واژه سیصد و هشتاد و یکم) reviled /rɪ'vaɪld/ adj. نکوهش ش | 1100WordsCoding
واژه سیصد و هشتاد و یکم)
reviled /rɪ'vaɪld/ adj.
نکوهش شده، مورد سرزنش، هدف هتاکی، فحش خور و منفور، نکوهیده
صفتِ reviled از فعل revile (به معنی "سرزنش و توهین و تحقیر کردن") گرفته شده:
کد revile: (روال) همیشگی اش اینه که دیگران رو مورد تحقیر و توهین و سرزنش قرار میده!
He is probably the most reviled man in contemporary history. او احتمالاً منفورترین (/نکوهش شده ترین) فرد تاریخ معاصر است.
The king was just as reviled as his tyrannical father. پادشاه دقیقا به اندازه پدر مستبدش منفور (و آماج ناسزاها) بود.
The politician was reviled in the newspapers for his racist remarks. این سیاستمدار به دلیل اظهار نظرهای نژادپرستانه اش هدف انتقاد روزنامهها بود.
Reviled as traitors, they now want to leave the country. این افراد که به عنوان خائن هدف توهین و تحقیر قرار گرفتهاند، اکنون میخواهند کشور را ترک کنند.
Syn: scolded, hated, criticized
revile (v.) مورد سرزنش قرار دادن، نکوهیدن، توهین و تحقیر و سرزنش کردن