Channel address:
Categories:
Quotations
Language: English
Country: Not set
Subscribers:
10.25K
Description from channel
Welcom to my dark side
Your going to love it🥀
Nshenas:
https://telegram.me/dar2delbot?start=send_vlJjvA
Instagram: https://www.instagram.com/HeartBeatReally/
🆔: @indomitablee
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
1
4 stars
1
3 stars
0
2 stars
1
1 stars
0
The latest Messages 28
2021-08-16 11:20:37
@Dark_Club
1.2K views08:20
2021-08-16 11:20:32
@Dark_Club
1.1K views08:20
2021-08-12 22:15:37
@Dark_Club
929 views19:15
2021-08-12 21:40:14
رکس به محض اینکه با مارگو در گوشهی خیابان روبرو شد گفت: "روزی مردی دکمهی سردست الماسی را در دریای آبی پهناور گم کرد. ۲۰ سال بعد، در همان روز، که از قضا جمعه هم بود، ماهی دُرُشتی را خورد، اما الماس در شکم آن ماهی نبود!"
من عاشق این جور پیشامدها هستم.
ولادیمیر ناباکوف - خنده در تاریکی
@Dark_Club
994 views18:40
2021-08-12 20:03:01
@Dark_Club
1.1K views17:03
2021-08-12 19:01:04
کافکا تقریبا با عصبانیت به چشمهایم خیره شد و با صدایی آهسته و گرفته که پیدا بود احساسِ شدیدی را کتمان میکند، گفت: "من در قفس هستم..."
گفتم: "میفهمم. اداره..."
کافکا حرفم را قطع کرد: "نهتنها در اداره، بلکه اصولا..."
دست راستش را مُشت کرد و روی سینهاش گذاشت: "میلهها در درون مناند."
گوستاو یانوش - گفتگو با کافکا
@Dark_Club
1.0K views16:01
2021-08-12 17:23:05
@Dark_Club
1.1K viewsedited 14:23
2021-08-12 15:38:05
ﻧﺰﺩﻳﮏ ﻏﺮﻭﺏ ﺑﻮﺩ، ﻧﻢ ﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ میآمد. ﻣﻦ ﺑﯽ ﺍﺭﺍﺩﻩ رد ﭼﺮﺥ ﮐﺎﻟﺴﮑﻪ ﻧﻌﺶﮐﺶ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ، همین که ﻫﻮﺍ ﺗﺎﺭﻳﮏ ﺷﺪ ﺟﺎﯼ ﭼﺮخ ﮐﺎﻟﺴﮑﻪ ﻧﻌﺶﮐﺶ ﺭﺍ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻡ. ﺑﯽ ﻣﻘﺼﺪ، ﺑﯽ ﻓﮑﺮ ﻭ ﺑﯽ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻳﮑﯽ ﻏﻠﻴﻆ ﻣﺘﺮﺍﮐﻢ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺭﺍﻩ میرفتم ﻭ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ به کجا ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺭﺳﻴﺪ، ﭼﻮﻥ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻭ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ آنکه ﺁﻥ ﭼﺸﻤﻬﺎﯼ ﺩﺭﺷﺖ ﺭﺍ ﻣﻴﺎﻥ ﺧﻮﻥ ﺩﻟﻤﻪ ﺷﺪﻩ ﺩﻳﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ، ﺩﺭ ﺷﺐ ﺗﺎﺭﻳﮑﯽ، ﺩﺭ شب ﻋﻤﻴﻘﯽ ﮐﻪ ﺳﺮ ﺗﺎ ﺳﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺮﺍ ﻓﺮا ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺭﺍﻩ میرفتم، ﭼﻮﻥ ﺩﻭ ﭼﺸﻤﯽ ﮐﻪ به منزلهی ﭼﺮﺍﻍ ﺁﻥ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺍین صورت ﺑﺮﺍﻳﻢ ﻳﮑﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ به مکان ﻭ ﻣﺎﻭﺍیی ﺑﺮﺳﻢ ﻳﺎ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺮﺳﻢ.
بوف کور - صادق هدایت
@Dark_Club
1.1K views12:38
2021-08-12 11:22:04
@Dark_Club
1.2K views08:22