Get Mystery Box with random crypto!

جامعه شناسی - سراج زاده

Logo of telegram channel shserajzadeh — جامعه شناسی - سراج زاده ج
Logo of telegram channel shserajzadeh — جامعه شناسی - سراج زاده
Channel address: @shserajzadeh
Categories: Uncategorized
Language: Not set
Subscribers: 635

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

2

2 stars

0

1 stars

0


The latest Messages 2

2023-03-08 20:36:45 دکتر معیدفر رییس انجمن جامعه شناسی ایران
@SHSerajzadeh
115 viewsedited  17:36
Open / Comment
2023-03-08 20:36:37 برگزاری نشست " علوم اجتماعی و مسئولیت‌های آن در جامعه ایران امروز "

نشست فعالان علوم اجتماعی ایران  با عنوان "علوم اجتماعی و مسئولیت های آن در جامعه ایران امروز "  در سه شنبه ۹ اسفند ۱۴۰۱ توسط انجمن جامعه شناسی ایران در خانه اندیشمندان علوم انسانی ایران برگزار شد.

در ابتدای این نشست، دکتر سعید معیدفر رییس انجمن در سخنان مقدماتی،  درباره علت برگزاری مراسم سخن گفت و پس از او ، دکتر سمیه توحیدلو عضو هیات مدیره انجمن، گزارشی فراتحلیلی از نشست‌های برگزارشده از سوی انجمن درخصوص اعتراضات ۱۴۰۱ ارائه کرد.

دکتر مقصود فراستخواه نیز طی سخنانی، از نقش تاریخی کنش‌گران مرزی و مسئولیت فعالان عرصه علوم اجتماعی در شرایط امروز ، صحبت کرد.

دکتر آرمان ذاکری هم نکاتی را درباره فرآیند برگزاری جلسه و دعوت از مدعوین مطرح کرد.

بخش بعدی این نشست سه ساعته، به بیان و طرح دیدگاه‌ها ، انتقادات و پیشنهادات اعضای انجمن جامعه شناسی ایران اختصاص یافت.

در خاتمه، دکتر حسین سراج زاده رییس پیشین انجمن ، طی سخنانی، بر لزوم افزایش وسعت مفهوم جامعه شناس و پرهیز از نقدهای سلبی در عرصه جامعه شناسی تاکید کرد.

فایل صوتی سخنرانان نشست مذکور، به تفکیک در ادامه آمده است.

#انجمن_جامعه_شناسی_ایران

@iran_sociology
72 views17:36
Open / Comment
2023-03-06 06:47:32 شادروان دکتر سیدجوادطباطبایی یکی از متفکران جدی و اثرگذار در سپهر فکری و علمی و اندیشه سیاسی-اجتماعی ایران است. آٍثار و دیدگاههای او در عین عمق و اثرگذاری فراوان نظری و عملی، بسیار مجادله آمیز هم بوده است. گفتگوهای همدلانه و انتقادی با آثار و آراء این استاد فقید بعد از او هم ادامه خواهد یافت و بی تردید میراث ماندگار این استاد و متفکر برجسته خواهد بود. افسوس که دانشگاه های ما پذیرای چنین صاحبنظرانی نبوده اند.
با عرض تسلیت به اجتماع علمی و روشنفکری ایران و آرزوی آرامش و مغفرت برای شادروان طباطبایی، فایل صوتی سخنرانی خود را در افتتاحیه نشستی که در سال 1396 درباره کتاب "خواجه نظام الملک" ایشان توسط انجمن جامعه شناسی ایران و پژوهشگاه علوم انسانی برگزار شد، اینجا به اشتراک می گذارم. 
در این سخن، ضمن تجلیل از جایگاه علمی این استاد فقید، منش گفتگویی و علمی و نیز ایده   "امتناع تفکر" ایشان هم نقد شده است.
@SHSerajzadeh
219 viewsedited  03:47
Open / Comment
2023-02-10 09:24:03 با دانشگاه مدارا کنید

اعتماد ۱۹ دی ۱۴۰۱

عباس عبدی

دانشگاه در ایران به عللی دماسنج سیاسی بوده است. مهم‌ترین علت آن نیز فقدان نهادهای سیاسی مدنی و آزادی اعتراضات بود که طی ۹۰ سال گذشته، بویژه در ۷۰ سال اخیر، دانشگاه را به مرکزی برای طرح مطالبات عمومی تبدیل کرده است.

در دولت اول اصول‌گرایان، دست نهادهای غیر دانشگاهی در دانشگاه باز شد و رویکرد امنیتی در نگاه به فعالیت‌های دانشجویی غلبه یافت. در نهایت پس از سال ۱۳۸۸ و امنیتی شدن فضا، دانشگاه به اغما رفت و حکومت نیز از این تحول خوشحال بود. تقریباً در دانشگاه از آن شور و شوق قبلی خبری نبود و راه برای حضور افراد و صاحب‌نظران غیر حکومتی در دانشگاه تقریباً بسته شد و این وضعیت در دولت روحانی نیز کمابیش ادامه یافت و کنترل شدیدی بر دانشگاه‌ها وجود داشت، به گونه‌ای که گمان می‌کردند از خطر! دانشگاه رها شده‌اند.

ولی به قول معروف سکنجبین صفرا فزود، به تعبیر دیگر در زیر لایه‌های آرام دانشگاه جریانی در حال شکل‌گیری بود که مترصد فرصتی برای آشکار کردن خود بود و در ماجرای مهسا مجال بروز یافت و چنان اعتراضاتی شد که همه را شوکه کرد.

در واقع همه از خود پرسیدند که آن فضای آرام، چگونه بود که به یک باره چنین ظهور و بروزی یافت؟ این پرسشی است که نمی‌خواهند به آن پاسخ دهند، و با تقلیل مسأله به فحاشی معترضان می‌خواهند سر و ته قضیه را به هم آورند، در حالی که مسأله خیلی جدی است و اتفاقاً علتش همان دوره فترت و رکود در دانشگاه بود که اجازه ظهور و بروز به افکار و اعتراضات را ندادند.

حتی اجازه ندادند که جامعه و صاحبان افکار متفاوت در آن حضور یابند و با دانشجویان گفتگو کنند، در نتیجه دانشجویان نیز از مجاری غیررسمی و ناشناخته برای حکومت این نیازهای خود را تأمین کردند و هنگامی که ماجرای مهسا رخ داد، فرصتی برای ظهور و بروز یافتند و همه را در حیرت فرو برد.

پس از این اتفاقات چه سیاستی را در پیش گرفتند. در یک کلام می‌توان گفت که همان سیاست‌های گذشته را تشدید کردند. چگونه؟
در درجه اول شدت برخورد با دانشجویان افزایش یافت. اعم از بازداشت یا ممنوع‌الورود کردن به دانشگاه یا صدور احکام تند کمیته‌های انضباطی. هم‌چنین حراست‌های دانشگاهی به حاشیه رفتند و برخی افراد جدید وظایف آنان را عهده‌دار شدند که متفاوت از گذشته هستند.

بعلاوه اختیارات جدید به روسای دانشگاه‌ها داده شد که ماهیت رابطه مدیریت دانشگاه و دانشجویان و اساتید را تغییر می‌دهد و آن را از فضای علمی و آکادمیک به محیطی امنیتی ـ پادگانی تبدیل می‌کند. بازبینی آیین‌نامه انضباطی دانشجویان فضای کلی را تغییر و امکانات دانشجویان را در دفاع از خود کاهش داده است. در چنین شرایطی برخی از دانشجویان دچار بحران‌های روحی و روانی شده‌اند.

مدیریت دانشگاه‌ها عموماً و در اغلب موارد به اعضای بسیج اساتید که از یک قشر محدود دانشگاهی هستند سپرده، و اختیارات ویژه‌ای هم به آنان اعطا شده است، به طوری که حتی برخورد با اساتید نیز در دستور کار قرار گرفته است.

اساتیدی که اطلاعیه‌هایی را در جهت آرام کردن فضا و نیز حمایت از امنیت دانشجویان امضا کرده بودند را تحت فشار قرار می‌دهند که امضای خود را پس بگیرند، و هنگامی که استنکاف می‌کنند از راه‌های گوناگون علیه آنان اقدام می‌کنند، چون قطع حقوق یا حتی بازنشستگی آنان.

از جمله چند نفر از استادان ریاضی دانشگاه تهران که در سطح ایران و حتی جهان معتبر و شناخته شده‌اند با این برخوردها مواجه شده‌اند. در دانشگاهی دیگر یکی از استادان (استاد تمام) که جانباز هم هست به این سرنوشت دچار شده است. از سوی دیگر استادان جوان و خوشفکر که در جریانات اخیر به کمک و همدلی دانشجویان شتافته بودند، با عوارض بیش‌تری چون قطع حقوق، یا فسخ قرارداد مواجه شده‌اند.

در فضاهای دانشگاهی نیز کنترل‌ها افزایش یافته است که تناسبی با فضای علمی و تحقیقی و پژوهشی ندارد. توسعه دوربین‌های کنترلی، دانشگاه را به فضایی امنیتی تبدیل، و از کارکرد اصلی آن دور می‌کند.

ممکن است بپرسید که حکومت در برابر این حجم از اعتراضات چه باید کند؟ آیا نباید دست به اقدامات کنترلی و تنبیهی بزند؟ اگر با دانشجویان یا اساتید برخورد نشود، ماجرا به کجا خواهد رسید؟

درباره این پرسش می‌توان گفتگو کرد. پاسخ این است که مگر با این شیوه‌ها می‌توان دانشگاه داشت؟ مگر با این شیوه‌ها می‌توان مانع از اعتراضات شد؟ مگر سیاست‌های گذشته بویژه پس از ۱۳۸۴، توانست مشکلی را حل کند؟ این شیوه‌ها در بهترین حالت می‌تواند اعتراضات را به عقب بیاندازد و البته به صورت انفجاری‌تر، همچنان که در اعتراضات اخیر دیدیم.

راه‌حل انجام تغییرات است. تغییراتی که همه از آن راضی شوند. این سیاست‌ها موجب رشد گرایش به مهاجرت نخبگان می‌شود و نهاد دانشگاه را بیش از پیش ضعیف می‌کند.
https://t.me/abdiabbas
@SHSerajzadeh
28 views06:24
Open / Comment
2023-02-10 09:23:30 در مذمت حذف اساتید و سکوت بزرگان آموزش عالی


آرمان ذاکری عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در فیس بوک خود نوشت:

1- حمله به دانشگاه پایان ندارد. دانشگاه از همان بدو تأسیس آن تا امروز، هرگز نهادی یکسره تابعِ خواسته‌های اصحاب قدرت نبوده است. به‌رغم وجودِ همیشگیِ جریانی محافظه‌کار در متنِ دانشگاه، همیشه در حاشیه‌ها جریانی دیگر وجود داشته است که هم از حیث علمی و هم از حیث اجتماعی و سیاسی به گونه‌ای دیگر رفتار کرده و سنخ دیگری از علم و آگاهی تولید کرده است.جریانی شاید مؤثرتر از حیث جریان‌سازیِ علمی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی.

این حاشیه در همۀ ایام حیات دانشگاه و به رغم همۀ فشارها تا امروز نیز در گوشه و کنار دانشگاه تداوم یافته است و امروز نیز همچون همۀ سالهای گذشته زیر بیشترین فشار است. بخش بزرگی از این حاشیۀ پویا را می‌توان در اساتید جوان یافت. اساتیدی که غالباً پرانرژی‌ترند، از حیث علمی به‌روزند، یک یا دو زبان خارجی بلدند، نزد خوب‌های نسل قبل شاگردی کرده‌اند، با دانشجوها رابطۀ بهتری دارند و بعضاً در حوزۀ عمومی اعم از نشریات یا فضاهای مجازی نیز حضور دارند.

همین اساتیدند که وضعیت شغلی‌شان بی‌ثبات‌تر است، راحت‌تر از بقیه زیر ضرب می‌روند و حتی «حذف قانونی» آنها ممکن‌تر است. قراردادهایی که می‌تواند به سادگی تمدید نشود و استعلام‌هایی که می‌تواند به سادگی تأیید نشود. هیچ اخلاقی رعایت نمی‌شود. هیچ‌نیازی به پاسخگویی هم نیست. صاحبان امضاهای طلایی، امضا می‌کنند و سرنوشت آدمها عوض می‌شود. فرصت‌طلب‌ها نقاب می‌زنند و رشد می‌کنند.

رسیدگی جدی به این‌دست اعمال قدرت‌ها در اولین چرخش قدرت، مانعی در برابر تکرار آن خواهد بود. در فقدانِ امکانِ چنین رسیدگی‌هایی، می‌توان از نوعی موقتی‌سازی شغلی ایدئولوژیک در دانشگاه‌ها سخن گفت که حاصل آن تولد «پریکاریای تدریس» است: موقتی‌کاران در دانشگاه‌ها، حق‌التدریس‌ها و پیمانی‌ها و حتی برخی رسمی-آزمایشی‌ها.

بیهوده نیست که بخش مهمِ اساتیدِ حذف‌شده یا در معرض حذف را جوانان شکل داده‌اند. تردیدی وجود ندارد که آنها که حذف شده‌اند در زمرۀ شایسته‌ترین‌ها هم در حوزۀ تخصصی خود بوده‌ و هستند.  
   
2- چندی است که به نظر می‌رسد انتظار داشتن از اصحاب قدرت و مطالبۀ تغییر از آنها به پایانِ راه خود رسیده است. وقت رو کردن به جامعه است و سخن گفتن با آنها که به نسبت از میدان قدرت دورترند. تا آنجایی که به دانشگاه بر می‌گردد، یکی از گروه‌های مهم بدنۀ اساتید است. می‌توان آنها را مخاطب قرار داد. متأسفانه همبستگی صنفی درون اساتید بسیار ضعیف است.

پیوند بین اساتید قدیمی و اساتید جدید سست است. ظاهراً «بزرگان آموزش عالی» چندان دغدغۀ آیندۀ دانشگاه و به ویژه اساتید جوان را ندارند. این را از روی سکوتشان می‌گویم. لابی و مذاکرۀ پشت پرده‌ای اگر باشد، تجربۀ این روزها نشان داده است که به جایی نرسیده و نخواهد رسید.

وانگهی توقف روندها مهم است. حل مشکل یک نفر چه فایده‌ای دارد؟ نمی‌گویم مذاکره نکنند. می‌گویم مسئله در سطح دیگری است. اما منظور از «بزرگان آموزش عالی» چه کسانی است؟ منظور از بزرگان آموزش عالی آنهاست که سرمایه‌های میدان علم را در بالاترین سطوح آن دارایند و پایشان هم در میدان علم محکم است.

مدارجی طی کرده‌اند و حذف آنها ساده نیست. برای نمونه خیلی از استاد تمام‌های دانشگاه، مدیران گذشتۀ آموزش عالی در وزارت علوم و دانشگاه‌ها، بخش عمده‌‌ای از اعضای فعلی فرهنگستان علوم و فرهنگستان زیان و ادب فارسی.

نیازی به اسم آوردن نیست، به سادگی می‌توانید نام‌ها را در ذهن مرور کنید. نام‌های برجستۀ فلسفه و الهیات و فیزیک و شیمی و ادبیات و دکتراهای برق و مکانیک و ... . یا آنها که در دوره‌هایی وزیر و معاون وزیر و رئیس دانشگاه و رئیس فرهنگستان و معاون رئیس و عضو  بوده‌اند. چشم و چراغ‌های بزرگ‌داشت‌ها و تقدیرها. هم جایزه می‌دهند و هم جایزه می‌گیرند.

آنها سکوت کرده‌اند و جوان‌تر‌ها هزینه می‌دهند. ظاهراً قرار است به انجام امور خیر بسنده کنند. شرط انصاف نیست. آنها اگر به میدان بیایند این فضای سنگین مهاجم هم برای دانشجویان و هم برای اساتید مهار خواهد شد.

نقد عملکرد مسئولان درجه چندم دولتی اعتراضی است بسیار کم هزینه. جوان‌ها هم از تفرقه طرفی نخواهند بست. همه باید همبسته شوند. این کمترین انتظار آکادمیک از آنهاست در فضایی که عده‌ای دانشگاه را هر چه بیشتر ویرانه می‌خواهند. زمان برای مصلحت‌اندیشی کوتاه است. حقیقت را باید گفت. بزرگان باید قدمی به جلو بردارند.

@SHSerajzadeh
31 views06:23
Open / Comment
2023-01-22 11:43:57
گفتگوی درباره ی ایران
به بهانه انتشار کتاب
«چه شد؟»

دوشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۱ مرکز خرید تندیس(میدان تجریش خیابان فناخسرو)
ساعت ۱۶
@SHSerajzadeh
272 views08:43
Open / Comment
2023-01-15 18:02:31
اخراج سریالی استادان دانشگاه‌ها به رضا امیدی و محسن برهانی رسید
بحران در علوم انسانی؟

ماجرای اخراج استادان دانشگاه به امروز و دیروز محدود نمی‌شود و حالا دیگر می‌توان هر روز خبری از احضار و اخراج استادی شنید و حتی می‌شود پیش‌بینی کرد به‌زودی نام کدام استاد در گروه اخراجی‌ها می‌نشیند. مسئله‌ای که از سال گذشته بیشتر شد و از شهریور‌ شدت گرفت. از سعید مدنی که خرداد دستگیر شد و همین ماه پیش حکم 9 سال حبسش منتشر شد، به محسن برهانی، استاد حقوق اصولگرای دانشگاه تهران رسیدیم تا شاید بتوان نتیجه گرفت که جریانی که از یک سو برای ایجاد برخی دفاتر خاص در دانشگاه‌ها برنامه‌ریزی می‌کند، نه نصایح مقامات بالادستی در ترویج گفت‌وگو را می‌شنود و نه خودی و غیرخودی می‌شناسد و به محض اعتراض جدی هرکسی، حتی فردی شناسنامه‌دار از گروه خودی‌ها، حکم اخراجش را امضا می‌کند و در رسانه‌های همسو ‌‌به تحقیرش می‌نشینند.‌در چنین شرایطی، دیگر نه اخراج رضا امیدی، استاد محبوب جامعه‌شناسی دانشگاه تهران عجیب می‌نماید، نه احضار عباس شریفی‌زارچی استاد و عضو هیئت‌علمی دانشگاه صنعتی شریف.

گزارش شهرزاد همتی را اینجا بخوانید

@sharghdaily
196 views15:02
Open / Comment
2022-12-29 19:54:36 درخواست جمعی از پژوهشگران علوم اجتماعی و فعالان مدنی برای آزادی محمدرضا جلائی‌پور
 
جناب آقاى حجت‌الاسلام محسنی اژه‌ای
رياست محترم قوه قضاييه جمهوری اسلامی ایران

محمدرضا جلائی‌پور، از جوانان نخبه علمی و خوش‌فکر و فعالان مدنی ایران‌دوست، خوش‌سابقه و قانون‌مدار متاسفانه در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ با بازداشت غیرمنتظره و بدون احضار، برای اجرای حکمی که ناعادلانه‌ صادر شده است، به زندان اوین برده شد، بی‌آنکه در واقع کوچک‌ترین جرمی مرتکب شده باشد.
 
اشخاصی که با محمدرضا جلائی‌پور آشنایی دارند اغلب او را به شرافت، سلامت نفس، سوابق علمی و پژوهشی  در دانشگاه‌های تهران، لندن، آکسفورد و هاروارد و نخبگی علمی می‌شناسند که در نوشته‌های باکیفیت و مساله‌محور او و حتی کسب رتبه یک کنکور سراسری و مدال طلای المپیاد هم جلوه‌گر بوده است.

ما نیز پژوهش‌ها و نوشته‌های روشنگر و فعالیت‌های امید‌بخش او را در جهت کاهش انواع نابرابری، بهبود سیاست‌گذاری اجتماعی، بسط عدالت و ارتقای زندگیِ هم‌وطنانش به ویژه‌ آسیب‌پذیرترین اقشار تحت تبعیض ارزشمند می‌دانیم. همان اهدافی که سه عموی شهیدش در راه آنها جان فدا کردند.
 
نادرستی آشکار اتهامات مندرج در حکم صادره، این شائبه را ایجاد می‌کند که ضابطان در جهت اهداف سیاسی تنگ‌نظرانه خود از اهرم قضایی استفاده کرده‌اند. علاوه بر این، زندانی کردنِ امثال محمدرضا جلائی‌پور که به کیفیت نوشته‌ها، انصاف، اصلاح‌جویی، خشونت‌پرهیزی و قانون‌مداری شناخته شده‌اند، امید به گشایش را می‌کاهد و بر خشم و نارضایتی می‌افزاید.
پرونده محمدرضا جلائی‌پور از مصادیق روشن نقض این گفتهٔ خود شماست که «باید مانع مداخله ناموجه و فراقانونیِ ضابطان در فرایند دادرسی شد» و «اصلاح‌گری و انتقاد حق شهروندی است». اگر پژوهشگران فاضل و مصلحانِ خشونت‌پرهیز و قانون‌مداری همچون او زندانی باشند، ادعای اصلاحات قضایی قابل باور نیست.
 
ما، جمعی از اساتید، دانشجویان و پژوهشگران علوم اجتماعی، فعالان مدنی و شهروندان ایران، از قوه قضاییه خواستاریم با اعاده دادرسی در این پرونده و حصول اطمینان از عدم‌ مداخله عدالت‌سوز ضابطان، هرچه سریع‌تر زمینه دادرسی عادلانه برای این شهروند خوب ایران را فراهم کند، چه آنکه در ماه‌ها و سال‌های پیش رو کشورمان به شدت به حضور، پژوهش‌ها، روشنگری و فعالیت‌های مسئولانه امثال محمدرضا جلائی‌پور نیازمند است.

@SHSerajzadeh

در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=22301

@sobhema_ir
 
482 views16:54
Open / Comment
2022-12-19 10:34:59 بیانیه جمعی از اساتید دانشگاه و فعالان سیاسی برای آزادی سعید مدنی
(روزنامه اعتماد ۱۴۰۱/۰۹/۲۷)


دکتر سعید مدنی محققی اندیشمند و انسانی متعهد به تلاش برای تحقق دموکراسی در ایران است. او سال‌های زندگی خود را وقف پژوهش در حوزه آسیب‌ها و مشکلات اجتماعی ایران کرده و یکی از نخستین پژوهشگرانی است که به مسائلی چون روسپی‌گری و اعتیاد در ایران ‌پس از انقلاب پرداخته است. همچنین یکی از مهمترین مجلات ایرانی در حوزه رفاه و مشکلات اجتماعی ایران را راه اندازی کرده و در نشر دانش این حوزه نیز سهم بسزایی داشته است. او در سال‌های اخیر آثار ارزشمندی به چاپ رسانده که در آشنا ساختن جامعه ایران با چگونگی شکل گیری جنبش‌های اجتماعی خشونت‌پرهیز و ویژگی‌های آنها در کشور نقش بسزایی دارد. تعهد او به جامعه ایران تنها به تحقیق و پژوهش محدود نشده و همواره به عنوان انسانی آزادی خواه شناخته شده است که برای استقرار دموکراسی در ایران از طریق فعالیت های مدنی از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است.
او که بارها در طول زندگی خود به زندان و تبعید محکوم شده، اکنون نیز ماه‌هاست که با طرح اتهامات ‌ناروا بازداشت شده و در زندان به سر می برد.

انتساب تلاش‌های دکتر سعید مدنی به خارج از کشور، در حالی که او در همه عمر خود جز به ایران و تلاش برای آزادی ایران نیندیشیده، اتهامی غیرقابل قبول است.
ما امضاء کنندگان این بیانیه آزادی فوری و بی قید و شرط این کنشگر و پژوهشگر برجسته و دلسوز را خواستاریم. 
@SHSerajzadeh

https://www.etemadonline.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-9/587854-%D8%AD%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AF%D9%86%DB%8C
143 views07:34
Open / Comment
2022-12-14 14:14:20 جامعه شناسی - سراج زاده pinned a photo
11:14
Open / Comment