Gabbro

2021-03-19 00:15:21 وقتی از دور به خودم نگاه می‌کنم، یه آدم در حال سقوط می‌بینم که گاهی به شاخه درختی، سنگی، چیزی گیر می‌کنه.‌ گاهی دست دراز می‌کنه و دستاویزی پیدا می‌کنه و خیلی کمتر از این‌ها تلاش برای بالا رفتن. Open / Comment

2021-03-18 23:45:57 وقتی این برنامه‌ی هرشب پرسیدن رو شروع کردم می‌دونستم هر روز قرار نیست کار خارق العاده‌ای کنم و همچین توقعی هم از خودم نداشتم. قرار بود قدم‌های کوچیک رو ببینم، تلاشم در طول هر روز رو ببینم، جزئیات رو ببینم. احساس خوبی که در خودم به وجود آوردم، یه نقطه‌ی روشن وسط تاریکی کل روز، یه کار که وقتی بهش فکر می‌کنم اون روز رو نجات داده از بیهودگی، از غم، از به خطا رفتن. می‌دونستم قرار نیست از روزهام راضی باشم، قراره نسبت به یه کار کوچیک، یه اتفاق که خودم باعثش بودم حس خوبی داشته باشم، همین برای بله شدن جواب سوال بسه. اینو گفتم برای شمایی که حس می‌کنم سخت می‌گیرید در جواب دادن به این سوال‌. ما می‌تونیم روزهایی داشته باشیم با نقطه‌های کوچیک روشن، مثل یه شب وسط شهر، یا روزهایی به شدت درخشان و روشن. قدر همون نقطه‌های روشن رو بدونیم. اون‌ها هستن که مارو زنده نگه می‌دارن. Open / Comment

2021-03-18 23:18:55 ‌ ‌ ‌‌‌ ‌
علاوه بر همه ی چیزهایی که نوشتم یادم رفت بگم تازههههه کتاب هم میخونههه کتاب خوبببببی
With love from dell Open / Comment

2021-03-14 15:36:32 خوشحالم. حالم خوبه. احساس در مسیر بودن می‌‌کنم. Open / Comment

2021-03-14 01:39:56 هر روز با اینکه من پرفکت نیستم مواجه میشم و هر روز هم باید به خودم یادآوری کنم که Open / Comment

2021-03-14 01:32:46 من امروز سر راند رفتم، کنفرانس خوبی دادم، زبان خوندم، فاینال دادم، دو تا وبینار شرکت کردم، استارت یه کار تحقیقاتی دیگه‌ رو زدم، کارهای گابروپروداکت رو پیش بردم، کتاب خوندم، درس خوندم، تست حل کردم، گروه کتاب‌خونی رو شروع کردم، شام و ناهار پختم، این وسط مشکلات خوابگاه و مجوز عبور مرور و چنتا چیز دیگه رو پیگیری کردم. با استرس خونده نشدن فایل ارائه و فراموشی و غم ای تو همیشه دور و دیر و خونه نبودن و من چرا اینجام و خب که چی‌ و پرفکت‌گرایی‌هام و پرفکت نبودن‌هام سر و کله زدم و حالا هم که به فکر کشیک فردا هستم. من هم روزهای شلوغی دارم و حواسم نیست. Open / Comment

2021-03-14 00:22:56 گام پنجم از هشت گام برای موفقیت در سال جدید
اثر مرکب با دکتر مجتبی شکوری

گام های بعدی رو اینجا بیابید
@drmojtabashakoori Open / Comment

2021-03-14 00:22:20 کتاب بعدی که با هم می‌خونیم اثر مرکب هست که طبق رسم همیشه، هر شب ده صفحه. (بعدا می‌نویسم میشه تا کی.)

#کتاب‌خونی Open / Comment

2021-03-14 00:18:27 من خیلی کمتر از اون کتاب خوندم که راجع به کتاب‌ها اظهار نظر کنم، حتی خیلی کم نقد کتاب‌ها یا نظرات goodreaders رو می‌خونم و یا برای کتاب خوندن وقت می‌ذارم. شلخته هم‌ کتاب می‌خونم و در حال حاضر بیشتر از ده کتاب نصفه رها شده دارم. اما من از کتاب خوندن لذت می‌برم. دلیل اینکه با بقیه همراه شدن رو امتحان کردم (‌ #کتاب‌خونی ) اینه که می‌خواستم به سرانجام برسونم کتاب‌هارو و شاید در این راه کسی هم به کتابی علاقه‌مند و همراه شد. و بعد تصمیم گرفتم نظر آدم‌ها رو راجع کتاب‌ها بشنوم و ازشون یاد بگیرم و بیشتر از یه کتاب خوندن شبی ده صفحه چیزی به ابعاد زندگی‌م اضافه بشه. در ادامه بگم که ارغوان هم اونجاست و برامون حرف زد و این دیگه ته ته خوشحالی من بود. هرچند دیگه من بیشتر خجالت می‌کشم اونجا حرف بزنم، مثل اوایلی که ارغوان اینجا جوین شده بود هر حرفی می‌خواستم بزنم خودم رو در مقابلش تصور می‌کردم که تو واقعا میخوای اینو الان بگی؟ این غر رو بزنی؟ تا یکی دو هفته هم چک می‌کردم هنوز هست یا نه. :) Open / Comment