🔥 Burn Fat Fast. Discover How! 💪

سید‌یاسر جبرائیلی

Logo of telegram channel syjebraily — سید‌یاسر جبرائیلی س
Logo of telegram channel syjebraily — سید‌یاسر جبرائیلی
Channel address: @syjebraily
Categories: Uncategorized
Language: English
Subscribers: 12.43K
Description from channel

🌐 www.jebraily.ir

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


The latest Messages 24

2022-06-17 02:40:04
آنان که با آراء میزس آشنایند، بلاتردید از ادعای فوکویاما برآشفته خواهند شد.
از او خواستم اولا ادعایش مبنی بر اینکه میزس دغدغه آزادی سیاسی نداشته را اثبات کند. ثانیا بر فرض ‌که سخن او صحیح باشد. چگونه داشتن دغدغه آزادی سیاسی جان دادن برای این آرمان را توجیه می‌کند؟ آیا اوکراینی‌ها با جان دادن، به آزادی سیاسی می‌رسند؟
@syjebraily
7.4K views23:40
Open / Comment
2022-06-17 01:58:32
فرانسیس فوکویاما اخیرا در مقاله‌ای در مجله فارین افیرز نوشته بود که شهروندان اوکراینی حاضرند برای آرمان‌های لیبرال جان دهند. لیبرالیسم، مکتبی است که اساسا با جهان آخرت کاری ندارد.
در توئیتی نوشتم: "‏لیبرالیسم، آنگونه که میزس تعریفش می‌کند، آموزه‌ای است که کاملاً معطوف به رفتار انسان‌ها در این جهان و افزایش رفاه مادی آنهاست. فرانسیس فوکویاما باید به ما بگوید چگونه اوکراینی‌ها با «مرگ برای آرمان‌های لیبرال» به «رفاه مادی» می‌رسند؟!"
فوکویاما پاسخ داده است که این، نشان‌دهنده فقر تعریف میزس از لیبرالیسم است و او دغدغه آزادی سیاسی نداشت.
‏این بحث را ان‌شاءالله ادامه داده و ترجمه‌اش را برای شما منتشر خواهم کرد. شاید مباحثه با یکی از نظریه‌پردازان اصلی لیبرالیسم، فرصت خوبی برای نمایش کاستی‌های معرفت‌شناختی، هستی‌شناختی و انسان‌شناختی این مکتب باشد.
@syjebraily
6.8K viewsedited  22:58
Open / Comment
2022-06-12 23:27:17 ‏فلسفه اینکه از دستگاه‌های خودپرداز نمی‌توان بیش از ۲۰۰هزار تومان برداشت، این است که توزیع زیاد اسکناس اقتصاد زیرزمینی را تقویت می‌کند. رئیس کل بانک مرکزی اطمینان داده که اسکناس دلار و یورو به اندازه کافی برای توزیع در بازار وجود دارد. نام این سیاست هرچه باشد، حمایت از ریال نیست.
‏رواج سکه و اسکناس خارجی در اقتصاد، به معنی رقیب‌تراشی برای ریال است؛ رقیبی که امتیاز "نقل و انتقال بدون ثبت" را در برابر ریال دارد و قدرت رهگیری‌اش را نداریم. معامله با این شبه پول‌ها معاف از مالیات است و اغلب نقل و انتقالات مرتبط با فساد، با آنها صورت می‌گیرد. حاکمیت ریال کجاست؟
‏ارزپاشی با هدف کنترل قیمت بازار، دارایی‌های کشور را به باد می‌دهد، دلار و یورو را جایگزین پول ملی می‌کند و هیچ کمکی به کاهش نرخ ارز نمی‌کند، نمی‌تواند کمک کند و تاکنون هم کمک نکرده است. دلار کالا نیست که با عرضه بیشتر بتوان قیمتش را پایین آورد؛ یک شبه پول و جزئی از نقدینگی است.
‏فلسفه وجودی ارز، تامین مالی واردات است و تقاضا برای اسکناس ربطی به واردات ندارد. تقاضای ارز برای واردات، در نیما شکل می‌گیرد، اما خوب است آقایان در پاسخ این پرسش تامل کنند که تقاضا برای اسکناس ارز در بازار آزاد، برای چیست؟ آیا جز برای جایگزینی پول ملی است؟ نکنید این کارها را...
@syjebraily
8.5K views20:27
Open / Comment
2022-06-08 20:32:37 ‏ هشدار درباره تشدید مالی‌سازی اقتصاد ایران توسط صندوق توسعه ملی!

یکی از پروژه‌های جریان نئولیبرال در ایران، مالی سازی (Financialization) اقتصاد ماست. مالی‌سازی را می‌توان سودآوری بدون تولید تعریف کرد. این رویکرد، به صراحت از ایجاد فضا برای سرمایه‌گذاری روی نوسان نرخ‌ها ‏سخن می‌گوید و هیچ ابایی ندارد که بخش مالی را در عداد بخش‌های صنعت و کشاورزی قرار داده و آن را مستقل از بخش واقعی اقتصاد تعریف نماید.
در یک اقتصاد سالم اما بخش مالی، از بخش واقعی استقلال ندارد، بلکه در خدمت بخش واقعی یعنی تولید است. به عبارت دیگر، سرمایه‌گذاری در بخش مالی، اساسا شایسته عنوان سرمایه‌گذاری نیست و دولت نه تنها نباید به رواج و توسعه آن کمک کند، بلکه باید در برابر آن مانع نیز بگذارد. بخش مالی صرفا یک کانال برای سرمایه‌گذاری است و به تعبیر علما طریقیت دارد، موضوعیت ندارد.
عبارت مالی شدن را البته نئولیبرال‌ها به‌کار نمی‌برند.‏ از عباراتی نظیر توسعه مالی و تعمیق مالی استفاده می‌کنند. متاسفانه از سال ۹۲ به این سو یعنی با روی کار آمدن دولت آقای روحانی و حاکم شدن نئولیبرال‌ها بر اقتصاد ایران، مالی‌سازی اقتصاد ایران شدت قابل توجهی یافت و برای یافتن ریشه فجایعی نظیر صعود و سقوط بورس، جای دیگری نباید رفت. ‏باز مع‌الاسف، این فرآیند مالی شدن، در دوره جدید نیز با سرعت بیشتر ادامه دارد و رسانه‌های نئولیبرال، پیوسته بابت اتفاقات جدیدی که در این مسیر رقم می‌خورد، جشن می‌گیرند.
آخرین اتفاق فاجعه‌بار، این خبر است که هیئت امنای صندوق توسعه ملی با حضور ریاست محترم جمهور، در مصوبه‌ای این ‏صندوق را برای نخستین بار مجاز کرد ‌که در "بازارهای پولی و مالی سرمایه‌گذاری کند". بماند که این مصوبه خلاف سیاستهای کلی اصل ۴۴ است و یحتمل در هیئت عالی نظارت بررسی خواهد شد، اما دقت کنیم قرار است صندوقی که برای توسعه کشور ایجاد شد، با سرمایه‌گذاری در بازارهای پولی و مالی چه بر‏سر اقتصاد ایران بیاورد. نکته تاسف‌بار ماجرا این است که تجویزکنندگان این سیاستها لااقل به تجارب دیگران نیز مراجعه نکرده و از فجایعی که مالی شدن در اقتصاد غرب آفرید و بحران ۲۰۰۸ را رقم زد، درس نمی‌گیرند؛ که البته باید گفت آنانکه از فاجعه نفع می‌برند، طبیعتا به استقبالش میروند.
@syjebraily
8.0K views17:32
Open / Comment
2022-06-07 01:18:59
‏به این فرمایش دکتر سبحانی این حقیقت تلخ را نیز باید افزود که ابوجهل‌ها و ابن‌الوقت‌هایی که با مکاتب فکری بیگانه‌اند و از این‌رو اصول ثابتی ندارند و آبشخور عقیده‌شان منافع سیاسی قبیله‌شان است، منتقدان تعدیل را در دولت هاشمی و احمدی‌نژاد تکفیر کردند و در دولت خاتمی و روحانی، تقدیس!
@syjebraily
6.6K views22:18
Open / Comment
2022-06-06 22:57:38 ‏ میلیتون فریدمن؛ تَکرار توماس مالتوس

توماس مالتوس انگلیسی -از چهره‌های شاخص لیبرالیسم- کسی است که مباحث جمعیتی را وارد اقتصاد کرد. او معتقد بود چنانچه جمعیت کنترل نشود، رشد آن بر رشد میزان ذخایر غذایی پیشی خواهد گرفت و پیامدهای غیرقابل پیش‌بینی و ویرانگری به بار خواهد آورد.
درباره ادعای مالتوس، این پرسش مطرح بود که آیا در تاریخ بشر چنین تجربه‌ای ثبت شده است؟ یا امکان آزمون آن وجود دارد؟ طبیعتا نه بشر چنین تجربه‌ای داشت و نه امکان آزمون فرضیه او وجود داشت. این بود که او به ریاضیات متوسل شد و با یک فرمول ساده ریاضی در مقام اثبات فرضیه خود برآمد:
جمعیت اگر کنترل نشود، با تصاعد هندسی، و ذخیره غذایی در بهترین حالت با تصاعد عددی، افزایش خواهد یافت! و در نتیجه، بشر دچار کمبود غذا و قحطی خواهد شد.
زمان گذشت، جمعیت جهان افزایش یافت و نرخ رشد جمعیت روی سرانه مصرف غذایی تاثیری نگذاشت تا باطل بودن ادعای او ثابت شود. ‏دلیل روشن بود: بشر به روش‌های تولید انبوه غذا دست یافته بود و توان فهم این قواعد حاکم بر هستی و روابط پیچیده انسان با عالم، از عهده ریاضیات مالتوس خارج بود. ادعای مالتوس ابطال شد، اما روش باطل او در بکارگیری فرمول‌های ریاضی برای نظریه‌پردازی اقتصادی و اجتماعی باطل نشد.‏
میلتون فریدمن، از بنیانگذاران مکتب نئولیبرالیسم، به همان شیوه مالتوس برای اقتصاد نظریه پردازی کرد و نسخه خصوصی‌سازی و مقررات‌زدایی، آزادسازی تجاری و مالی، و کاهش هزینه‌های عمومی را برای دولت پیچید. شباهت
نظریه فریدمن به نظریه مالتوس این بود که نه در جایی تجربه شده بود و نه امکان آزمونش در عالم واقع وجود داشت. لذا فریدمن نیز به تبعیت از مالتوس، به فرمول‌های ساده ریاضی متوسل شد تا ادعایش را اثبات کند. اما مصیبت بزرگ این بود که این شیوه غلط تکراری، نه تنها مردود دانسته نشد، بلکه با وجود کاستی‌های نظری، از سوی صندوق بین‌المللی پول، بانک جهانی و وزارت خزانه‌داری آمریکا به عنوان تنها مسیر پیشرفت به ملت‌های عقب‌مانده تجویز شد و هرجا پیاده شد، همچون نظریه مالتوس، جز فاجعه نیافرید...
@syjebraily
6.0K views19:57
Open / Comment
2022-06-06 07:44:40 ‏ قدرت نظامی و پیشرفت اقتصادی

برخی لیبرال‌ها میان امنیت و پیشرفت دوگانه‌سازی کرده و نفی اولی را مستلزم رسدین به دومی می‌دانند. آنها پاکستان و مصر را مثال زده و می‌گویند این دو کشور جزو ۲۰ قدرت برتر نظامی جهان هستند، اما رتبه اقتصادی قابل‌توجه و منزلتی در جهان ندارند. این شبه‏مغلطه، یک پاسخ ضدمغلطه دارد و آن اینکه امریکا، فرانسه، انگلیس، آلمان، ژاپن، چین و هند که جزو ۱۰ قدرت برتر اقتصادی جهان هستند، جزو ۱۰ قدرت برتر نظامی جهان نیز هستند، اما پاسخ دقیق‌تر، باید پاسخگوی چرایی عقب‌ماندگی اقتصادی امثال مصر، پاکستان و روسیه با وجود قدرتمندی نظامی باشد‏ پاسخ این چرایی را باید در خطایی جست که این کشور‌ها در روابط اقتصادی خارجی خود مرتکب شدند و همان خطا، امروز به‌عنوان نسخه شفابخش اقتصاد ایران توسط لیبرال‌ها تجویز می‌شود: ادغام در نظم اقتصادی بین‌المللی که توسط امریکا و شرکایش پایه‌گذاری شده است.‏ پاکستان از ۳۰ جولای ۱۹۴۸ و مصر از ۹ می ۱۹۷۰ به موافقتنامه عمومی تعرفه تجارت (GATT) پیوستند، دروازه‌های خود را به روی کالا‌های خارجی گشودند و متعهد شدند از تولید داخلی حمایت نکنند. وقتی در سال ۱۹۹۵ نیز که سازمان تجارت جهانی تأسیس و جایگزین GATT شد، هر دو در همان سال نخست به‏ عضویت WTO درآمدند. در فصل سوم کتاب «دولت و بازار: الگویی پویا برای روابط متقابل» نشان داده‌ام که کشور‌های غربی چگونه با حمایت از تولید داخلی به بام پیشرفت رسیدند و با تأسیس نهاد‌هایی مانند GATT و WTO، اجازه حمایت از تولید داخلی را به کشوری، چون مصر که تا ۱۹۲۲‏ تحت‌الحمایه انگلیس بود و تازه از یوغ استعمار و استثمار رهایی یافته بود، ندادند، لذا اشتباه نباید کرد. نه امریکا، انگلیس و آلمان برای پیشرفت اقتصادی، هزینه در امور نظامی را حذف کردند و نه علت عقب‌ماندگی مصر و پاکستان، هزینه در تسلیحات به جای اقتصاد است. از قضا میان هزینه نظامی و پیشرفت کشور‌های پیشرفته امروزی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. چه، قدرت نظامی از دو جهت مولد قدرت اقتصادی است. نخست از این جهت که بدون امنیت، پیشرفت ممکن نیست (و چه زیبا فرمود آن پیر حکیم که داشتن امنیت، مستلزم داشتن «عزت» است و اینک می‌توان‏ دید که این شورش علیه امنیت، از سوی کسانی صورت می‌گیرد که نشان داده‌اند قائل به عزت ملی نیستند)؛ و جهت دوم اینکه، بسیاری از فناوری‌هایی که اهرم پیشرفت امثال امریکا شده‌اند، از پروژه‌های نظامی به حوزه‌های تجاری سرریز کرده‌اند.‏ میکروچیپ‌هایی که برای پردازش حجم وسیعی از اطلاعات و ذخیره اطلاعات در کامپیوتر‌ها و گوشی‌های شخصی تولید شده توسط شرکت اپل استفاده می‌شود، در واقع محصول برنامه‌های فضایی و نظامی امریکا هستند که در حوزه ارتباطات تجاری‌سازی شده‌اند. زیربنای تکنولوژی‌های اینترنت توسط سازمان‏ پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته (دارپا) در وزارت دفاع امریکا ایجاد شد. سامانه موقعیت‌یابی جهانی (GPS) از طریق برنامه ماهواره‌ای نظامی ناواستار وزارت دفاع امریکا ایجاد شد و همچنان از منابع عمومی تأمین مالی می‌شود. شرکت‌های کره‌ای کیا، سامسونگ، ال‌جی و دوو همه مجریان‏ پروژه‌های نظامی در دولت پارک چانگ هی بودند که پس از تحریم تسلیحاتی امریکا، رو به خوداتکایی نظامی آورد. این است که تجربه جهانی می‌گوید فناوری و قدرت اقتصادی ناشی از آن را باید در پروژه‌هایی نظیر ماهواره نور و موشک‌های دوربرد جست، نه در تنش‌زدایی با دشمن.
@syjebraily
متن کامل یادداشت "استراتژی بیشینه‌سازی قدرت" را می‌توانید از لینک زیر مطالعه فرمایید.
mshrgh.ir/1067149
5.0K views04:44
Open / Comment
2022-06-05 21:52:46 ‏ چرا هر گرایشی به لیبرالیسم به نفی اسلام سیاسی می‌انجامد؟

ایدئولوژی لیبرالیسم به سبب اینکه مقوله آزادی را به عنوان دال مرکزی خود قرار داده است، «آزادی مذهب» را نیز به عنوان یک آزادی مضاف می‌پذیرد. این است که در میان پیروان لیبرالیسم هم می‌توان مسلمان یافت، ‌هم مسیحی هم لائیک‏ و هم بودائی. لیبرالیسم اما برای مذهب تا جایی شان آزادی قائل می‌شود که مذهب مرجع تعیین بایدها و نبایدهای فرد نباشد؛ ‌به عبارت دقیق تر، یک لیبرال مذهبی تا زمانی می‌تواند مذهبی باشد که قیود و باید و نبایدهای مذهبی او را محدود نکند. لیبرال‌های مذهبی‏ به طور عام و لیبرال‌های مسلمان به طور خاص، به سبب ماهیت دین اسلام از همان ابتدای پذیرش ایدئولوژی لیبرالی دچار تنش‌های عقلانی و تناقض‌های فکری می‌شوند. چه، اسلام دین تجویز بایدها و نبایدهاست و لیبرالیسم، هیچ باید و نبایدی خارج از اراده افراد را برای آنها نمی‌پذیرد.‏ مخصوصا زمانی که این تجویزهای دینی در حوزه اجتماعی مطرح می‌شوند، لیبرالیسم کمترین انعطافی از خود نشان نمی‌دهد. نفس عمل به دستورات دینی و پذیرش مرجعیت آنها با ابتدائی‌ترین ارزش‌های لیبرالی تباین دارد و اگر لیبرالیسم من باب اینکه «فرد آزاد است هر کاری که می خواهد انجام دهد»، اجازه عمل به دستورات فردی دین را می‌دهد، اما اجرای دستورات اجتماعی دین به سبب اینکه ممکن است بر خلاف میل دیگر افراد جامعه باشد و آزادی آنها را دچار مخاطره نماید، جزو خطوط قرمز لیبرالیسم شمرده می‌شود. لذاست که «اسلام لیبرال» یا «لیبرال مسلمان» همواره ترکیب‌های متناقض‌نما بوده‌اند. لیبرال‌های مسلمان برای حل این تناقض، راه را در حذف «مرجعیت اجتماعی اسلام» به عنوان مهم‌ترین دغدغه ضددینی لیبرالیسم دیده‌اند و از دریچه‌های گوناگون پا در این مسیر گذاشته‌اند،‏ اما نقطه اشتراک همه آنها ضدیت با حکومت اسلامی به عنوان تجلی اجتماعی و بازوی اجرایی و عنصر مهم مرجعیت بخش به احکام اسلام در عرصه جامعه است. نمی‌توان هم لیبرال بود و هم معتقد به اسلام سیاسی. این است که هر گونه گرایشی به لیبرالیسم، لاجرم سر از انکار اسلام سیاسی در خواهد آورد.
@syjebraily
متن کامل یادداشت "لیبرال ها، اسلام رحمانی و مسئله مرجعیت اسلام" را می‌توانید از لینک زیر مطالعه فرمایید؛
https://www.dana.ir/364752
4.8K views18:52
Open / Comment
2022-05-24 22:58:39
پاسخ این پرسش بسیار مهم است که وقتی صرفا محل مناظره به یک دانشگاه مستقل منتقل شده، چرا یک طرف مناظره از پذیرش آن خودداری می‌کند؟ آقای مدنی‌زاده را دعوت می‌کنم در یک فضای مستقل به مناظره درباره سیاست‌های اقتصادی نئولیبرال، سابقه اجرای آنها و تبعات ویرانگرش برای مردم ایران بپردازیم.
نپذیرفتن این مناظره، در کنار آن دعوتنامه سوگیرانه و توئیت‌های موهن میزبان قبلی، صرفا شائبه یک طراحی سیاسی غیراخلاقی را تقویت می‌کند.
@syjebraily
8.0K views19:58
Open / Comment
2022-05-24 11:43:11 مرحوم ترکان و ماجرای توتال...

در مناظره‌ای با مرحوم آقای ترکان، به رفتار دولت آقای روحانی در اعتماد به شرکت فرانسوی توتال در واگذاری اطلاعات فاز ۱۱ پارس جنوبی به این شرکت نقد کردم. مستند حقیر، اظهارات آقای زنگنه وزیر وقت نفت بود که گفته بودند با توتال قرارداد رازداری امضا کرده و اطلاعات را به آن دادیم(سند اظهارت آقای زنگنه را در اینستاگرام ببینید). آقای ترکان استدلال واژگونی کردند که "توتال نقشه برداری کرده و به ما اطلاعات داده است، نه ما به توتال". خاطراتی هم از اینکه شخصا حاضر و ناظر بوده‌اند تعریف کردند. اما استدلال ایشان یک اشکال بزرگ فنی داشت که موجب شگفتی متخصصین امر شد. همان زمان تعدادی از متخصصین میادین نفت و گاز در واکنش به صحبت‌های آقای ترکان گفتند که میادین، مانند موجودات زنده هستند و مدام در حال تغییر و تحول. اطلاعات امروز یک میدان، با اطلاعات روز اول نقشه‌برداری در بیست سال پیش، زمین تا آسمان متفاوت است. با این وجود، مستند عرایض حقیر، سخنان آقای زنگنه در مجلس بود که به ارائه اطلاعات به توتال اعتراف کرده بودند. استدلال غلط آقای ترکان در آن مناظره، هر از گاهی برای تخطئه و ناسزاگویی به حقیر منتشر می‌شود. اما خوب است ناسزاگویان این پرسش را پاسخ دهند که اگر توتال این اطلاعات را در اختیار داشت، چرا وزارت نفت ما به تصریح وزیر با آن قرارداد رازداری امضا کرد و اطلاعات را تقدیمش کرد؟ چرا آقای زنگنه گفت اگر توتال از اطلاعات ما سوء استفاده کند، از آن شکایت می‌کنیم؟
ناسزاگویی‌ها، شاید باعث شود افرادی ناآگاه به ماجرا فریب بخورند و کف و سوت بزنند، اما باعث تغییر واقعیت‌ها نمی‌شود. متاسفانه، اطلاعات حساس فاز ۱۱ پارس جنوبی تقدیم شرکتی شد که در قسمت جنوبی میدان، مشغول برداشت گاز برای قطر بود و امروز نه کسی می‌تواند سوء استفاده از این اطلاعات را پیگیری کند و نه از آقای زنگنه خبری هست که پاسخگوی ماجرا باشند. منافع مردم ایران است که در این میان، قربانی شده است...

@syjebraily
6.7K viewsedited  08:43
Open / Comment