Get Mystery Box with random crypto!

هفته نامه زمان ظهور

Logo of telegram channel zaman_zohour — هفته نامه زمان ظهور ه
Logo of telegram channel zaman_zohour — هفته نامه زمان ظهور
Channel address: @zaman_zohour
Categories: Uncategorized
Language: English
Subscribers: 3.55K
Description from channel

🗞 هفته‌نامه زمان ظهور تحت اشراف موسسه رسمی وارثین ملکوت🗞
📬 ارتباط با ما : 📮
🆔 @warethinmalakoot_publicrelation
🌐varesin.org
📧varesin.org@gmail.com

Ratings & Reviews

2.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

2


The latest Messages 5

2022-06-15 19:04:45 ادامه از قبل

اما پرسشی که مطرح می‌شود این است که:
حکم نماز و روزه در مناطق قطبی یا نزدیک به این مناطق چیست؟ مناطقی که در آن‌ها به‌طور معمول وقت شب و روز، از سایر مناطق ـ‌که وقت منظمی دارند‌‌ـ متفاوت است. این سؤال از آن جهت اهمیت دارد که وضعیت شب و روز در این مناطق، همانند وضعیت سایر مناطق نیست؛ به‌گونه‌ای که شب ‌و ‌روز در این مناطق دائمی است یا به مدتی طولانی ـ‌مثل شش ماه متوالی در یک سال‌‌ـ استمرار دارد یا بسیار کوتاه است و مسائلی از این دست. کاملاً طبیعی است که خداوند برای مکلفِ مقیم در این مناطق، احکامی اختصاص داده باشد تا اوقات نماز و روزه برای وی مشخص شود، و داشتن اعتقادی به غیر از این، یعنی:

یا دین خداوند اختصاص به گروهی خاص دارد؛ یعنی گروهی از مردم را شامل می‌شود و گروهی دیگر را در برنمی‌گیرد
یا دین خداوند منطقه‌ای است؛ یعنی به منطقه‌ای اختصاص دارد و به منطقۀ دیگری تعلق ندارد
یا دین خداوند، از پیاده‌کردن احکام خود به دعوت انسان به‌سوی خداوند در همه جای زمین ناتوان است

و این در حالی است که یک انسان مؤمن نمی‌تواند به هیچ‌یک از این لازمه‌های فاسد ملتزم باشد؛ لازمه‌هایی که حداقل چیزی که دربارۀ معتقد به آن‌ها گفته می‌شود، این است که وی با انکار کتاب خدا و ضروریات دینِ پایدار و استوارش، منکر خداوند است.

حال که وضعیت روشن شد، پرسشی مطرح می‌شود: چگونه انسان در این مناطق نماز بخواند؟ و چگونه اوقات نمازهای پنج‌گانۀ روزانه را محاسبه و نمازهایش را بر اساس این محاسبات به‌جا ‌آورَد؟ و به همین صورت این پرسش دربارۀ ابتدا و انتهای روزه نیز مطرح است.
علمای #خود‌خواندۀ مسلمان نظرات متعدد و آرای مختلفی در بیان احکام نماز و روزه در این مناطق دارند؛ و در ادامه به نمونه‌هایی از فتاوای بزرگان آن‌ها ـ‌چه سنی و چه شیعه‌ـ خواهیم پرداخت.

صفت «خود‌خوانده» را بر آن‌ها اطلاق کردم؛ زیرا این حقیقتی است که از اذهان مردم پوشیده مانده است. هر دو طرف (شیعه و سنی) به‌طورِ خود‌خوانده و داوطلبانه پیش‌قدم شده‌اند؛ در حالی ‌که خداوند سبحان آن‌ها را به تشریع و بیان احکام، مکلف نفرموده است؛ اما آن‌ها به‌راحتی، آرا و ظنیات و حتی اوهام خود را در دین و احکام خداوند اظهار می‌کنند؛ به‌طوری ‌که این نظرات به‌شکلی گسترده رو در روی هم قرار می‌گیرند و با یکدیگر در تعارض هستند و این به‌وضوح نشان می‌دهد که آنچه به مردم ارائه می‌کنند، ناشی از بضاعتی است که مستند به [احکام] خداوند سبحان نیست که در غیر این صورت هرگز تضاد و تعارضی پیش نمی‌آمد.

قرآن کریم می‌فرماید: أفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا (نساء، 82) (آيا در قرآن نمی‌انديشند؟ اگر از سوی غیر خدا می‌بود قطعاً در آن اختلافی بسيار می‌يافتند).
آن‌ها به این کار اقدام کردند؛ با وجود اینکه می‌دانند فتوا دادن بدون علم، عذابی بس بزرگ دارد (همچنان ‌که در قسمت قبل بیان شد) و در اینجا روایتی از امام باقر‌ع را اضافه می‌کنم.
ایشان ع فرمود: «کسی که بدون علم و هدایتی از جانب خداوند به مردم فتوا دهد، ملائکۀ رحمت و ملائکۀ عذاب او را لعنت و سنگینی بار عمل کسانی را که به فتوای او عمل کرده‌اند، به وی ملحق می‌کنند.» (کلینی، کافی، ج7، ص409)
به ‌هر حال این پژوهش را با طرح برخی از فتاوای علمای اهل‌سنت آغاز خواهیم کرد. در قسمت بعدی با ما همراه باشید تا برخی از فتاوای علمای اهل‌سنت را مطرح کنیم و نسبت به طرح فکری آنان، در این باره آگاه شویم.

(برگرفته از مطالب و نگاشته‌های دکتر علاء السالم در کتاب رساله‎های تطبیقی، جلد اول، احکام نماز و روزه در قطب)

مطالعه قسمت اول

نشریه شماره 128

@zaman_zohour
537 views16:04
Open / Comment
2022-06-15 19:04:44 #مقالات_هفته_نامه
#نشریه_شماره_128
مدت زمان مطالعه: 10 دقیقه

احکام تطبیقی
نماز و روزه در قطب | قسمت دوم

در قسمت قبل، راجع به این سخن گفتیم که در هر اتفاقی از سوی خداوند متعال، حکمی وجود دارد، و برای به‌دست‌آوردن این حکم، نیاز به پناه‌بردن به آیات قرآن و روایت محمد و آل‌محمد ع است؛ وگرنه دچار حکم به غیر از آنچه خداوند فرستاده است، می‌شویم که در نتیجه بر اساس آیات 44 و 45 و 47 سورۀ مائده، جزو کافرین و ستمکاران و فاسقین می‌شویم. آل‌محمد‌ ع نیز در این باره بسیار تأکید کرده‌اند. از حمزة‌ بن طیار نقل شده است که او برخی از خطبه‌های پدرِ امام صادق را بر ایشان عرضه داشت تا به ‌جایی از آن رسید که حضرت فرمود: «دست نگه دار و سکوت کن.» سپس فرمود: «در مسائلی که با آن‌ها مواجه می‌شوید و حکم‌شان را نمی‌دانید، وظیفه‌ای جز دست‌نگه‌داشتن و درنگ‌کردن و ارجاع‌دادن به امامان هدایت ندارید تا ایشان آنچه را قصد شده است به شما بفهمانند و در آن مسئله، حق را به شما بشناسانند؛ چراکه حق‌تعالی می‌فرماید: فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ (پس اگر نمی‌دانید از اهل ذکر بپرسید).» (کلینی، کافی، ج1، ص40)
شما را دعوت می‌کنیم در ادامۀ مطلب، با ما همراه باشید.

هر مسلمانی به‌روشنی می‌داند که نماز و روزه دو عبادت مهم و اساسی در دین خداوند سبحان است؛ قرآن کریم می‌فرماید: إِنَّ الصَّلَاةَ کَانَتْ عَلَی‌الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَّوْقُوتًا (نساء، 102) (همانا نماز بر مؤمنان در وقت‌های معين مقرّر شده است)؛ و می‌فرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (بقره، 183) (ای کسانی که ايمان آورده‌ايد! روزه‌داشتن بر شما مقرر شد؛ همچنان که بر کسانی که پيش از شما بوده‌اند مقرر شده بود؛ باشد که تقوا پیشه کنید).

امام باقر‌ع فرمود: «اسلام بر پنج پایه بنا شده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت؛ و بر هیچ چیزی به آن صورتی که بر ولایت تأکید شده است، تأکید نمی‌شود.» (کلینی، کافی، ج1، ص18)
همچنین پیامبر ص فرمودند: «اسلام بر پنج پایه بنا شده است: اینکه خداوند به وحدانیت شناخته شود و به برپاداشتن نماز، دادن زکات، روزۀ ماه رمضان و حج.» (مسلم بن حجاج نیشابوری، صحیح مسلم، ص۳۴)

همچنین روشن است که نماز و روزه، احکامِ شرعیِ مخصوص به خود را دارند؛ احکامی که باید به‌جا آورده شوند تا پس از به‌جا آوردن‌شان حکم به صحت هرکدام از این دو داده شود و ذمۀ مکلف از عهدۀ تکلیف به آن دو بَرئ گردد. وقت، یکی از شرایط نماز و روزه است. بدیهی است که هر‌یک از دو واجب نماز و روزه، مشروط به اوقات مشخصی است. در خصوص نماز، اوقات مشخصی وجود دارد که به نمازهای پنج‌گانۀ روزانه اختصاص دارند:
- وقت نماز صبح، مابین طلوع فجر دوم (فجر صادق) تا طلوع خورشید است.

وقت نماز ظهر و عصر، مابین زوال خورشید (نیمروز) تا غروب خورشید است که ابتدای این وقت به‌اندازۀ ادای نماز ظهر به نماز ظهر، و به همین صورت انتهای این وقت نیز به نماز عصر اختصاص دارد و زمان بین این دو، وقت مشترک است.
وقت نماز عشا و مغرب، از مابین غروب خورشید تا نیمه‌شب است. ابتدای این وقت به‌اندازۀ به‌جا آوردن سه رکعت به نماز مغرب اختصاص دارد؛ سپس نماز عشا با نماز مغرب در این وقت مشترک می‌شود تا جایی که برای کسی که اختیار دارد، به نیمه‌شب و برای کسی که ناچار است، به طلوع فجر بینجامد و انتهای این زمان به‌اندازۀ چهار رکعت، به نماز عشا اختصاص دارد.

دربارۀ روزه، همه می‌دانند که بر هر مسلمانِ مکلفی واجب است تمام روزش را از طلوع فجر تا غروب خورشید امساک کند؛ به‌علاوه، تشخیص‌دادن و مشخص‌کردن این اوقات در سرزمین‌های اسلامی که در مناطقی مثل خاورمیانه و مناطق هم‌جوارِ آن قرار دارند، به ‌راحتی و سهولت انجام می‌شود و خود مکلف می‌تواند، شخصاً این اوقات را تشخیص دهد. این ‌در صورتی است که مکلف به‌نوعی بتواند طبق مقررات شرعی، این اوقات را مشخص کند؛ روشن است که طلوع فجر (صادق) و گسترش آن در افق (که ابتدای وقت نماز صبح یا ابتدای وقت روزه را نشان می‌دهد) یا طلوع خورشید (که پایان وقت نماز صبح را نشان می‌دهد) و غروب آن (که ابتدای نماز مغرب یا پایان وقت روزه را نشان می‌دهد) به ‌آسانی می‌تواند تشخیص داده شود.

تشخیص این اوقات، آسان است ـ‌‌چه مکلف خودش ‌به‌صورتی که گفتیم‌ شخصاً اقدام کند یا از طریق اعتماد بر مراکز اجرایی تخصصی و قابل‌اعتمادِ اسلامی که چنین وظیفه‌ای را عهده‌دار هستند، مطلع شود‌ـ به‌گونه‌ای که اطمینان حاصل می‌شود؛ در نتیجه مکلف می‌تواند، نماز و روزه‌اش را در پرتو تشخیص این اوقاتِ معین انجام دهد.

ادامه

@zaman_zohour
478 views16:04
Open / Comment
2022-06-14 18:30:14 ادامه از قبل

از علی بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر از پدرانش روایت است که فرموده‌اند: «مبادا بر اساس هر آنچه خودت بخواهی صحبت کنی؛ چراکه خداوند عزّوجل می‌فرماید: وَلَا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا (و از پِی آنچه علمی به آن نداری مرو؛ زيرا گوش و چشم و دل، همه را از آن بازخواست کنند).» (حر عاملی، وسائل‌‌الشیعه، ج27 ص30)

ترک #فتوا دادنِ بدونِ علم، مطلبی است که ـ‌‌علاوه بر قرآن کریم‌ـ روایات بسیاری نیز بر آن تأکید ورزیده‌اند. نمونه‌ای از این دست روایات ذکرمی‌شود:
عبدالرحمان بن حجاج می‌گوید: از امام صادق (ع) دربارۀ هم‌نشینی با اصحاب رأی پرسیدم. ایشان فرمود: «با آن‌ها هم‌نشینی کن، ولی تو را از دو خصلت برحذر می‌دارم که مردان در آن دو خصلت هلاک می‌شوند: اینکه در چیزی بر اساس رأی و نظر خودت دین‌داری کنی یا مردم را بدون علم فتوا دهی.» (حر عاملی، وسائل‌الشیعه، ج27، ص29)

و این موضوعی که از آن نهی ‌شده وقتی اتفاق می‌افتد که انسان مراجعه به کتاب خدا و سنتِ جانشینان او را ترک گوید:
از ابوبصیر نقل شده است: به امام صادق (ع) عرض کردم: بر ما چیزهایی ایراد می‌شود که نه در کتاب خدا و نه سنت، از آن‌ها شناختی نداریم؛ آیا درباره‌شان نظر بدهیم؟ فرمود: «نه! اگر درست گفته باشی پاداشی نخواهی داشت ولی اگر خطا کرده باشی بر خدا دروغ بسته‌ای.» (کلینی، کافی، ج1، ص46)

تنها راه‌حلی که باقی می‌ماند این است که در امثال امور متشابه (که حُکمشان نامعلوم است) سکوت و خاموشی باشد تا حق از اهلش پرسیده و دانسته شود:

از حمزة‌ بن طیار نقل شده است که او برخی از خطبه‌های پدرِ امام صادق را بر ایشان عرضه داشت تا به‌ جایی از آن رسید که حضرت فرمود: «دست نگه دار و سکوت کن.» سپس فرمود: «در مسائلی که با آن‌ها مواجه می‌شوید و حکمشان را نمی‌دانید، وظیفه‌ای جز دست‌نگه‌داشتن و درنگ‌کردن و ارجاع‌دادن به امامان هدایت ندارید تا ایشان آنچه را قصد شده است به شما بفهمانند و در آن مسئله، حق را به شما بشناسانند؛ چراکه حق‌تعالی می‌فرماید: فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ (پس اگر نمی‌دانید از اهل ذکر بپرسید).» (کلینی، کافی، ج1، ص40)
علت آن نیز واضح است؛ چراکه هر حقی که در عالم خلقت است، آن‌ها اصل و معدنِ آن هستند و هرچه به‌غیر از آن است، باطل و ضلالت و گمراهی است:

از محمد‌ بن مسلم نقل شده است: از امام باقر (ع) شنیدم که می‌فرمودند: «نزد احدی از مردم حق و صوابی نیست و هیچ‌یک از مردم به‌حق، قضاوت نمی‌کند، مگر آنچه از ناحیۀ ما اهل‌بیت خارج شده باشد و اگر امور بر آن‌ها چندگانه شده، خطا از ناحیۀ خودشان بوده و درست و صواب از علی ع است.» (حر عاملی، وسائل‌الشیعه، ج27، ص68)
وقتی آل‌‌محمد نیز بر اساس آرا و نظرات خودشان در بیانِ دین خداوند سبحان ورود نمی‌کردند، در این صورت وضعیت دربارۀ آرا و گمانه‌زنی‌ها دیگران چگونه خواهد بود

امام صادق (ع) فرمود: «اگر ما با رأی و نظر خود به مردم فتوا می‌دادیم، قطعاً از هلاک‌شدگان می‌بودیم؛ ولی این‌ها آثاری از رسول خداست که اصل علم است؛ اصلی که ما آن را از بزرگی، از ُبزرگی، از بزرگی به ارث می‌بریم و آن را پوشیده می‌داریم همان‌طور که مردم طلا و نقرۀ خود را مخفی می‌کنند.» (صفار، بصائرالدرجات، ص320)

ولی برخلاف این وضوح و روشنی ـ‌که برای کسی که کمترین تحقیق و توجه را به کلام اهل‌بیت‌ع دارد پوشیده نیست‌ـ می‌بینیم که مدعیان علم از هر دو طرف (شیعه و سنی) خود را به رنج و گرفتاریِ آنچه از آن نهی شده‌اند، می‌اندازند و بی‌هیچ علمی فتوا می‌دهند، و این‌ها ظنیات و دروغ‌بستن‌هایی در دین خداوند است.

یکی از مسائلی که تبدیل به رهگذری برای طرح آرا و ظنیات از سوی فقهای شیعه و سنی در عصر اخیر شده، «احکام نماز و روزه در مناطق نزدیک به قطب» است؛ تا آنجا که منجر به فتوا دادن به ساقط‌شدنِ (واجب‌نبودن) این دو فریضه نیز شده است!
این مبحث، پژوهشی است تطبیقی و مقایسه‌ای بین ظنیات علما و افتراهایشان در این موضوع، و کلام #سیداحمدالحسن.
امید است این پژوهش، انگیزه‌ای برای حق‌جویان و سایر مردم برای تحقیق و دقت‌نظر و تأمّل در این دعوت بزرگ الهی و پیوستن به آن ـ‌پیش از فوت شدن زمان‌‌ـ گردد. در قسمت بعدی ما را دنبال کنید تا نسبت به این مسئله آگاهی پیدا کنید.

[برگرفته از مطالب و نگاشته‌های دکتر علاء السالم در کتاب رساله‎های تطبیقی/ احکام نماز و روزه در قطب]

نشریه شماره 126

@zaman_zohour
250 views15:30
Open / Comment
2022-06-14 18:30:13 #مقالات_هفته_نامه
#نشریه_شماره_126
مدت زمان مطالعه: 10 دقیقه

احکام تطبیقی
نماز و روزه در قطب
|قسمت اول

یکی از مسائلی که با آن می‌توان از سطح علمی فردی آگاه شد، مقایسه و تطبیق علم این فرد با دیگران است. این موضوع دربارۀ سید احمدالحسن نیز صادق است. فردی که اندیشه‌ها و علم ایشان را با دیگر افراد مقایسه کند، به حقانیت ایشان پِی می‌برد؛ لذا در این سلسله‌نوشتارها قصد داریم به این موضوع بپردازیم و علم ایشان را با دیگر مدعیان علم بررسی کنیم.قرآن کریم می‌فرماید:

وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیدًا عَلَیْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِکَ شَهِیدًا عَلَی هَؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًی وَرَحْمَةً وَبُشْرَی لِلْمُسْلِمِینَ
(روزی را که از هر امتی، گواهی از خودشان بر آن‌ها برمی‌انگيزيم؛ و تو را گواه بر آنان قرار می‌دهيم؛ و ما اين کتاب را بر تو نازل کرديم که بيانگر همه‌چيز، و مايۀ هدايت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است). (نحل، 89)
معنای عبارتِ «تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ» در آیۀ فوق این است که هیچ چیزی نیست، مگر اینکه اصل و ریشه‌ای در کتاب خداوند دارد که به آن اصل برگردانده می‌شود و این مطلبی است که روایات شریف بر آن تأکید ورزیده‌اند؛ از جمله:

از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود: «خداوند متعال بیان هر‌چیزی را در قرآن نازل فرموده؛ تا آنجا که ـ‌به خدا سوگند‌ـ خداوند هیچ چیزی را که بندگان به آن احتیاج داشته باشند در قرآن فروگذار نکرده است و هیچ بنده‌ای نمی‌تواند بگوید: کاش این در قرآن نازل شده بود، مگر آنکه خداوند آن را به‌راستی در قرآن نازل فرموده است.» (کلینی، کافی، ج1، ص59)
همچنین امام صادق (ع) فرمود: «هر‌چیزی که دو تن در آن اختلاف‌نظر دارند، جز این نیست که در کتاب خداوند بلندمرتبه اصل و ریشه‌ای دارد؛ اما اندیشه‌های مردم به آن دست نمی‌یابد.» (کلینی، کافی، ج1، ص60)
امام صادق (ع) فرمود: «هیچ چیزی نیست مگر اینکه در قرآن و سنت، بیانی داشته باشد.» (کلینی، کافی، ج1، ص59)

بنابراین برای هر واقعه‌ای، حکمی واضح و روشن از سوی خداوند وجود دارد؛ حکمی که اهلش آن را می‌شناسند ـ‌‌حتی اگر اندیشه‌های بزرگان به آن دست نیابد‌‌ـ و این نکته از اعتقاداتِ واضح و روشن شیعیان شمرده شده است:
شیخ مظفر می‌گوید: «و ناگزیر در هر واقعه‌ای از سوی او (خداوند) حُکمی وجود دارد و هیچ چیزی نیست که در حکم واقعی خداوند جایگاهی نداشته باشد؛ هرچند راهِ علمِ به آن بر ما بسته باشد.» (مظفر، عقاید امامیه، ص47)

و به‌طور قطع هر‌کس در حکم خداوند ره به خطا بپیماید و به غیر از آن تشریع و حکم کند، گناهش بزرگ خواهد بود؛ قرآن کریم می‌فرماید:

وَمَن لَّمْ یَحْکُم بِمَا أَنزَلَ اللهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْکَافِرُون
(و آن‌ها که به احکامی که خدا نازل کرده حکم نمی‌کنند، کافرند). (مائده، 44)
وَمَن لَّمْ یَحْکُم بِمَا أَنزَلَ اللهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ
(و هر‌که به آنچه خدا نازل کرده است حکم نکند، از ستمکاران است). (مائده، 45)
وَمَن لَّمْ یَحْکُم بِمَا أَنزَلَ اللهُ فَأُولَئِکَ هُم الْفَاسِقُونَ
(کسانی که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکنند، آنان خود از نافرمانان‌اند). (مائده، 47)
از همین روست که امام صادق (ع) می‌فرماید: «حکم بر دو نوع است: حکم خداوند عزّوجل و حکم جاهلیت؛ پس کسی که در حکم خدا خطا کند به حکم جاهلیت حکم کرده است.» (کلینی، کافی، ج7، ص407)
همچنین فرمود: «هرکسی در دو دِرهَم به غیر از آنچه خداوند عزّوجل نازل فرموده است حکم کند، از جمله کسانی است که حکم تازیانه یا فَلَک‌کردن را خواهند داشت، و او به آنچه خداوند عزّوجل بر محمد ع نازل فرموده کافر است.» (کافی، ج7، ص407)

همچنین خداوند سبحان و خلفای بزرگوارش از پیروی‌کردن از ظن و گمان و تفسیر به رأی در دین خدا برحذر داشته‌اند، و آنچه ضروری است التزام به علم در دین خداوند است؛ در غیر این صورت، سکوت
قرآن کریم می‌فرماید:

وَلَا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا
(و هرگز آنچه را که بدان علم و اطمینان نداری دنبال مکن که چشم و گوش و دل، همه مسئول‌اند). (اسراء، 36)
وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا
(و اينان را به آن هيچ دانشی نيست. اینان تنها از پندار خود پيروی می‌کنند و پندار برای [شناخت] حقيقت به‌هیچ‌وجه کفایت نمی‌کند). (نجم، 28)

ادامه

@zaman_zohour
245 views15:30
Open / Comment
2022-06-13 21:25:40 #مقالات_هفته_نامه
#نشریه_شماره_128
مدت زمان مطالعه: ۴ دقیقه

فرمول تعمید متّی در بوتۀ نقد
نویسنده:آندریاس انصاری


یکی از عباراتی که مسیحیان در تأیید تثلیث استفاده می‌کنند، متّی ۲۸: ۱۹ است؛ ابتدا این سخن منسوب به عیسی‌ع را می‌خوانیم:

(پس رفته، همه امت‌ها را شاگرد سازید و ایشان را به اسم اَب و اِبن و روح‌القدس تعمید دهید).

چند نکته:

اول: از کتاب اعمال مشخص می‌شود که مسیحیان اولیه چه یهودی چه غیر یهودی با این فرمول تعمید نمی‌گرفتند؛ بلکه فقط به اسم عیسی‌ع تعمید می‌گرفتند. (ر.ک. اعمال ۲: ۳۸؛ ۸: ۱۴-۱۶؛ ۱۰: ۴۴-۴۸؛ ۱۹: ۱-۵) پس این فرمول در متّی جعل شده است.

دوم: متن متناظر در انجیل مَرقُس طور دیگر‌ی است؛ در مَرقُس ۱۶: ۱۵ می‌خوانیم:

(پس بدیشان گفت: در تمام عالم بروید و جمیع خلایق را به انجیل موعظه کنید).

سوم: اَفرِهات از پدران کلیسا و متولد ۲۸۰م که نزد کلیسای کاتولیک رومی و ارتدوکس یونانی و کلیسای شرق و ارتدوکسِ سُریانی محترم است، در مقالۀ «از ایمان»، در بند هشتم، متّی ۲۸: ۱۹ را بدون فرمول تعمید به اسم سه شخص نقل کرده است:

«بیرون بروید و همۀ امت‌ها را شاگرد کنید و آن‌ها به من ایمان خواهند آورد.»

واضح است که نزد او فرمول تعمید به اسم سه شخص در متّی ۲۸: ۱۹ وجود نداشته است.

چهارم: یوسیبیوس اسقف قیصریۀ فلسطین که حدوداً در سال ۲۶۰م به دنیا آمد، متّی ۲۸: ۱۹ را به چند صورت مختلف در کتب خود آورده است. او در کتاب سوم «بُرهانِ انجیل» در فصل ششم، متّی ۲۸: ۱۹ را این‌گونه نقل می‌کند:

«بروید و همۀ امت‌ها را به نام من شاگرد سازید.»

در فصل هفتم نیز چند بار به همین متن اشاره می‌کند.

مَثَلی وجود دارد که «هیچ دودی بی‌آتش نیست»؛ پرسشی که مسیحیان باید به آن توجه داشته باشند و از خود بپرسند این است که اَفرِهات و یوسیبیوس این متون را از کجا برگرفته‌اند؟ چرا مثلاً یوسیبیوس چند بار بر این متن تأکید می‌کند؟! اگر این متن در زمان زندگی‌شان رایج نبود که هیچ‌وقت این کار را نمی‌کردند؛ چون باعث بی‌آبرویی خودشان می‌شد!

وقتی دست‌نوشته‌های قدیمی کتاب مقدس مربوط به قرن چهارم (مثل واتیکانیه و سیناییه) و پنجم (مثل اسکندریه و بیزیه) را هم می‌خوانیم متوجه می‌شویم بین آن‌ها اختلافاتی وجود دارد؛ پس باورش سخت نیست که مثلاً در زمان یوسیبیوس دست‌نوشته‌های متفاوتی از کتاب مقدس وجود داشته است.

پنجم: اگر حتی این متن را صادر‌شده از عیسی‌ع بدانیم، ابداً نمی‌تواند به‌معنی مقام الوهیت مطلق پسر و روح‌القدس باشد؛ زیرا تثلیث با ده‌ها آیه رد می‌شود؛ به‌عنوان مثال در مَرقُس ۳۲:۱۳ سخن صریح و محکمی را از عیسی‌ع می‌خوانیم که فرمود:

(ولی از آن روز و ساعت غیر از پدر هیچ‌کس اطلاع ندارد، نه فرشتگان در آسمان و نه پسر).

اعتقاد مسیحیان که عیسی‌ع، هم خدا بود و هم انسان، با این آیه رد می‌شود؛ زیرا حتی اگر به فرض محال او خدا باشد، باز هم با این آیه در تضاد است؛ زیرا در این آیه فقط و فقط و فقط پدر دارای علم مطلق است و الوهیت پسر نیز صرفاً الوهیت غیرمطلق می‌شود. بله، جهل نقص است و لاهوت مطلق ناقص نیست. پس فقط پدر الوهیت مطلق دارد.

در نتیجه:

بازی مسیحیانِ تثلیثی با عبارات موجود در کتاب مقدس، ابداً نمی‌تواند به آن‌ها کمک کند؛ دلایل محکم بر ضد تثلیث بسیارند و ما هر آزاداندیشی را به مطالعۀ کتاب «توحید» اثر سید احمدالحسن فرامی‌خوانیم تا با معانی صحیح عبارات کتاب مقدس ـ‌که علمای مسیحی در فهمش به اشتباه افتاده‌اند‌ـ آشنا شود.

نشریه شماره 128

@zaman_zohour
506 views18:25
Open / Comment
2022-06-12 22:42:47
فرمول تعمید متی در بوتۀ نقد


بررسی یکی از عباراتی که مسیحیان در تأیید تثلیث استفاده می‌کنند


بیان اختلاف این متن در نسخه‌های انجیل


آیه‌ای از مرقس که تثلیث را رد می‌کند


مطالعه این مقاله در نشریه 128


@zaman_zohour
674 views19:42
Open / Comment