Get Mystery Box with random crypto!

بود رو کنار زد و ب سمت در دوید... نمیدونست میخواد چیکار کنه... | 💚Life&Love💙

بود رو کنار زد و ب سمت در دوید...
نمیدونست میخواد چیکار کنه...ولی توی یک لحظه تنفر از سموئل کل وجودش رو پر کرد..و انگار میخواست اون رو با دستای خودش خفه کنه!
.
.
.
.
.
.
در بالاخره باز شد اما چیزی پشت در بود باعث شد دین از ترس سر جاش خشک شه...
صدای "سلام دین..دلم برات تنگ شده بود" توی گوشش پیچید...

لبخندی کریح و صدایی زجر آور...
روب روش ...
لوسیفر ایستاده بود!






.................................................