#مقالات_هفته_نامه #نشریه_شماره_133 قیام علیه خویش به قلم: | هفته نامه زمان ظهور
#مقالات_هفته_نامه #نشریه_شماره_133
قیام علیه خویش به قلم: سید علاء علوی
درون انسانها دو کشش و جذبه وجود دارد که برای بقا در تنازع بودند و هستند. کشش روحانی و کشش حیوانی که در قانون مختار بودن انسان معنای خود را پیدا میکنند. این دو کشش ابزارهای بقا را در اختیار دارند. ترکیب ژنی ما خواهان بقا به هر طریقی است، حتی به قیمت از بین رفتن خود و اینکه رقیبان را از میدان مبارز به دَر کند. خودبرتربینی و خودخواهی سلاحهای مرگبار ژنهای خودخواه هستند. امام علی(ع) در خطبۀ قاصعه درباره ابلیس میفرمایند: «اِعْتَرَضَتْهُ اَلْحَمِيَّةُ فَافْتَخَرَ عَلَى آدَمَ بِخَلْقِهِ وَ تَعَصَّبَ عَلَيْهِ لِأَصْلِهِ فَعَدُوُّ اَللَّهِ إِمَامُ اَلْمُتَعَصِّبِينَ وَ سَلَفُ اَلْمُسْتَكْبِرِينَ اَلَّذِي وَضَعَ أَسَاسَ اَلْعَصَبِيَّةِ وَ نَازَعَ اَللَّهَ رِدَاءَ اَلْجَبْرِيَّةِ وَ اِدَّرَعَ لِبَاسَ اَلتَّعَزُّزِ وَ خَلَعَ قِنَاعَ اَلتَّذَلُّلِ» «شيطان بهدلیل خلقتش از خاک، بر آدم فخر فروخت، و با تكيه به اصل خود كه از آتش است دچار تعصّب و غرور شد؛ پس شيطان دشمن خدا و پيشواى متعصّبها و سرسلسله متكبّران است كه اساس تعصب را بنا نهاد، و بر لباس كبريايى و عظمت با خدا در افتاد، لباس بزرگى را بر تن پوشيد و پوشش تواضع و فروتنى را از تن در آورد.»
این کشش همان بیماریای است که ابلیس وعدۀ سرایتدادنش به همۀ بندگان را داد مگر بندگان مخلص خدا!
هدف، دور کردن انسان از مقام خدایی و روحانی خویش و احیای روح حیوانیت و بهیمیت است که نتیجۀ آن بهمسلخکشاندن انسانیت در مسلخگاه انانیت خواهد بود. کارزاری سخت، طاقتفرسا و زمانبر، که تنها با احیای روح ایمان و انسانیت میتوان معادلۀ نبرد را تغییر داد.
انقلاب علیه خویشتن خویش!
شرط بقای تو فقط و فقط در گرو روح انسانی توست. احیاگران این روحِ به ودیعه گذاشتهشده، رهبرانی هستند که انسانیت در وجود آنها تجلی کامل یافته، عملی شده و تمدنی عظیم را پایهگذاری کردند که شالودۀ فکری آن بنای انسانی است که مسجود ملائکه شود. تمدنی که در معادلۀ آن عاملی بهنامِ دین راه یافته و مفاهیم بهشکل دیگری معنا شدند. انسان میتواند چنان وارونه شود که پستتر از حیوان گردد.
(...لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ) (...دلهايى دارند كه با آن نمىفهمند، و چشمهايى دارند كه با آنها نمىبينند، و گوشهايى دارند كه با آنها نمىشنوند. اينان همچون چهارپایان هستند، بلكه گمراهترند. اينان همان غافلاند). (اعراف، ۱۷۹)
و در مقابل، این انسان قابلیت این را داراست که اشرف مخلوقات شود. خداوند میفرماید:
(عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوى * ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوى * وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلى * ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى * فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى * فَأَوْحى إِلى عَبْدِهِ ما أَوْحى * ما كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى) ([ خداوندِ] قوىقدرت به او آموخت. [خداوندِ] صاحب صلابت كه سلطه يافت. در حالى كه او در افق برتر بود. سپس نزديک شد، پس نزديکتر؛ تا جايى كه فاصلهاش بهاندازۀ دو كمان يا كمتر شد. پس به بندهاش وحى كرد، آنچه را وحى كرد. قلب، آنچه را ديد دروغ نخواند). (نجم، آیات 5 تا 11)
(قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُم بِشَرٍّۢ مِّن ذَٰلِكَ مَثُوبَةً عِندَ ٱللَّهِ ۚ مَن لَّعَنَهُ ٱللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ ٱلْقِرَدَةَ وَٱلْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ ٱلطَّٰغُوتَ ۚ أُوْلَٰئِكَ شَرٌّ مَّكَانًا وَأَضَلُّ عَن سَوَاءِ ٱلسَّبِيلِ) (بگو: آیا شما را از کسانی که در پیشگاه خدا کیفری بدتر از این دارند، خبر بدهم؟ کسانی که خدای آنها را لعنت کرده و بر آنها خشم گرفته و بعضی را بوزینه و خوک گردانیده است و طاغوت را پرستیدهاند؟ اینان را بدترین جایگاه است و از راه راست گمگشته ترند). (مائده، 60)
حقیقت همین است؛ خدا به انسان ـبه تمام انسانهاـ شاهکلیدی اعطا فرموده است که تمام درها را میگشاید و انسانیتش را پایدار میسازد. او با این کلید میتواند درها را یکی پس از دیگری بگشاید و از نوری به نور بزرگتر از آن رهسپار شود تا به نوری برسد که ظلمتی در آن راه ندارد؛ از سوی دیگر وی قادر است بهسادگی هرچه تمامتر، این کلید را به زمین بیندازد و به حیوانیت و ددمنشی خویش بازگردد و به این ترتیب خود را همردیف میمون قرار دهد؛ همان طور که در قرآن آمده است: (وَ جَعَلَ مِنهُم القِرَده) (و بعضی را بوزینه گردانیده است). (توهم بیخدایی، سید احمدالحسن، ص148)