🔥 Burn Fat Fast. Discover How! 💪

اگر می‌توانستیم بورخس را به صلیب بکشیم، لحظه‌ای درنگ نمی‌کردیم | نشر بیدگل

اگر می‌توانستیم بورخس را به صلیب بکشیم، لحظه‌ای درنگ نمی‌کردیم. ما قاتلانی بزدل‌ایم، قاتلانی محتاط. فکر می‌کنیم مغزمان مقبره‌ای است از سنگ مرمر، درحالی‌که به‌واقع خانه‌ای است بناشده با جعبه‌های مقوایی، آلونکی معلق میان زمینی لم‌یزرع و سپیده‌دمانی بی‌پایان. (و اصلاً چه کسی می‌گوید ما بورخس را مصلوب نکرده‌ایم؟ بورخس با مُردن در ژنو همین پیام را به گوش ما رساند.)
(از متن کتاب)

وقتی بولانیو کتاب حاضر را به ناشرش تحویل می‌داد، در مخیله‌اش هم نمی‌گنجید که روزهایش به شماره افتاده‌اند. و کمتر از پانزده روز بعد در انتظار پیوند کبد از دنیا رفت و «کابوی تحمل‌ناپذیر» را هرگز به چشم ندید. با این همه آنگاه که خطابۀ «ادبیات + بیماری = بیماری» را به رفیق و پزشک معالجش ویکتور بارگاس تقدیم می‌کرد، گویا صدای جرس را از دوردست‌ها می‌شنید که با صلای نویسندۀ محبوبش، بورخس در هم‌آمیخته بود که می‌گفت: «تنها آنچه گذشته است، از آن ماست.»

| کابوی تحمل‌ناپذیر | پنج داستان و دو خطابه | روبرتو بولانیو | وحید علیزاده رزازی | چاپ سوم ۱۴۰۰ | ۲۶۰ صفحه | ۶۸۰۰۰ تومان |