(مُرده حالیته)؟ باور کن مُرده، مرگ و تلفات و میرایی هم بخشی از زندگیه دیگه!
ریشهشناسی: کلمات mortal و mortality با "مُردن" فارسی همریشه هستند.
No mortalities have been reported. هیچ تلفاتی گزارش نشده است.
The government is trying to reduce infant mortality. دولت میکوشد از مرگ و میر نوزادان بکاهد.
The disease has caused widespread mortality. این بیماری تلفات گستردهای به بار آورده است؛ این بیماری باعث مرگ و میر گسترده شده است.
The mortality of the body is nothing compared to the immortality of the soul میرایی جسم در برابر جاودانگی روح هیچ است.
Poor hygiene led to high mortality among children. سطح پایین بهداشت سبب مرگ و میر بالای کودکان شد.
Mortality among immigrant groups was higher than average. مرگ و میر گروههای مهاجر بالاتر از میانگین بود.
The mortality rate has recently increased. نرخ مرگ و میر اخیراً افزایش پیدا کرده است.
The disease is highly contagious and can lead to mass mortality within a few days. این بیماری به شدت مسری است و میتواند در عرض چند روز تلفات انبوه بر جا بگذارد.
These deaths are reminders of our own mortality. این مرگ ها یادآور میرایی و مرگ خود ما هستند.
They were looking for a way to overcome their mortality... آنها در جستجوی راهی برای فائق آمدن بر میرایی خود بودند.
the most common causes of mortality in later life... شایع ترین دلایل مرگ در اواخر عمر...
annual mortality from cancer... مرگ و میر سالانه بر اثر سرطان؛ تلفات سالانه ناشی از سرطان
maternal mortality مرگ و میر مادران؛ مرگ و میر مادر