🔥 Burn Fat Fast. Discover How! 💪

جامعه مدنی و نامعادله قدرت جامعه و حکومت |۱ سرمقاله اختصاصی | جامعه شناسی - سراج زاده

جامعه مدنی و نامعادله قدرت جامعه و حکومت |۱

سرمقاله اختصاصی سیدحسین سراج زاده بر سالنامه ارغنون هامون (۴)-۱۴ شهریور ۱۴۰۱

تنظیم رابطه دولت/حکومت و مردم مهمترین مسئله برای جوامعی است که در پی توسعه همه جانبه و پایدار هستند. جامعه برای حرکت در مسیر توسعه نیازمند یک دولت مقتدر، کارآمد و برآمده از اراده مردم است؛ اما دولت حتی در نظام‌های سیاسی که حکومت‌ها به صورت دموکراتیک و با رای مردم برگزیده می‌شوند، همواره به کنترل و مهار مردم تمایل دارد و از منطق قدرت که منطق سپهر سیاست است پیروی می‌کند. در چنین زمینه‌ای قدرت جامعه برای مهار حکومت بسیار اهمیت پیدا می‌کند.
ازدیگر سو یکی از مهمترین ضرورت‌های زندگی به خصوص در شرایط توسعه‌ای برخورداری از اقتصاد توانمند و پر رونق است که تامین کننده رفاه جامعه باشد؛ در عین حال در سپهر اقتصاد و بازار (Market)، قاعده تمایل به سود حداکثری قاعده غالب است که بروز و ظهور مهارنشده آن ارزش‌های اجتماعی همبستگی، عدالت و محیط زیست را به مخاطره می اندازد. اینجا هم قدرت جامعه است که می‌تواند از طریق بروز و ظهور در نظام فرهنگی و سیاسی و از طریق رسانه‌های آزاد و نظام قانونگذاری و قضایی، منطق و تمایلات سودآوری بی‌حساب و کتاب و لجام‌گسیخته در سپهر اقتصاد و بازار را به نفع خیر جمعی مهار کند.
اراده مردم نمی‌تواند به صورت سیال و ناسازمان‌یافته اثر سازنده داشته باشد و صورت‌های توده‌ای بروز و ظهور آن ممکن است حتی زمینه‌ساز شکل¬‌گیری جنبش‌های ضد انسانی و اجتماعی، همچون ناسیونالیسم شونیستی، فاشیستی، بنیادگرا، و .. باشد.
 
کوشش‌های نخبگان سنتی و جدید جامعه ایران و نیز مردم عادی این سرزمین برای مهار قدرت حکومت و دولت و توسعه جامعه از انقلاب مشروطیت به این سو با فراز و فرودهایی ادامه داشته اما هنوز مهمترین مسئله جامعه چگونگی تقویت قدرت مردم و جامعه در برابر حکومت و بازار، یا به تعبیری چرخاندن چرخ این دو نهاد مهم بر اساس اراده جمعی و ارزش‌های تامین‌کننده خیر عمومی است.
جامعه مدنی مفهومی است که برای صورتبندی نظری و هنجاری قدرت جامعه در برابر حکومت و بازار ساخته و پرداخته شده است و در جامعه ایران از دهه هفتاد شمسی در گفتگوهای علمی، اجتماعی و سیاسی در سطح گسترده‌ای مورد استفاده قرار گرفته است. این مفهوم از یک سو بازنمای واقعیت قدرت جامعه در برابر حکومت و بازار است، به نحوی که کوشش‌های اجتماعی به صورت پویش‌ها و جنبش‌های اجتماعی مثل حقوق شهروندان، زنان، کارگران، حقوق کودکان، محیط زیست، و … و همچنین سازمان یابی های مردمی در قالب سازمان‌های مردم‌نهاد و سازمان‌های نیکوکاری دینی و عرفی جلوه‌هایی از آن هستند. در عین حال این مفهوم به صورت هنجاری بازتاب دهند ارزش‌های اجتماعی است که لازم است مبنای تعامل بخش‌های مختلف جامعه با یکدیگر و همچنین تعامل جامعه با نهاد سیاست و اقتصاد باشد؛ ارزش‌هایی همچون همبستگی اجتماعی بر مبنای عدالت، آزادی و حقوق شهروندی، صلح و دوستی و توسل به روش‌های مسالمت¬آمیز برای حل اختلافات و تضادها، و تاکید بر گفتگو و کنش‌های ارتباطی برای نیل به حقیقت.
@SHSersjzadeh
ادامه

لینک مقاله

https://www.hamooniran.ir/item/13759