2022-08-08 21:59:55
آیین "عاشورا و امروز ما"/ شب ششم/
دکتر حمیدرضا شریعتمداری در شام غریبان حسینی در کانون توحید: جایی که کار درست، معلوم نیست، میانه را بگیریم/ نقدی بر برخی تصمیمات در حوزه دینورزی
از نگاه شیعه و اهل بیت(ع) علم با وجود جایگاه رفیعی که دارد به تنهایی برای رشد انسان کافی نیست، بلکه علم و ازجمله، علمِ دین، در مرحلهی اجرا، نیاز به عقل دارد تا الگوی زیست انسان شکل گیرد.
علم آگاهی از داده هاست که از طریق مطالعه و آموزش و تجربه به دست می آید، اما این علم برای کاربرد مفید در زندگی به عقل نیاز دارد.
جهل همواره در مقابل علم نیست، بلکه در اغلب کاربردهای دینی، در برابر عقل است. ما در روایت داریم که چه بسا عالمانی که جهلشان آنها را نابود می کند، یعنی عام دارند و درعینحال، جاهل هستند، پس جهل در برابر علم نیست، بلکه جهل در نگاه قرآن در برابر عقل است، یعنی ممکن است فرد عالم باشد اما از عقلِ متناسب با علمش برخوردار نباشد و گرفتار جهل شود.
علم باید برای کاربستِ مفید از گذرگاه عقل عبور کند، هم پردازش شود، هم برای اجرایش، چارهاندیشی شود.
در نگاه آیات و روایات، عقل، حلم و تقوا تعابیر مختلفی از این گذرگاه هستند که علم را به نوری که زندگی انسان را روشن می کند، تبدیل کرده و به اصطلاح علم را کاربردی و مفید می کنند.
جاهلیتِ قبل از اسلام هم به معنای عدم آگاهی نیست، چه بسا علم و معلومات و اطلاعات، درکار بوده و شاهدش رونق شعر است.آنچه نبوده، سنجیدگی در رفتار و گفتار بوده است.
جهل دربرابر عقل، در اغلب موارد، مقولهای رفتاری است، یعنی رفتارهای نابخردانه..
البته عقل به علم نیازمند است و به نوعی علم، ابزار و خوراک عقل است که برای آن، بستر شناخت صحیح، استدلال و انتخاب را فراهم میکند تا بتواند رفتار صحیح را انجام دهد.
در متون دینیِ ما، عقل عمدتا به معنای رفتار عاقلانه و جهل به معنای رفتار جاهلانه بهکار میرود.
عقل به معنای سنجیده عملکردن و کنترل و مهارکردن است، یعنی انسانِ عاقل، سنجیده و با حساب و تأمل، عمل می کند.
دین می گوید اگر از چیزی آگاهی پیدا کردی، قبل از عمل باید در آن، تأمل کنی و ببینی عمل به آن، شرائط لازم را دارد و نیز آن عمل چه پیامدهایی دارد؟
به همین خاطر در روایات می گویند که خوابیدن عاقل، بهتر از شب زنده داری و عبادت جاهل است. درخانهماندنش و قعودش بهتر از بیرونرفتن و جهادکردنِ جاهل است.
■ از امام رضا علیهالسلام نقل شده که اگر فردِ دیندار، عاقل نباشد، مورد اعتنا نخواهد بود.
اشکال اساسی دینداری های نادرست و افراطیای نظیر داعش این است که فرآیند سه مرحله ایِ "کسب آگاهی و علم"، "استخراج و استنباط احکام جزئی و موردی از این آگاهی و علم" و "سنجش پیامدها و هزینه و فایده اجرای احکام" را طی نمی کنند و شاید مهمترین لغزش آنها در بخش سوم، یعنی در دینورزیِ عاقلانه یا سنجیدگی در رفتار دینی باشد.
ما برای دعوت به دین و برای تحقق دین و برای امر به معروف و نهی از منکر، حتما باید نتیجهمحور باشیم و اثربخشی کنشِ دینیِ خودمان را بسنجیم.
در مورد حدود شرعی، درست است که احکام آن را از قرآن و روایات استخراج میکنیم و حق نداریم در آنها تصرف کنیم، اما برای اجرای آنها باید ببینیم چه پیامدهای دارند؟ آیا شرایط برای اجرای آنها مهیاست؟
فقهای زیادی هستند که اجرای حدود را فقط در زمان حضور معصوم مجاز می دانند، اما حتی اگر در غیبت هم، قائل به الزام باشیم، باز، باید ملاحظاتی را در نظر بگیریم، مثلا در مورد اجرای حد سرقت و قطع انگشت و دست، شروطی از قبیل اینکه سال قحط و گرسنگی نباشد و مانند آنها را لحاظ کنیم.
در روایات ما نسبت به دینداری بدون عقل و تدبر، و نسبت به عمل به احکام، بدون توجه به نتایج آنها، هشدار داده شده است.
عقلانیت در دینداری با عقلانیت در دین شناسی متفاوت است؛ عقلانیت در دینداری، یعنی توجه به شرایط و نتایج، مثلا با اذعان به فضیلت مؤکدِ نماز اول وقت در روایات ما که حتی از نشانههای شیعهبودن شمرده شده ، آیا اگر کار واجب یا بااولویتتری پیش آمد، از قبیل رفع حاجت یک نیازمند یا درخواستِ پدر ومادر، آیا باز همان نماز اول وقت اولویت دارد؟
از امام خمینی نقل کردهاند که در درس خارجِ خود میگفتهاند که: اگر دیدید امام جماعتی سالیانی متمادی، اول وقت در مسجد حاضر میشود، باید در عدالت او شک کنید؛ مگر میشود ۱۰ سال برای انسان کار واجبتری از نماز اول وقت رخ نداده باشد؟
این عقل است که براساس معیارها و موازین، اولویتبندی می کند و به ما میگوید که چه کاری را در چه شرایطی انجام دهیم.
@andisheqalam
459 viewsedited 18:59