🔥 Burn Fat Fast. Discover How! 💪

پرابلماتیک امر کهنه و امر نو در نوشته‌های محمدرضا شفیعی کدکنی | استاد دکتر شفیعی کدکنی

پرابلماتیک امر کهنه و امر نو در نوشته‌های محمدرضا شفیعی کدکنی

آنچه یک «فکر» را در تاریخ اندیشهٔ بشری اعتبار می‌دهد موضوع فکر نیست بلکه قاب و قالبی است که اندیشه در ذهن ما به خود می‌گیرد و نوعی روشنایی و افقی از دید در برابر چشم ما و دیگران می‌گشاید. اندیشهٔ راستین اندیشه‌ای است که وقتی عرضه شود بخشی از مخاطبان خود را دگرگون کند و در برابر چشم ایشان دریچه‌ای تازه بگشاید.
ازین چشم‌انداز، قرن‌هاست که مسلمانان اندیشه‌ای ندارند. «استعاره»‌ها و «شعر»‌هایی آفریده‌اند و در هجوم استعاره‌های تجریدی، خودشان را فریب داده‌اند که «ما می‌اندیشیم» که اندیشهٔ تازه داریم. ولی وقتی بخواهیم فرهنگ یا دایره‌المعارفی از اندیشهٔ بشری فراهم آوریم، سهم متأخرین جهان اسلام تقریباً صفر است. تمام مسلمانان در قرون اخیر به اندازهٔ یک سال از عمر فلسفی ویتگنشتاین «اندیشه» عرضه نکرده‌اند. تعارُف با هیچ کسی نداریم.

محمدرضا شفیعی کدکنی
غزلیات شمس تبریزی، صفحهٔ ۷۰


"یکی از آشنایان ما... حرفهای عجیبی می زند. از جمله معتقد است فلسفه هم مثل اتومبیل است که سال به سال که مدل جدیدش می آید، مدل قبل آن کهنه است و باید آن را رها کرد. و او به همین دلیل همیشه در جست و جوی بورشور آخرین نمایشگاه های فلسفه است.
اما من این حرف او را نه در مورد فلسفه که در مورد ادبیات و هنر هم قبول ندارم. و معتقدم افلاطون خیلی از سارتر و هیدگر مهم تر است. با آنکه این آقایان در عصر فضا و لیزر می زیستند و او چند هزار سال قبل از این آقایان."

محمدرضا شفیعی کدکنی، موسیقی شعر، نشر آگه، ص 32
https://t.me/shafiei1318