. 'نابغه' َمردی که ازش حرف میزنم گاهی یادش میره کیه. گاهی خیا | چارلز بوکفسکی
. "نابغه" َمردی که ازش حرف میزنم گاهی یادش میره کیه. گاهی خیال میکنه پاپه. گاهی فک میکنه یه خرگوش صیدشدهس و زیر تخت قایم میشه. بعد ناگهان حواسش سر جاش میاد و شروع به خلق هنر میکنه. اونوقت برای مدتی حالش خوبه. بعد مثلا وقتی با زنش و سهچهار نفر دیگه نشستن و در مورد چیزهای مختلف حرف میزنن، اون منطقی، اصیل و دلربا به نظر میاد. یهو یه کار عجیب ازش سر میزنه. مثلا یه بار بلند شد زیپشو کشید پایین و روی فرش شاشید. یه بار دیگه دستمال کاغذی رو خورد. یه بار دیگه سوار ماشینش شد و دندهعقب تا فروشگاه رفت و دندهعقب برگشت. همه داد و هوار میکردن ولی اون به مقصد رسید بدون هیچ سانحهای و بدون اینکه پلیس نگهش داره. اما به نظرم پاپ بودن بیشتر بهش میاد چون زبان لاتین هم خوب بلده. کارهای هنریش خیلی استثنایی نیستن اما بهش این اجازه رو میدن که زندگی رو سر کنه و با یه سری دختر نوزده ساله که موهاشو کوتاه میکنن ناخوناشو میچینن پیشبند دور گردنش میندازن و غذا دهنش میکنن، زندگی کنه. این مرد حوصله همه رو سر میبره، غیر از خودش. #چارلز_بوکفسکی برگردان #مهیار_مظلومی از کتاب #لذتهای_نفرین_شده #charlesbukowski #mahyarmazloumi #thepleasureofthedamned #thegenius @charles_bukowski_poetry @mahyarmaz https://www.instagram.com/p/Ch54D3AuwZq/?igshid=MDJmNzVkMjY=