شود که ادامه زندگی را برای فرد خاطی غیرممکن می کند.

یوشیکی ساسایی Yoshiki Sasai استاد بیولوژی سلول های بنیادی در مرکز تحقیقات بیولوژی در شهر کوبه ژاپن بود که در سال ۲۰۱۴ به همراه یک تیم چند نفره مقاله ای را در مجله نیچر منتشر کرد. مدتی بعد معلوم شد که نویسنده اول مقاله که دستیار یا دانشجوی او به نام هاروکو اباکاتا Haruko Obokata است، در داده های آزمایشی دستکاری کرده و نتایج این مقاله در آزمایش های دیگر قابل حصول مجدد نیست. طبیعتا مقاله از مجله پس گرفته شد، مدرک دکتری خانم ابوکاتا نیز باطل اعلام شد و خودش نیز از مرکز تحقیقات بیولوژی اخراج شد ولی آقای یوشیکی ساسایی از اتهامات تبرئه شد وتنها به دلیل کوتاهی در آموزشِ ابوکاتا مورد انتقاد قرار گرفت. مدتی بعد آقای ساسایی که یکی از موفق ترین دانشمندان ژاپنی در رشته سلول های بنیادی بود به زندگی خود پایان داد، آنهم در سن ۵۲ سالگی. این هم گونه ای است از شرمساری. https://en.wikipedia.org/wiki/Yoshiki_Sasai
2.4K views20:05
Open / Comment
2020-01-15 16:40:11 بعد از شنيدن حرف‌هاي رئيس بقيه هم دل و جرأت پيدا كردند كه ابرازِ نظر كنند و هيجان شديدي به پا شد. هر كسي بلند مي‌شد و پيشنهادي مي‌كرد. دانشجوها دور هم جمع شدند و كميته‌هايي براي تكثير متن سخنراني‌ها و كارهاي ديگري از اين قبيل تشكيل دادند.

بعد اتفاقي افتاد كه كاملاً برايم غيرمنتظره بود. دانشجويي بلند شد و گفت «من يكي از دو دانشجويي هستم كه دكتر فايمن در آخر صحبت‌هاشان اشاره كردند. مي‌خواستم بگويم كه من در برزيل درس نخوانده‌ام، در آلمان درس خوانده‌ام و تازه امسال به برزيل آمده‌ام.»
1.8K views13:40
Open / Comment
2020-01-15 16:40:11 اما چيزي كه سقراط در سمپوزيوم سوم گفته بود همان رابطة ميان حقيقت و زيبايي بود!

چيزي كه اين محقق كشف مي‌كند اين است كه شاگردها در كشورِ ديگر براي ياد گرفتنِ يوناني اولش تلفظ كردن حرف‌ها، بعد تلفظ كردن كلمه‌ها، و بعد هم تلفظ كردن جمله‌ها و پاراگراف‌ها را ياد مي‌گيرند. مي‌توانند كلمه به كلمه عين گفته‌هاي سقراط را از حفظ تكرار كنند، غافل از اين كه اين الفاظِ يوناني در واقع يك معنايي هم دارند. در نظر شاگردها همة اين‌ها صرفاً اصواتِ ساختگي‌اند. هيچ وقت كسي اين الفاظ را براي‌شان به كلمات و عباراتِ مفهوم ترجمه نكرده است.

گفتم: من وقتي علم ياد دادن شما به بچه‌هاي مردم را در برزيل مي‌بينم ياد همين چيزهايي كه تعريف كردم مي‌افتم. (ولولة عظيم در جميعت!)

بعد آن كتاب فيزيك مقدماتي را كه كتاب درسي‌شان بود بالا گرفتم و گفتم كه در هيچ جاي اين كتاب هيچ نتيجة تجربي ذكر نشده، جز يك جا كه توپي روي سطح شيبداري مي‌غلتد، و مي‌خواهد نشان بدهد كه توپ بعد از يك ثانيه، دو ثانيه، و غيره به كجا رسيده. مقاديري كه براي مسافت‌ها نوشته شده‌اند «خطا» دارند ـ يعني اگر به آنها توجه كنيد مي‌بينيد كه از آزمايش به دست آمده‌اند، چون كه اين عددها كمي كمتر يا كمي بيشتر از مقادير نظري‌اند. در كتاب حتي از لزوم خطاهاي تجربي هم صحبت شده ـ كه البته هيچ اشكالي ندارد. مشكل اينجاست كه وقتي با اين مقادير شتاب حركت را محاسبه مي‌كنيد به همان جواب درست براي حركت ذره مي‌رسيد. اما توپي كه از سطح شيبدار پايين مي‌غلتد، عملاً لختي دوراني دارد و براي دورانش هم نيازمند انرژي است. به همين علت، اگر آزمايش را عملاً انجام بدهيد، مي‌بينيد شتابي كه توپ مي‌گيرد، به خاطر همين انرژي اضافي‌اي كه صرف دوران مي‌شود، تنها پنج هفتمِ شتاب نظري ذره‌اي است كه روي سطح شيبدارِ صاف به پايين مي‌لغزد. پس «نتايج» تجربي اين يك دانه مورد هم حاصل از يك آزمايش جعلي است. معلوم است كه هيچ كس اين توپ را نغلتانده، چون اگر غلتانده بود هيچ وقت چنين نتايجي به دست نمي‌آورد!

به‌شان گفتم كه يك چيز ديگر هم دستگيرم شد. اگر همين‌طور شانسي كتاب را باز كنم و جملات توي صفحه‌اي را كه آمده است بخوانم، آن‌وقت مي‌توانم نشان‌تان بدهم كه مشكل چيست ـ كه اينها علم نيست، و صرفاً براي حفظ كردن است. بنابراين شجاعتش را دارم كه همين حالا، جلوي چشم همه شماهايي كه اينجا نشسته‌ايد، انگشتم را الله بختكي توي صفحات فرو ببرم و همان جايي را كه آمده است براي‌تان بخوانم تا ببينيد چه خبر است.

همين كار را هم كردم، و مطلب آن صفحه را بلند خواندم: درخششِ اصطكاكي: درخشش اصطكاكي نوري است كه هنگام خرد شدن بلورها گسيل مي‌شود....

آن وقت گفتم: خُوب حالا شما به اين مي‌گوييد علم؟ نخير! اين فقط معني كردن يك كلمه برحسب كلمه‌هاي ديگر است. هيچ چيزي دربارة طبيعت گفته نشده است ـ چه بلورهايي موقع خُرد شدن نور توليد مي‌كنند؟ اصلاً چرا نور توليد مي‌كنند؟ تا حالا ديده‌ايد كه دانشجويي رفته باشد خانه‌اش اين پديده را آزمايش كرده باشد؟ حتماً نديده‌ايد ـ چون با اين اوضاع اصلاً نمي‌تواند كه چنين كاري بكند. اما اگر به جاي اين حرف‌ها مثلا نوشته شده بود كه «اگر يك تكه قند را توي تاريكي با قندشكن خرد كنيد، مي‌توانيد ببينيد كه نورِ تقريباً آبي رنگي توليد مي‌شود، و اين پديده در بعضي از بلورهاي ديگر هم اتفاق مي‌افتد. علتش را هنوز كسي نمي‌داند، اما اسمش درخششِ اصطكاكي است»، در اين صورت حتماً يك عده‌اي مي‌روند پديده را امتحانش مي‌كنند و در واقع تجربه‌اي از طبيعت به دست مي‌آورند.

من براي نشان دادنِ اوضاع كتاب از اين مثال استفاده كردم، ولي در واقع هيچ فرقي نمي‌كرد كه انگشتم را روي كدام صفحه بگذارم؛ همه جايش همين طوري بود.

دست آخر هم گفتم كه من نمي‌توانم بفهمم كه چطور ممكن است كسي در چنين نظامي چيزي ياد بگيرد؟ در سيستم خودزايي كه در آن افرادي درس‌هايي را مي‌گذرانند و به افراد ديگري ياد مي‌دهند كه درس‌هايي بگذرانند، اما هيچ كس چيزي سرش نمي‌شود، ادامه دادم: ولي شايد هم در اشتباه باشم؛ دو تا از شاگردان كلاسم نتايج خيلي خوبي گرفتند، و يكي از فيزيكدان‌هايي كه اين‌جا مي‌شناسم درسش را تا آخر در برزيل خوانده است. پس لابد بايد براي بعضي‌ها ممكن بوده باشد كه در اين نظام، با تمام اشكالاتش، پيشرفت كنند.»

بعد از تمام شدن حرف‌هايم، رئيس بخش آموزش از جايش بلند شد و گفت: «آقاي قاينمن به ما چيزهايي گفت كه شنيدنش براي‌مان خيلي سخت بود، اما معلوم است كه او عاشق علم است و انتقادش هم صميمانه است. بنابراين فكر مي‌كنم كه بايد به حرفش گوش كنيم. من وقتي به اين سخنراني آمدم مي‌دانستم كه نظام آموزشي ما بيمار است، اما حالا فهميدم كه بيماري‌اش سرطان است» ـ و نشست.
1.7K views13:40
Open / Comment
2020-01-15 16:40:11 آن يكي دانشجويي هم كه خوب امتحان داده بود يك چيزهاي مشابهي گفت. آن استادي هم كه مثال زده بودم بلند شد و گفت: درس خواندن من در برزيل مقارن با سال‌هاي جنگ بود ـ دوراني كه همة استادها دانشگاه را ترك كرده بودند ـ و به هميت علت خوشبختانه من همه چيز را تنهايي پيش خودم خواندم. بنابراين واقعش اين است كه از نظام آموزشي برزيل مستفيض نشده‌ام.»

انتظارِ اين يكي را نداشتم. مي‌دانستم كه نظامِ آموزشي بدي است، و حالا مي‌ديدم كه خيلي بد است ـ وحشتناك است.

برزيل رفتنِ من در چارچوب طرحي بود كه دولت آمريكا منابع مالي‌اش را تأمين مي‌كرد. بنابراين، وقتي برگشتم، وزارت امور خارجه ازم خواست گزارشي از سفرم بنويسم. من هم كليات و مطالب مهم‌تر از سخنراني‌ام در برزيل را براي‌شان نوشتم. بعدها از جايي شنيدم كه در وزارت خارجه‌ يكي‌شان گفته بود : «وقتي يك آدم ساده‌لوح و خطرناك را بفرستي برزيل همين مي‌شود ديگر؛ مردك احمق! فقط بلد است دردسر درست كند. اصلاً نمي‌فهمد چه مشكلاتي هست». كاملاً برعكس! به گمانِ من اين يارو وزارت خارجه‌اي خودش ساده‌لوح بوده كه خيال مي‌كرده هر جايي به اسم دانشگاه، با فهرستي از رشته‌ها و درس‌ها و غيره، واقعاً دانشگاه است.

چيز ديگري هم كه هيچ وقت نتوانستم به آن وادارشان كنم سؤال كردن بود. سرانجام يكي‌شان برايم توضيح داد كه: اگر من موقع درس از شما سؤالي بپرسم، بعد از كلاس همه مي‌ريزند سرم كه چرا وقت كلاس را تلف مي‌كني؟ ما داريم زحمت مي‌كشيم يك چيزي ياد بگيريم، و تو با اين سؤال كردنت نمي‌گذاري...
هدف اصلي‌ام از اين حرف‌ها اين است كه نشان‌تان بدهم در برزيل اصلاً علم آموزش داده نمي‌شود! ولوله‌اي در جمعيت به پا شد...

سال تحصيلي كه تمام شد، دانشجوها ازم خواستند كه براي‌شان از احساسي كه از تدريس در برزيل داشته‌ام حرف بزنم. گفتند كه علاوه بر دانشجوها، استادهاي دانشگاه و چند تا از مقامات دولتي هم به اين سخنراني خواهند آمد. ازشان قول گرفتم كه بتوانم هر چه دلم خواست بگويم. گفتند: البته كه مي‌توانيد. اينجا يك كشور آزاد است.

روز موعود، يك جلد كتاب درسي فيزيكي عمومي‌اي را كه آنجا در سال اول كالج تدريس مي‌شد زير بغل زدم و به تالار سخنراني رفتم. تصورشان اين بود كه اين كتاب ، كتاب خيلي خوبي است، چون كه مثلاً با حروفِ متنوع چاپ شده بود ـ چيزهايي خيلي مهم با حروف سياه بزرگ محض حفظ كردن، و مطالب كم‌اهميت‌تر با حروف نازك‌تر و كوچك‌تر، و از اين قبيل چيزها.

همان دمِ در يكي گفت: چيز بدي كه از اين كتاب نمي‌خواهيد بگوييد، نه؟ مؤلف كتاب هم توي جمعيت است، و همه فكر مي‌كنند كه اين كتاب كتابِ درسي خوبي است.

قول‌شان را يادآوري كردم....

تالار كاملاً پر بود. در شروع حرف‌هايم گفتم كه علم در واقع درك رفتار طبيعت است. بعد پرسيدم: چرا آموزش علوم اهيمت دارد؟ واضح است كه هيچ كشوري نمي‌تواند خودش را متمدن حساب كند مگر اين‌كه... وِر وِر وِر وِر. همه داشتند سر تكان مي‌دادند، چون كه من داشتم همان حرف‌هايي را مي‌زدم كه مي‌دانستم قبولش دارند.

آن وقت ادامه دادم كه «اينها البته همه‌اش مزخرفات است. براي اين كه اصلاً چرا ما بايد فكر كنيم كه لازم است از كشور ديگري عقب نيفتيم؟ لابد بايد يك دليلِ خوب داشته باشد، يك دليلِ معقول ـ نه صرفاً به اين دليل كه كشورهاي ديگر هم همين فكر را مي‌كنند.» بعدش از فوايد علم صحبت كردم و از سهمي كه در بهبود اوضاعِ بشر دارد، و از اين قبيل افاضات ـ راستش، يك كمي سربه‌سرشان گذاشتم.

بعد گفتم: هدف اصلي‌ام از اين حرف‌ها اين است كه نشان‌تان بدهم در برزيل اصلاً علم آموزش داده نمي‌شود! ديدم كه چه ولوله‌اي دارد در جمعيت به پا مي‌شود.

به‌شان گفتم كه يكي از اولين چيزهايي كه در برزيل بر من تأثير گذاشت ديدن بچه‌هاي دبستاني در كتاب‌فروشي‌ها بود كه داشتند كتاب‌هاي مربوط به فيزيك مي‌خريدند. اين همه بچه دارند در برزيل فيزيك مي‌خوانند، و اين مطالعه را خيلي زودتر از بچه‌هاي امريكايي شروع مي‌كنند. آن وقت خيلي عجيب است كه شما چندان فيزيكداني در اين كشور پيدا نمي‌كنيد ـ چرا چنين است؟ اين همه زحمت و فعاليت اين همه كودك هيچ حاصلي ندارد.

بعد براي‌شان آن محققِ يوناني را مثال زدم، كه عاشق زبان يوناني بود و متأسف از اين كه در كشورِ خودش زياد نستند جوان‌هايي كه زبان يوناني مي‌خوانند. يك وقتي مي‌رود به يك كشور ديگر و بسيار مشعوف مي‌شود وقتي مي‌بيند آنجا همه دارند يوناني مي‌خوانند، حتي بچه‌هاي دبستاني. مي‌رود به جلسة امتحان دانشجويي كه مي‌خواهد مدرك زبانِ يوناني‌اش را بگيرد، و از او مي‌پرسد، «نظر سقراط دربارة رابطه ميان حقيقت و زيبايي چه بود؟» و دانشجو نمي‌تواند جواب بدهد. باز مي‌پرسد، «در سمپوزيوم سوم سقراط به افلاطون چه گفت؟» اين گُل از گُل دانشجو وا مي‌شود و بلافاصله مثل تير جواب مي‌دهد ـ كلمه به كلمة چيزهايي را كه سقراط گفته بود، به زبان يوناني فصيح ، بيان مي‌كند.
1.2K views13:40
Open / Comment