جدال تخیل و واقعیت در ادبیات
روی آوردن به رؤیاپردازی و تخیل، همواره پناهی برای انسانها در مقابل تلخی و دشواری واقعیت بوده است.
در سالهای استیلای هیتلر و در طول جنگ جهانی دوم دستهای از نویسندگان آلمانی که راه «مهاجرت درونی» را در پیش گرفته بودند و علیرغم نارضایتی سیاسی و مخالفت با نازیها راضی به ترک آلمان نشده بودند، دست به خلق آثار ادبی زدند، آن هم به گونهای که از سد سانسور بگذرد، اما بهطوریکه خوانندگان کنایات درون آثارشان را که در ضدیت با وضعیت سیاسی زمانۀ خود بود دریابند.
یکی از این تمهیدات درآمیختن عناصر تخیلی و اسرارآمیز با واقعیت بود. نمونۀ این سبک نوشتار را میتوان در رمانهایی همچون «انجمن زیر شیروانی» به قلم ارنست کرویدر سراغ گرفت.
رمانِ کرویدر، بهسرعت در سطح جهانی مورد استقبال و تحسین قرار گرفت، و نخستین اثری بود که پس از جنگ از آلمانی به انگلیسی ترجمه شد. «انجمن زیر شیروانی» آغاز دوبارهای بود برای برقراری مکالمه میان ادبیات آلمان و جهان؛ رابطهای که طی سالهای جنگ از بین رفته و ادبیات این کشور را به انزوا کشانده بود.
نقاشی: بازگشت اولیس، اثر جورجیو دی کیریکو، ۱۹۶۸