شبدرمانی بیست دقیقه گذشت و زمان پایدار شد روی حروف زود دیره | ادبیات در وضعیت پستمدرن
شبدرمانی
بیست دقیقه گذشت
و زمان پایدار شد
روی حروف زود
دیرها پخش شدند
و طعمی جدید افزودند
اطراف از اطراف خویش دوری میگزیند
کهندیار از مه شانه خالی کرده
و رؤیت برخی چیزها
برخی دیگر را زیبا کرده است
نگرشی مفتون دستگیرم میشود
حوالی دیار از آمیزش روح تغییر مزه داده
پایانیافتهها میان آغازها میچرخند
سرگردانی شبلیوار درست میگوید
لبانی ناپایدار
تصویری همیشه رؤیایی
رؤیا در دوریات خانه کرده
خیالت درخیالات نزدیک حل شده است
نفخهی صور با مضمونش روشن میشود
و تنیدنت خاطر رنج را راحت میکند
روح میوزد و
بودن از هوایی به هوایی دیگر میگذرد
چشمهایت دریای مستترند
شبدرمانی
با موهبتی شمع به دست برمیخیزد
تاریکی دیدن را نامحدود میکند
عقربهها یک دور کامل به دور خورشید چرخیدهاند
و فراموشی
به دور و تسلسل باطل نزدیک شده است
برخورد دو ناشناخته
مادهای را به مادهی دیگر
تبدیل میکند و
حلّالهای عاطفی
به طبیعت رسیدهاند.
طاهره(تارا) صالحپور
#شعر_آزاد
#ادبیات_در_وضعیت_پستمدرن
#طاهره_صالحپور
@postmodernliterature