Get Mystery Box with random crypto!

#سهیم154 -از لا مکانی کوانتوم چیزی شنیدی ؟ از تشابه رفتار فوتو | رمان های س اکبری📚

#سهیم154
-از لا مکانی کوانتوم چیزی شنیدی ؟ از تشابه رفتار فوتون ها چطور؟ دو فوتون که از نابودی اتم نا پایداری به نام پوزیترونیوم به وجود میان شروع می کنن به حرکت در جهت عکس هم و با سرعتی معادل دوبرابر سرعت نور! ولی هر عملی که یکی از این فوتون ها انجام میده دقیقا توسط فوتون قرینه که داره فرسنگ ها از فوتون قبلی دور میشه هم تقلید میشه! دو فوتون مثل دو انسان جدا و مستقل با فاصله ای مشهود و واضح دو عمل یکسان انجام میدن چرا؟ بعضی از فیزیک دان ها معتقدن که اون ها جدا شدن ولی هنوز با هم یکی هستن! می دونی چرا با یه اشتباه ادم، کل نسل انسان از بهشت عدن اخراج شد! برای مدتی! چون ما یک اکونومی پر از اتصالاتیم به هم وصلیم مثل یک مدار تو در توی پر ارتباط، هر عملی که می کنیم روی سرنوشت هزاران سهیم تاثیر میزاره.
وقتی با چشم های مملو از اشک، زبان به اعتراض گشودم که من با حرف شما موافق نیستم و این دور از انصافِ، بابا محمد صادق جواب داد:
-همه تو سهم هم سهیمیم؛ چرا زلزله میاد خشک و تر با هم می سوزن؟ چرا سیل میاد زن و بچه و پیر و جوون با هم زجر می کشن؟ چرا؟ چون همه تو یه کشتی داریم سفر می کنیم! چون خشک و تری وجود نداره! چون دیوار و انفصالی نباید کشید؛ همه باید سهممونو برای نجات کشتی بدیم بقیه گناه می کنن و سوراخ می کنن حریم امن آرامش کشتی رو؟ باشه... ما باید استغفار کنیم و صدقه بدیم و حرف بزنیم و التماس کنیم و آروم کنیم صاحب کشتی رو... دلشو بدست بیاریم بگیم هنوز لیاقت مهربونیتو داریم. باید بهش ثابت کنیم سرمون به اسباب بازیامون گرم نیست باید ثابت کنیم بزرگ شدیم تا اون سوراخ ترمیم شه تا غرق نشیم تا مثه مجسمه های پوچالی و باگ دار و بلا استفاده، مهرِ تخریب نخوریم.
وقتی ضجه زدم چرا من؟ باز جواب داد:
-به چندین و چند علت یکیش سهم عُمدتِ از این گنداب تاریخی! و دیگری اینه که شاید هنوز مهر تخریب نخوردی! شاید هنوز بهت امید داره! شاید یه چیزی توی وجودت می بینه که من و امثال من نمی بینیم! شاید عاشقتِ دلش نمیاد به همین راحتی روت خط بطلان بکشه!
وقتی زار زدم بدون هیچ سوالی، باز طی الغیب کرد و گفت:
-میگی می تونی یک تنه سرنوشتی که برای کل محلات رقم زده شده نه فقط برای سراوندی ها رو ختم به خیر کنی میگم اره. وقتی با یک گناه ادم، نسل انسان وارد زمین شد و منفک شد از اصلش. به خاطر برگشت تو... فقط تو... شاید گره از این همه درد باز شه و رحمتش گسترده شه...
وقتی با چشمانی باد گرفته و صورتی محزون گفتم که ما از نسل قابیلیم و شاید مجبوریم به گناهی که ریشه اش داخل سبقه ی جد اندر جدمان است بابا محمد صادق گفت:
-چرا فکر می کنی از نسل قابیلی؟ پس شیث و هبة الله چه می شوند؟! و اینکه زمان نوح پیامبر، تمام اشرار از بین رفتند و کسی نماند جز صالحین و نیکان خدا و اگر ما جَدّی داشته باشیم از آن نسل پاک است و هر گندی می زنی به جَدَّت نچسبان! علی ایحال وقتی عمل یک نفر می تونه سرنوشت یک نسل ادمو عوض کنه، استغفار و توبه و انابه ی تو هم همین حکمو داره... یک زن خیلی بهتر می تونه بترسه! بعد توجه کنه! بعد توسل کنه و دست اخر توبه کنه و برگرده و نزدیک شه و بشه ارجح الارجحین. اینکه الان با این حال نزار اومدی و دم می زنی از شاه کلید، نشان اینه که مدال لیاقت گرفتی!
و وقتی پرسیدم چگونه رگ خواب خدایت را پیدا کنم گفت: دلشو بدست بیار! باهاش حرف بزن و بعد قدم قدم بهش نزدیک شو
و وقتی از روال قدم ها پرسیدم گفت: قدم اول شهادتینِ، قدم دوم خلوص ایمانِ، قدم سوم نماز و قران و استغفار و ترک گناه و زکات و خمس و روزتِ؛ وقتی تا حد توانت این قدم ها رو برداشتی بیا برای بقیه ی راهت نقشه بگیر! فقط این یادت باشه نماز گذاری که تو ثانیه هاش یاد خالق وول نخوره مشمول فویلٌ للمصلّینِ کلام الله میشه و طرد می شه و می ره سر خط!