Get Mystery Box with random crypto!

واژه پانصد و نهم) vogue /vəʊg/ n. مُد، محبوبیت، رواج ی | 1100WordsCoding

واژه پانصد و نهم)

vogue
/vəʊg/
n.

مُد، محبوبیت، رواج

یکی از مشهورترین مجلات مُد دنیا مجله Vogue هست؛ اسم این مجله به معنی مُده.

to come into vogue 
رایج شدن، رواج یافتن، مد شدن

Leather is the latest vogue.
آخرین مُد چرم است.

That style went(/fell)
out of vogue years ago.
آن سبک سال ها پیش از مُد افتاد.

In the 1920s, short hair for women became the vogue.
در سال های دهه ۱۹۲۰ موی کوتاه برای خانم ها مُد بود.

The postwar vogue for tearing down buildings virtually destroyed the city's architecture.
جریانی که در دوره پس از جنگ متداول و منجر به تخریب ساختمان ها شد عملاً معماری شهر را از بین برد.

This word is one of the vogue words of the new government.
این واژه یکی از واژگان متداول و پرکاربرد در دولت جدید است.
این واژه یکی از تکه کلام های دولت جدید است.

the new vogue for large hats
مد (/تب) جدید استفاده از کلاه های بزرگ

Cycling enjoyed a vogue at the end of the 19th century.
دوچرخه‌سواری در پایان قرن نوزده رایج و پررونق بود.

Scooters have recently come back into vogue.
اسکوتر اخیراً دوباره مد شده است.

These songs were in vogue at that time.
این ترانه ها آن وقت مُد بود.

Despite the vogue for so-called health teas, there is no evidence that they are any healthier...
علی‌رغم رواج چای هایی که به نام چای های سلامتی مشهور شده‌اند، مدرکی دال بر سالم تر بودن این نوشیدنی ها وجود ندارد...

Painting the front door a bright color has become vogue because many people now want this part of their house to stand out.
رنگ آمیزی در جلویی با رنگ روشن مُد (/متداول) شده است چون مردم الان دوست دارند این قسمت از خانه شان توی چشم باشد.

Many celebrities will don the fashion styles taken from the most recent fashion shows to display the latest vogue in clothing.
خیلی از چهره‌های مشهور سبک های رایج برگرفته از آخرین نمایشگاه های مد را به تن می‌کنند تا آخرین مد لباس را به نمایش بگذارند.

a new vogue took place...
مد جدیدی به راه افتاد...

current vogue
مد رایج؛ مد روز

Syn: fashion, trend, popularity

@WordsCodes