Get Mystery Box with random crypto!

سیدحسین‌حسینی؛فلسفه/روش/نقدپژوهی

Logo of telegram channel drshhs — سیدحسین‌حسینی؛فلسفه/روش/نقدپژوهی س
Logo of telegram channel drshhs — سیدحسین‌حسینی؛فلسفه/روش/نقدپژوهی
Channel address: @drshhs
Categories: Uncategorized
Language: English
Subscribers: 500
Description from channel

کانال دکتر سیّد حسین حسینی
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
Dr.Sayyed Hossein Hosseini, lecturer and university professor
Twitter.com/HJHOSSEINI2
instagram.com/dr.hossein.hosseini
📌استفاده از مطالب، با ذکر منبع.
جهت ارتباط:
@drshhs44

Ratings & Reviews

3.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


The latest Messages

2022-08-03 17:15:09 @drshhs

این مقاله با عنوان مفهوم فلسفی ارزش و ارزش شناسی
از مرحوم پروفسور حسینی
در سال 1377 در همایشی ارائه شد
و سپس در سال 1378 در مجله نامه فرهنک به سردبیری دکتر داوری اردکانی چاپ شده است
و در مجموعه 2جلدی دفتر تربیت هم آمده است...

دکتر حسینی در این مقاله از مساله ای با عنوان
جابجایی ارزش ها یاد میکند
که این روزها در فضای جامعه نیز به آن مبتلا هستیم...

12 viewsedited  14:15
Open / Comment
2022-08-03 10:22:10 بنظر چنین می آید که در شرایط کنونی جامعۀ ایران هیچیک از احتمالات بالا، قدرت تحقق ندارد چه اینکه به هر دلیلی، جامعه، تاب و توان سامان مندی سازمانی یا هرآنچه رنگ و بوی تشکیلات و پیروی از مولفه های نفوذ وحدت بخش از ناحیۀ یک فرد یا گروه و طبقه ای را بدهد، ندارد.
اما با وجود این، شاید احتمال دوم نزدیکتر به واقعیتهای امروز جامعۀ ایران باشد و این احتمال هست که مقصود نگارنده از مجتمع شدن بر سر هر امری بصورت متفرق و پراکنده ولی «گسترده»، در چنین فروضی شدنی تر باشد. خدا داند!

(1) تاریخ کلمۀ بایکوت هم خواندنی است. در ویکی پدیا چنین آمده است:
واژهٔ بایکوت از نام بایکوت (Charles Boycott)گرفته شده و استفاده از آن در زبان انگلیسی از زمان نزاع زمین در ایرلند آغاز شد.
بایکوت در سال ۱۸۸۰ توسط ایرلندی‌ها از لحاظ اجتماعی طرد و منزوی (بایکوت) شد چراکه وی تصمیم بر بیرون راندن مستأجرانی از زمینشان را داشت که توان پرداخت اجاره بهای خود را نداشتند.
اگرچه مستأجران مدت کوتاهی ناچار شدند با شرایط بد اقتصادی کنار بیایند اما در عوض توانستند به سرعت چارلز بایکوت را منزوی کنند.
به زودی بایکوت دریافت که همه او را طرد کرده‌اند. کارگران حاضر به کار در خانه و مزرعه و اصطبل او نیستند، بازرگانان محلی با او داد و ستد نمی‌کنند و حتی پستچی نامه‌هایش را به دستش نمی‌رساند.
عملکرد یکپارچهٔ ایرلندی‌ها به این معنا بود که چارلز بایکوت نمی‌توانست کسی را برای دروی مزارعش استخدام کند. پس از اتمام درو نیز طرد اجتماعی چارلز بایکوت به شکل موفقیت‌آمیزی ادامه یافت و در عرض چند هفته نام «بایکوت» همه جا شنیده می‌شد.
روزنامه تایمز در شمارهٔ نوامبر ۱۸۸۰ خود از این کلمه به معنای منزوی ساختن سازمان‌یافته‌استفاده کرد.
36 viewsedited  07:22
Open / Comment
2022-08-03 10:22:10 تاکید بر «اصل اجتماع» و اتفاق «تودۀ مردم»، در برابر آن دیدگاه و رویکردی است که هنوز به تلاشهای جناح های سیاسی و سیاسیون خاص دلبسته اند و هر یک، بدنبال پیروی از دستورات و تحلیلهای برآمده از دسته های وابستۀ سیاسی خود هستند، حال آنکه در شرایط کنونی هیچ امیدی به جناح های سیاسی و طبقات سیاسیون از هر نوع و طائفه و مَسلکی نیست؛ سیاسیون از هر دو جناح راست و چپ که با همۀ اختلافاتشان اما در یک امر مشترک اند و آن، بی توجهی به منافع مردم و کشور است.
همگی سیاسیون مطرح که قابلیت کار داشتند در طول 40 سال گذشتۀ پس از انقلاب اسلامی، امتحان خود را پس داده و متاسفانه سربلند هم بیرون نیامدند و موقعیت کشور و جامعه و بخصوص سرنوشت جوانان ما را به این نقطۀ خطرناک و مبهم سوق داده اند.
از این رو تنها راه حل، بدست خود مردم و تحقق تجمع های خرد و کلان تودۀ مردم از هر دسته و طیفی و بر سر هر مساله ای میتواند باشد.

تردیدی نیست که این امر به سادگی صورت نمیگیرد و نیازمند تلاشهای فکری تمامی اندیشمندان آزادۀ علوم انسانی برای پی جویی و پیشنهاد راهها و مسیرهای گوناگونی است تا به تحقق تجمع مردم و اشتراک و وحدت در هدف بیانجامد.

اما در اینجا به «راه حل کوتاه مدت سلبی» نیز میتوان اشاره داشت و آن،بایکوت مطلق و جدّی سیاسیون از هر دسته و جناحی توسط تودۀ مردم است.
«بایکوت»(1) یعنی رهانمودن سیاسیون، طرد اجتماعی، منزوی ساختن، بی محلی مطلق، و بی پاسخ گذاشتن هر دعوت و درخواست و حتی عکس العمل در برابر اظهار نظرشان؛
سیاسیون از هر دو جناح راست و چپ و اصول گرا و اصلاح طلب که در یک طیف آنان، مادام که در مناصب دولتی باقی هستند وضعیت جامعه و مردم را خوب و مطلوب میدانند و همین که از پُست خود برکنار میشوند اظهار میکنند که جامعه در سرآشیبی سقوط و تباهی قرار گرفته است! در همین چند روز گذشته، یکی از فعالان سیاسی چپ گرا که تا دیروز مشاور رئیس جمهور پیشین بود در سخنانی میگوید: ر.ج. کنونی به واقعیات جامعه بی توجه است و دولت با چماق با مردم برخورد میکند و غیره. گویا ر.ج. پیشین به واقعیات جامعه باتوجه بود و همگان هم از یاد برده اند که 8سال از وعدۀ 100 روزۀ رونق اقتصادی وی گذشت ولی دردی از مشکلات مردم حل نشد.
تردیدی نیست تا مردم گرفتار این سیاست بازی ها هستند مساله ای حل نمیشود.

از سوی دیگر در همین ایام اظهارنظرهای نابخردانۀ پیران فرسوده و جوانان خشک مغزی از جناح راست در باب حجاب را میشنویم که اوج فکری استدلال آنان از منطقۀ پایین تنه بالاتر نمیرود و در آنها جز مایۀ شرمساری و توهین به عموم مردم ایران، امر دیگری یافت نمیشود (ر.ک: هم او، 1401، گفتم عاقل می شوی اما نشد؛ فلسفه و نظام احکام، روزنامه اعتماد، شماره 5262).

بی تردید اینها فقط نمونه های بسیار کوچکی از واقعیت های موجود است اما نتیجه همان است که دیگر هیچ امیدی به طبقۀ سیاسیون از هیچ دسته و جناحی بصورت مطلق نیست مگر اینکه تودۀ مردم جدای از این دسته بندی های کاذب، اقدام موثری انجام دهند.
اما آیا میتوانند؟

«الوین گلدمن» در کتاب «معرفت شناسی اجتماعی» پیرامون تحلیل چیستی «امر اجتماعی»، از چند احتمال یاد میکند از جمله:
1.تفسیر امر اجتماعی به عوامل اجتماعی در سنّتهای مارکسی شامل انواع مختلف منافع طبقاتی و سیاسی.
2.امر اجتماعی به معنای هرگونه رابطه بین دو یا چند نفر که طیف گسترده ای از تعاملات ارتباطی را دربر میگیرد.
3.امر اجتماعی به معنای باور جمعی و گروهی یعنی تجمع هایی که به یک «باور جمعیِ گروهی» رسیده باشند؛ چه بصورت «توزیعی»(الف) که تعدادی از افراد آن مجموعه به آن باور دست یابند، یا بصورت «جمع یکپارچه»(ب) یعنی گروه یکپارچۀ اجتماعی، یا بصورت ساختار «سلسله مراتبی»(ج) از بالا به پایین که قدرت تصمیم گیری در اختیار یک فرد و مقام مدیریتی باشد و سپس، کل مجموعه تابع آن تصمیم واحد باشند (ر.ک: گلدمن،الوین، 1395، معرفت شناسی اجتماعی، ترجمه مهدی رعنایی، تهران، انتشارات ققنوس، ص45-53).
در کنار احتمالات گلدمن از احتمال دیگری نیز میتوان یاد کرد؛
و آن: 4.امر اجتماعی به معنای باور گروهی اما بصورت یک «سازمان اجتماعی» است که به معنای تحقق تجمع افراد در معنای وحدت ترکیبی جامعه با اصل قرار دادن عنصر اثرگذاری و هویّت بخشی سازمان (بماهوسازمان) خواهد بود. در این منظر به تفاوت قدرت «جمع ترکیبی» با قدرت آحاد افراد یا حتی جمع عددی و تلفیقی افراد در کنار یکدیگر، تاکید میشود(ر.ک: حسینی، سیّدحسین، 1398، آثار اجتماعی فعل مکلِّف؛ تحلیلی از منظر فقه الاجتماع، مهر، کد خبر 4715744 و نیز : هم او، 1399، اصل ترکیب روابط اجتماعی، روزنامه همدلی، شماره 1512).
34 viewsedited  07:22
Open / Comment
2022-08-03 10:22:09 بایکوت سیاسیون!
سیّد حسین حسینی
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
10/5/1401

چندی پیش به ناچار برای تمدید تاریخ کارت بانکی خود به یکی از شعبه های بانک مراجعه نمودم. مانند همیشه مملو از ملت سرگردان و عصبانی، و آنطرف شیشه ها هم کارمندانی به ظاهر فارغ از دو عالَم، خندان، ساندویچ و چایی بدست، که بسیار آرام، کُند و بدون توجه به مردم ناراحت و پر اضطراب این سوی شیشه، با هم میگفتند و میخندیدند و در این لابلا، کار مردم را هم انجام میدادند. برای کاری که شاید بیش از 5دقیقه زمان لازم نداشت و بایستی توسط سیستم آنلاین بانک صورت گیرد تا نیاز به مراجعه حضوری نباشد، بیش از 1ساعت و نیم در بانک، یا نشستم یا راه رفتم و یا به رفتار مردم و کارمندان نظاره کردم. شماره من 637 بود و عندالورود، شماره 500 را اعلام کرده بودند ولی آنچه مایۀ آرامش خاطر میشد اینکه کار بسیاری از زنان و مردان دیگر هم مشابه من بود!
در این میانه اما، جوانی رشید با موهای گره زده و ماسکی مشکی، برخاست و فریاد کشید که: "چرا وقت ما برای شما بی اهمیت است؟ نیم ساعت است که شماره ها پیش نمیرود و چرا کار مردم را معطل میکنید؟ یک عده از بیرون بانک می آیند و بدون دریافت نوبت، وارد باجه ها شده و کارشان انجام میشود، ما هم کار و زندگی داریم و..."
رئیس بانک که مردی چاق و میانسال و پشت میز ریاستش سرگرم حرف زدن بود، از آن گوشه سری بلند کرد و با بی محلی گفت سروصدا نکن ما هم داریم زحمت میکشیم. جوان هم فریاد دیگری زد و رفت!
شاید از جمعیت 30 یا 40 نفر حاضر، یکی دو خانم با صدایی درگوشی پیِ فریادهای جوان تاییدی کردند و چند مرد پا به سن گذاشته هم مشغول بحثی بین خودشان شدند ولی سایرین سر در کار خود داشتند و هیچ واکنشی نشان ندادند.
از قضا پس از اعتراض جوان، سرعت بیشتری به کار داده شد و شماره ها پیش رفت. من نیز که همچنان ایستاده بودم، رو به جمعیت گفتم یک فریاد دیگر کار را تمام میکند و نجات پیدا میکنیم! و ادامه ماجرا...

نکته اینجاست که در شرایط کنونی جامعه، چرا اکثر مردم در برابر چنین رویدادهایی سکوت میکنند؟
به هر حال یا حق با جوان بود یا نبود، که البته کاملا حق با او بود، اما چرا اکثر مردم نه له و نه علیه او، هیچ موضعی از خود نشان نمیدهند؟ به همین دلیل است که این اتفاقات هر روزه ادامه پیدا میکند و متعاقباً مسئول بی خیال بانک هم هیچ تغییری در روند کار هر روزه خود نخواهد داد و همچنان داستان ادامه دارد!

مصداق این دست مسائل پر تکرار فقط در حوزۀ عمومی یافت نمیشود بلکه در طبقات فرهیخته و مجامع علمی (که انتظار میرود عناصر آکادمیک هر جامعه ای از حریّت و آزادگی درخور و بیشتری برخوردار باشند) نیز جاری و ساری است و این، جای تعجب و تأسف افزونتری دارد.
در بارۀ این داستان در جای خود نوشتم (ر.ک: حسینی، سیّد حسین، 1398، برخوردهای سیاسی با جریانهای علمی، مهر، کد خبر 4621548 و نیز: هم او، 1398، داستان حرمت انسان در پژوهشگاه علوم انسانی،آنا،کد خبر 444741 و نیز: هم او، 1399،ادوار سه گانه پژوهشگاه، روزنامه فرهیختگان، شماره 5013 و نیز: هم او،1399، سیاسی کاری در علوم انسانی، انصاف نیوز)، اما چکیدۀ آن اینکه در دورۀ دولت پیش که سیاسیونی تند و افراطی را بر مقدرات برخی مراکز علمی مسلط کردند، پس از چندین سال صبر و سکوت در برابر مظالم و تعدّی های حقوقی و مالی و اداری و بی حرمتی های مکرر مدیران وقت مرکزی پژوهشی، در جلسه ای رسمی نسبت به چند مسالۀ ساده و پیش پا افتاده (که از الزامات بدیهی رعایت حرمت اخلاقی در هر محیط علمی است)، اعتراض کردم و همگان هم در جریان آن مظالم بودند، اما دریغ از حتی یک عکس العمل، چه در له یا علیه! گویا مجسمه هایی ضمخت و سنگی و خنثی که از ترس حضور رئیس دستگاه در آن جلسه،جرأت نفس کشیدن هم به خود نمیدانند. اینها دیگر مردم عادی کوچه و بازار نبودند بلکه همگی از فرهیختگان و تحصیلکرده های داخل و خارج با انواع ادعاهای پرطمطراق بودند به نحوی که اگر پیش از سلام دادن به آنها، کلمۀ خانم دکتر یا آقای دکتر از زبانتان بیافتد،به شما نگاه هم نمیکنند.

میتوان اکنون پرسش کرد که چرا؟ و ریشۀ این دست رفتارها در کجاست؟
اما در این یادداشت کوتاه درصدد ریشه یابی نبوده و اتفاقاً بدنبال جستجوی راه حل هستم و به ویژه این دو نمونه را آوردم تا نشان دهم «راه حل بلند مدت ایجابی» در برابر مشکلات و چالشهای امروز جامعه که کم هم نیستند، «مجتمع» شدن گروهها و مجامع مردم از هر دسته و اجتماعی (کوتاه و بلند یا کم و زیاد یا موقت و غیرموقت) پیرامون هر مساله و موضوعی است.
اکنون، نفس تحقق «اجتماع» مهم است.
31 viewsedited  07:22
Open / Comment
2022-08-03 10:14:36 @drshhs

این یادداشت کوتاه را
با عنوان: بایکوت سیاسیون!
به برخی روزنامه ها فرستادیم اما اقدام به چاپ آن نکردند.

در اینجا ملاحظه فرمائید:
@drshhs
54 viewsedited  07:14
Open / Comment
2022-07-31 14:10:28 @drshhs

‏سرمایه ‎#اجتماعی؟

س.ا. عامل ‎#وحدت و تجمع مردم از همه اقشار و طبقات مختلف است.

اگر این س.ا. فرد باشد، از وجودش میتوان شکافهای موجود و چالشهای ‎#جامعه را برطرف کرد،

خودش را متعلق به همه میداند نه فقط طبقه‌ای از حاکمیت. در دوران امر، بسمت مردم میل میکند نه اوامر یک طایفه یا طبقه خاص.

س.ا. باید به ‎#بلوغ فکری و اندیشه‌ای مستقلی رسیده باشد تا بتواند ذهن ‎#مردم را یک قدم به پیش برد نه اینکه خودش گرفتار در چرندیات و خرافات باشد.

س.ا‌ مایه ‎#انسجام است نه تفرق و تشتت و بنوعی منبعی قابل رجوع برای اتحاد مردم، و افراد با تمسک به آن به اعتلا و اعتبار ارزشمندی ‏می‌رسند.

س.ا. ‎#پویا و مولد است نه ایستا و درجازننده و میتواند کارایی و حس تعامل اجتماعی را بالا برد.

س.ا. باید شان و حرمت ‎#اجتماعی و توازن رفتاری داشته باشد و اگر هیچیک از اینها را ندارد حداقل قیافه و تیپی داشته باشد! نه اینکه لات بازی کند!

‏خلاصه به هرکه از راه رسید یا بدلایل سیاسی از وی خوشتان آمد، ‎#خطاب س.ا. نکنید. واژه‌ها ‎#حرمت و ‎#معنا دارند.

این همه سرمایه های اجتماعی در حوزه های علمی و فرهنگی داریم که عمر خود را بپای بلوغ اندیشه جامعه سپری کردند، همه را فراموش کردید یا...؟!
50 viewsedited  11:10
Open / Comment
2022-07-31 14:08:13
@drshhs



44 views11:08
Open / Comment
2022-07-30 19:01:52
@drshhs
68 views16:01
Open / Comment
2022-07-30 18:43:27
@drshhs
249 viewsedited  15:43
Open / Comment