🔥 Burn Fat Fast. Discover How! 💪

 اومد چند ضربه به شیشهء ماشین زد. با دست اشاره کردم بره پ | شب و روزِ افكارم...


اومد چند ضربه به شیشهء ماشین زد.

با دست اشاره کردم بره پی کارش.

یک دفعه نگاهم به قیافه اش افتاد.

پسری با موهاى فرفری،
و قیافه ای با مزه!

ناخودآگاه خنده ام گرفت!!!

گفت:
عمو جون پسر داری؟
بیا واسش بادکنک بگیر،
خیلی خوشحال می شه به خدا،
هیچی مثل شاد کردن دل بچّه نیست.

اینو با بغض گفت...

دو تا خریدم.

یکی رو دادم به خودش.

گفتم:
بیا اینم واسه خودت،
تو هم بازی کن.

گفت:
عمو دستت درد نکنه،
بادکنک زیاد دارم،
من بابا ندارم...

چراغ سبز شد...

بادکنک رو باد کردم…

ترکیدم...
@shaboruzeafkaram