راستی را که به دورانی سخت ظلمانی عمر میگذرانیم کلمات بیگناه | | یادداشت روزانه |
راستی را که به دورانی سخت ظلمانی عمر میگذرانیم کلمات بیگناه نابخردانه مینماید پیشانیِ صاف نشانِ بیعاریست آن که میخندد هنوز خبر هولناک را نشنیده است چه دورانی! که سخن از درختان گفتن کم و بیش جنایتیست. - چرا که از اینگونه سخن پرداختن در برابر وحشتهای بیشمار خموشی گزیدن است! نیک آگاهیم که نفرت داشتن از فرومایهگی حتا رخسارهی ما را زشت میکند نیک آگاهیم که خشم گرفتن بر بیدادگری حتا صدای ما را خشن میکند دریغا! ما که زمین را آمادهی مهربانی میخواستیم کرد خود مهربان شدن نتوانستیم! چون عصرِ فرزانهگی فراز آید و آدمی آدمی را یاور شود از ما ای شمایان با گذشت یاد آرید! --------------------------------------------ا/ سرودهی « راستی را ... » شاعر : برتولت برشت ( 1956 - 1898 ) برگردانِ احمد شاملو مجموعه آثاراحمد#شاملو - دفتر دوم ( همچون کوچهئی بیانتها ) صفحهی 471